نوشته شده توسط : عبدالکریم اشرفی دهکردی

مراحل تولید کاغذ
فرایند تولید کاغذ از این قرار است:

الیاف سلولزی را در آب می‌گذارند تا رطوبت را جذب کنند و متورم و نرم شوند؛ بعد آنها را روی یک شبکه سیمی ظریف پهن می‌کنند تا آب موجود در الیاف گرفته شود و رشته‌های مرطوب بر سطح شبکه فرو نشینند و یک تخته شوند. الیاف با از دست دادن آب به هم نزدیک می‌شوند و در نقاطی که الیاف روی هم قرار می‌گیرند نوعی اتصال شیمیایی از نوع هیدروژنی شکل می‌گیرد و آنها را به هم متصل می‌کند.

 

این ارتباط و خود اتصالی، کلید اصلی تولید یک برگ کاغذ چسبنده و سخت و محکم است. در این حالت به هیچ گونه چسب اضافی نیاز نیست و کاغذ پس از خارج شدن آب از الیاف سلولزی و خشک شدن آنها ساخته می‌شود.
کاغذ در جهان غرب و قبل از به‌ وجود آمدن ماشین‌های کاغذسازی در نیمه اول قرن نوزدهم، از الیاف پنبه یا کتان ــ عمدتآ از پوشاک کهنه و دورریز ــ تهیه می‌شد. امروزه، حداقل ۷۰ درصد کاغذ تولیدی در جهان از مشتقات الیاف چوب، و ۳۰ درصد بقیه نیز از الیاف گیاهی نظیر باگاس (تفاله نیشکر)، کاه، و نی تولید می‌شود.

 

هنوز انواع خاصی از کاغذ از برخی الیاف گیاهی نظیر پنبه، کتان، و کنف ساخته می‌شود. از این کاغذها برای تهیه اسکناس، کارهای هنری، کارهای چاپی اعلا، آثاری که باید محافظت و نگهداری شوند، و برای تعمیر و بازسازی کتاب‌های قدیمی نفیس آسیب دیده استفاده می‌شود.
آماده‌سازی الیاف در صنعت کاغذسازی. نخستین مرحله در تهیه کاغذ، جداسازی الیاف از بستر اصلی آنها در چوب است. این فرایند را خمیر کردن می‌گویند که دو روش عمده دارد:


۱- خمیرکردن مکانیکی، که در آن برای خرد کردن چوب و بیرون آوردن ذرات الیاف از درون آن از عملیات سخت مکانیکی استفاده می‌شود.
۲- خمیر کردن شیمیایی، که در آن تراشه‌های چوب با به‌کارگیری گرما و فشار تحت تأثیر ترکیبات شیمیایی قرار می‌گیرند. محصولی که از روش شیمیایی به‌دست می‌آید کمتر از محصول روش مکانیکی است، ولی الیاف حاصله آسیب‌ناپذیرتر هستند و می‌توان از آن کاغذ بسیار محکم‌تری تولید کرد. هم‌اکنون فرایندهایی در کاغذسازی وجود دارد که از خصوصیات هر دو روش بهره می‌گیرند. اگر کاغذ سفید مورد نظر باشد، عملیات شست‌وشو (سفید کردن) نیز باید در فرایند ساخت منظور شود.

 

یک وجه اصلی صنعت کاغذسازی، فرایندی است که در آن الیاف معلق در آب تحت عمل پرداخت مکانیکی شدید قرار گیرند. عمل کوبیدن یا تصفیه، بر خصوصیات مکانیکی کاغذ اثر دارد. برای مثال افزایش پرداخت، موجب افزایش استحکام چگالی ظاهری الیاف است و اثر مستقیم آن بر روی الیاف، ایجاد انعطاف پذیری بیشتر آنهاست که موجب می‌شود الیاف بر روی یکدیگر خوابیده و سطح تماس بیشتری به‌وجود آید. به این ترتیب، اتصال بین الیاف تقویت می‌شود. البته این فرایند بسیار پیچیده است.

 

اجزای غیرالیافی کاغذ.

در تولید کاغذهایی که از آنها برای چاپ یا نوشتن استفاده می‌شود، نوعی ماده پُر کننده به‌کار می‌رود. استفاده از این ماده نتایج بسیاری دارد مانند افزایش میزان ماتی، صافی، و یکنواختی کاغذ. مواد پرکننده رایج، چینی و گچ (کربنات کلسیم) است.

 

سهم مواد پرکننده در کاغذ می‌تواند زیاد و بین۲۵ تا ۳۰ درصد وزن کاغذ را تشکیل دهد.اغلب کاغذها به‌منظور کنترل واکنش آنها با آب و سایر سیالات، با روش‌های مختلفی تحت عملیات اصلاحی قرار می‌گیرند. کاغذی که فقط از الیاف سلولزی ساخته می‌شود آب را با سهولت بسیار زیاد جذب می‌کند. چنین کاغذهایی برای نوشتن با قلم و یا جوهر مناسب نیستند. به‌علاوه، در بسیاری از مصارف تجاری لازم است کاغذ به رطوبت مقاوم باشد. فرایند مقاوم کردن کاغذ به آب را «آهارزنی» می‌گویند.


آهار زنی داخلی
چنانکه معروف است، فراوان به‌کار می‌رود. این فرایند مستلزم افزودن مواد آهاری به ماده حاوی ذرات الیاف قبل از شکل گرفتن کاغذ است. ماده متداول یک نوع رزین چوبی است که با سولفات آلومینیوم تقویت شده است و کاغذسازان آن را زاج سبز می‌نامند.

 

زاج سبز، رزین را روی سطح الیاف تثبیت می‌کند. متأسفانه نتیجه فرایند آهارزنی، به‌علت استفاده از زاج سبز، اسیدی شدن کاغذ است. این حالت اسیدی در کاغذ باقی می‌ماند و علت اصلی افت تدریجی مقاومت کاغذ همین است. در سال‌های اخیر، روش‌های اقتصادی آهارزنی داخلی با مواد خنثی یا قلیایی رواج یافته است که تا حد زیادی می‌تواند از فرسودگی جلوگیری کند.

 

آهارزنی داخلی با آهارزنی سطحی و شست‌وشویی که شامل اصلاح کاغذ با نشاسته یا ژلاتین و یا مواد مشابه است، کاملا تفاوت دارد.
در صنعت به کاغذ مواد دیگری، البته به مقدار بسیار کم، می‌افزایند تا به آن ویژگی خاص بدهند، مثلا آن را در برابر رطوبت مقاوم کند یا بر شفافیت آن بیفزایند و رنگ و سایه آن را تنظیم کنند.


پوشش و پرداخت سطح کاغذ

مواد پوششی عمل‌آور سطح کاغذ، اجزای مهم غیرالیافی کاغذ را تشکیل می‌دهد. یکی از این نمونه‌ها کاغذهای براق مورد استفاده در مجله‌ها هستند که گاه برای کتاب‌ها نیز به‌کار می‌روند. پوشش‌ها معمولا پایه رنگ‌دانه‌های معدنی پودری از نوع رس و کربنات کلسیم دارند و نباید با پرکننده‌ها اشتباه شوند. نتیجه این عمل تولید کاغذ بسیار مطلوب و خوش چاپ است.


ویژگی‌های کاغذ
کاغذ وقتی می‌تواند انتظاری را که از آن می‌رود برآورد که ویژگی‌های آن اندازه‌گیری و کنترل شوند. برای کاغذ مطلوب سه ویژگی مهم وجود دارد:
۱- خصوصیات ماده سازنده کاغذ: نظیر مقاومت، وزن (جرم در واحد سطح)، و چگالی ظاهری
۲-خصوصیات مربوط به سطح کاغذ: نظیر صافی که نقش اصلی و کلیدی را در فرایند تبدیل نظیر چاپ دارند.
۳-خصوصیات بصری :که عمدتآ رنگ، شفافیت، و ماتی هستند.

 

کاغذی که برای کتاب مورد استفاده قرار می‌گیرد باید به حد کافی محکم بوده و رنگ و شفافیت آن پذیرفتنی باشد. از دیدگاه حفاظت و نگهداری، یکی از مسائل عمده، فرسودگی در گذر زمان است. تغییر رنگ در اثر فرسودگی نیز مهم است، ولی اهمیت آن به نوع کاری که قرار است کاغذ انجام دهد ارتباط دارد؛ برای مثال رنگ در کتاب‌های هنری خیلی اهمیت دارد.


روش اصولی مطالعه خصوصیات مکانیکی کاغذ، منحنی بار کشیدگی است. فشار در نقطه پارگی، بیانگر مقاومت کششی کاغذ مورد آزمایش است؛ در حالی که کشیدگی در محل پارگی وسیله‌ای برای اندازه‌گیری مقاومت یا توانایی جذب انرژی قبل از پارگی است.
برای سنجش خصوصیات مکانیکی کاغذ، آزمایش‌های متعدد دیگری وجود دارد که تعدادی از آنها بر اساس شبیه‌سازی و قدرت ایستادگی کاغذ در مقابل نیرو انجام شده است.

 

در این زمینه به موارد زیر می‌توان اشاره کرد:
- مقاومت نسبت به پارگی، که با انرژی مورد نیاز برای انتشار پارگی در نمونه کاغذی که در آن شکافی ایجاد شده است اندازه‌گیری می‌شود.
- مقاومت در برابر سوراخ شدن (نیروی مورد نیاز برای ایجاد یک سوراخ در میان کاغذ با استفاده از یک دیافراگم لاستیکی مقاوم ایجاد می‌شود).


- پایداری در مقابل تا شدن، این خاصیت را به این ترتیب اندازه می‌گیرند که یک باریکه کاغذ را بارها به داخل و خارج تا می‌کنند تا پاره شود. همان‌طور که قبلا اشاره شد علاوه بر خصوصیات مکانیکی، برای کسانی که به کاغذ به‌عنوان محمل اطلاعات می‌نگرند، رنگ بیشتر از هر چیز دیگری مورد توجه است.


رنگ‌رفتگی و تبدیل رنگ کاغذ به قهوه‌ای متمایل به زرد در تماس با نور و روشنایی، رایج‌ترین مسئله است و از موارد آشنا در کتاب‌های جلد کاغذی قدیمی و به خصوص لبه برگ‌های آنهاست. عامل اصلی در رنگ‌رفتگی وجود یا عدم لیگنین است، زیرا کاغذهایی که دارای این ماده هستند در مقابل نور و روشنایی به سرعت زرد می‌شوند.



:: بازدید از این مطلب : 220
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 29 مهر 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عبدالکریم اشرفی دهکردی

نقش حیاتی فناوری الکترونیکی در آموزش وپرورش

نقش حیاتی فناوری الکترونیکی در آموزش و پرورش یادگیری الکترونیکی زاییده چرخه تحولات سریع و رو به گسترش فناوری های نو به مفهوم واقعی آن است. تاکنون تعاریف متفاوتی از یادگیری الکترونیکی ارائه شده است. ما تعریف «کراس» را که خیلی ها او را مخترع واژه یادگیری الکترونیکی می دانند انتخاب کرده ایم. کراس یادگیری الکترونیکی را دارای شش نشانه به شرح زیر می داند:
نقش حیاتی فناوری الکترونیکی در آموزش و پرورش یادگیری الکترونیکی زاییده چرخه تحولات سریع و رو به گسترش فناوری های نو به مفهوم واقعی آن است. تاکنون تعاریف متفاوتی از یادگیری الکترونیکی ارائه شده است. ما تعریف «کراس» را که خیلی ها او را مخترع واژه یادگیری الکترونیکی می دانند انتخاب کرده ایم. کراس یادگیری الکترونیکی را دارای شش نشانه به شرح زیر می داند: یادگیری الکترونیکی به وسیله اینترنت صورت می گیرد. با جدیدترین اطلاعات همراه است. مجموعه ای از روش های آموزشی را در برمی گیرد (آموزش های مجازی، همکاری دیجیتالی، شبیه سازی و...) فراگیر محور است و به ویژگی فردی او توجه دارد. اینترنت محور نیست، کثرت گراست (شامل همه می شود). نهایتاً قابلیت انجام دادن فرایندهای اداری و مدیریتی از قبیل: ثبت نام، پرداخت شهریه، نظارت بر روند اجرای فعالیت های یادگیرنده، تدریس و اجرای ارزشیابی از راه دور را فراهم می کند. به طور کلی، یادگیری الکترونیکی به آن نوع یادگیری گفته می شود که در محیط شبکه به وقوع می پیوندد و در آن مجموعه ای از فناوری چند رسانه ای، فرا رسانه ای و ارتباطات از راه دور به خدمت گرفته می شود و نوعی یادگیری است که در محیط اینترنت صورت می گیرد و با بهره گیری از فناوری شبکه تسهیل می شود. روش یادگیری الکترونیکی این نوع یادگیری که به استفاده از تکنولوژی آموزشی اشاره دارد. تأکید می کند که در فضای مسقف کلاس درس، معلمان از رسانه های سنگین آموزشی اعم از رایانه های عمومی، شخصی، سی دی ها، دیسکت ها، سایت های اینترنت، ایمیل و حتی نانو فناوری در فرایند یاددهی استفاده کنند تا یادگیری را تسهیل کرده و موجبات ارتقاء سطح علمی فراگیران را فراهم آورند. این روش یادگیری برای شاگردان از آن جهت کارآمد و اثربخش است که بازدهی تحصیلی و فعالیت آموزشی آنان و عملکرد و تدریس و رفتار کلاسی معلمان را بهبود می بخشد، چرا که براساس تحقیقات انجام شده این نتیجه حاصل گردید: «که 75 درصد یادگیری از طریق وسایل دیداری و تصویری و به وسیله حس بینایی انجام خواهد شد. در صورتی که تنها 13 درصد یادگیری از طریق حس شنوایی و وسایل صوتی انجام می گیرد و دیگر حواس به ترتیب بساوایی 6 درصد، بویایی و چشایی هر کدام 3 درصد در حافظه و یادگیری تأثیر دارند.» و فرایند یادگیری کامل را متأثر می کند و اثربخش می نماید به همین دلیل است که در طراحی مدارس بهتر فردا، فناوری اطلاعات و ارتباطات نقش حیاتی خود را ایفا می کند، چرا که در فرایند ارتباط دهی فن آوری نوین آموزش و پرورش، قدرت بهره گیری فراده و فراگیر افزایش می یابد؛ مثلا با کاربرد فن آوری و ویدئو ماهواره ای در ژاپن دانش آموزان یک کلاس با معلم و دانش آموزان هم پایه شان در نقطه دیگری از همان کشور طلب همیاری می کند، حتی برای تهیه گزارش در درس علوم اجتماعی از طریق پست الکترونیکی با دانش آموزان هم سن و سال خود در کشورهای اروپایی ارتباط برقرار می کنند یا برای همسالان خود در کانادا، مالزی و سریلانکا نامه می نویسند و درباره مسائل جهانی با هم گفت وگو می کنند. با این سبک تدریس در رویکرد جدید کلاسداری، کاربرد فن آوری نوین در کلاس درس، خواه از طریق یادگیری گروهی، یا به وسیله ویدئو کنفرانس و یا استفاده از آموزش مجازی، دانش آموزان را در مرکز فرایند آموزش قرار می دهد. این همان راهی است که به قول جان دسی، ما در آن می توانیم بر روی آنچه که در گذشته گلوگاه بزرگی برای جداسازی دانش آموزان از فرصت ها بوده است، پلی بزنیم. آموزش با این شیوه این امکان را برای معلمان و شاگردانی که از لحاظ زمان و مکان و یا هر دو از یکدیگر جدا هستند می دهد تا از طریق نرم افزار مدیریت دروس، منابع چند رسانه ای و مانند آن با هم ارتباط برقرار کنند و محتوای درس را دریافت نمایند و با همدیگر تبادل اطلاعات و انتقال معلومات کنند. راهکارهای استفاده از یادگیری الکترونیکی برای این که بتوان به فراگیران کمک کرد تا به سطوح عالی حیطه شناختی بلوم برسند، یعنی از مرحله دانش و فهم و کاربرد به مرحله تحلیل و ترکیب و ارزشیابی صعود کنند و جنبه نقادی به خود بگیرند و به جای اخذ مطالب و نگهداری آن، مطلب سازی نمایند و دانش دید بسازند، لازم است علاوه بر آشنایی با دیگر شیوه های نوین تدریس زمینه استفاده از رسانه های سنگین آموزشی و شبکه های نرم افزاری درون کلاسی و برون کلاسی، اقدامات زیر صورت گیرد: 1-برگزاری کلاس های آموزش ضمن خدمت برای معلمان، گردهمایی علمی- آموزشی، همایش های تخصصی، برگزاری جشنواره های الگوی تدریس برتر و جلسات ادواری تخصصی حوزه ای و رشته ای، تا آنان با روش های فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) و آموزش و پرورش تطبیقی کشورهای پیشرفته آشنا شوند و ترس آنها برای استفاده از رایانه در کلاس درس کاهش یابد و پاسخگوی ضرورت های قرن بیست و یکم در عرصه آموزش و پرورش شوند. 2-تشکیل کلاس های زبان انگلیسی و رایانه برای معلمان تا بتوانند با رایانه کار کنند و از متون علمی- تربیتی مؤلفان خارجی بهره مند شوند و از آخرین دستاوردهای آموزشی و پرورشی و پژوهشی مطلع گردند. 3- تشکیل کلاس های زبان انگلیسی و رایانه برای دانش آموزان از دوره ابتدایی با استفاده از بازی های رایانه ای. 4-تقویت فن آوری نوین آموزشی در مدارس و اعطای کارت های رایگان اینترنت و ایمیل به معلمان و شاگردان تا هم نوشته های خود را روی وب سایت بنویسند و هم مدارس سنتی به مدارس هوشمند تبدیل گردد. 5-جایگزین کردن سی دی های آموزشی به جای کتاب های درسی و دیکشنری در نظام آموزشی. 6-برگزاری مسابقات بین معلمان و همچنین بین دانش آموزان در زمینه زبان انگلیسی و رایانه. 7-اجباری کردن درس مبانی کامپیوتر و انفورماتیک در دوره های تحصیلی راهنمایی و متوسطه به فراخور ظرفیت روانی و فکری دانش آموزان. 8-تشکیل گروه های کوچک پژوهشی دانش آموزی در کلاس درس توسط معلمان تا فراگیران از طریق نرم افزارهای مشارکتی درون کلاسی و برون کلاسی، با نگارش و ویرایش، به نقد منصفانه همسالان خود بپردازند و ایده های تازه را کشف کنند، چرا که نوشتن، اندیشیدن و خلق کردن است. به عبارت دیگر یا باید نوشت و چاپ کرد و یا باید برکنار ماند. نتیجه گیری اگر بخواهیم کارآمدی و اثربخشی روش های تدریس قدیمی و ایستا، نوین و پویا را با یادگیری الکترونیکی و آموزش های مجازی مقایسه کنیم، می توانیم به دیدگاه فراگیران که به صورت زیر نوشته شده توجه کنیم: - در کلاس های سنتی و به شیوه تدریس قدیمی، ما می نشینیم، گوش می دهیم، حفظ می کنیم و می گذرد. - در کلاس های پویا و به شیوه تدریس فعال، ما تعامل داریم، صحبت می کنیم، یاد می گیریم و می ماند. - در مدارس سایبرنتیک (فرمانشی) با یادگیری الکترونیکی و آموزش های مجازی، ما ارتباط برقرار می کنیم، رفع اشکال می شود، خلاق می شویم، بروز می کند (نوآوری می کنیم) و گسترش می یابد (کارآفرینی می گردد).



:: بازدید از این مطلب : 216
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 29 مهر 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عبدالکریم اشرفی دهکردی

 

کشیدن توپ فوتبال

 

 

اگر دوست دارید به آسانی یک توپ فوتبال زیبا بکشید،گام های زیر را دنبال کنید.

 

 

گام اول :

با رسم یک دایره شروع می کنیم.

 

گام دوم :

طرح های روی توپ را رسم می کنیم.

 

 

گام سوم :

دایره را پر رنگ کرده و خط وسط دایره را پاک کنید.

 

گام چهارم :

رنگ آمیزی کنید.

 

 

 



:: بازدید از این مطلب : 600
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 29 مهر 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عبدالکریم اشرفی دهکردی
 

طرح درس ریاضی کسرها

 

گاماول: اهداف محتوایی و شناختی

انتظاردارم دانش آموزان مفهوم کسر را بدانند و بتوانند برای یک شکل یا وسایل کمک آموزشیکه با تعداد و دسته های مشخص در اختیار آنها قرار می گیرد کسر بنویسند و همچنینبرای یک کسر شکل رسم نموده و یا به طور مجسم آن را نشان دهند . برای این کار میتوان از وسایل همراه خود دانش آموزان یا کارت های رنگی و ... استفاده کرد .

گامدوم : سئوالات راهنمای درس

برایاینکه در دانش آموزان ایجاد انگیزه شود می توان از پیش در آمد ی برای اینکاراستفاده کرد مثلاً از آنها بخواهیم که اگر تولد یکی از آنها باشد و6نفر در تولد او حضور داشته باشندچگونه می توانندکیک را بین 6 نفر به طور مساوی تقسیم کنند و یا با کمک نماینده یکلاس می توان به تعداد بچه های کلاس سیب تهیه نموده و از آنها خواست که سیب را بهطور مساوی بین 6 نفر یا کمتر تقسیم کنند یا تعداد شکلات و ...

گامسوم : ارزشیابی

ازبچه ها خواسته می شود که در گروه های 4 نفری کسر را تمرین نموده و با راهنمایی معلمو تعیین تکلیف برای هر گروه که سیب ها را به چند قسمت مساوی تقسیم کنند به آنها کسرآموزش داده می شود بعد از اینکه معلم مطمئن شد که تمام گروهها کسر را فهمیده وکاملاً بر این موضوع مسلط شده لذا می توان از خود گروهها خواست که با مداد رنگ هایخودشان به تمرین و یاد گیری کسر به طور مشارکتی بپردازند همچنین دانش آموزان آشنابا رایانه می توانند در منزل به تمرین و ممارست بپردازند .

گامچهارم : ارتباطات

میتوان از علایق دانش آموزان و دانسته های قبلی آن ها نیز استفاده نمود . برای اینکارمی توان همان مثال اول در مورد کیک تولد را مطرح نمود . ( حالا که شما کسر راآموختید چگونه می توانید این کیک را بین 6 نفر تقسیم کنید . ) سپس از تمام گروه هاخواسته می شود که با نقاشی کردن این کار را انجام دهند . به این ترتیب که با رسم یکشکل هندسی و تقسیم آن به 6 قسمت مساوی و رنگ آمیزی آن کسر مربوط به یک ششم یا دوششم   و ... را نشان دهند . با اینکار هم کمک به یاد گیری کسر شده ، هم بچه ها با ذوق و شوق به رنگ آمیزی و ترسیماشکال هندسی می پردازند در این روش نوعی ترکیب و تلفیق بین درس ریاضی و هنر نیزایجاد می گردد .

گامپنجم :

برایرسیدن به اهداف مورد نظر باید بین اهداف و ارزشیابی وابستگی مستقیم وجود داشته باشددر این درس هدف توانایی درک مفهوم کسر و نوشتن کسر مورد نظر برای یک شکل است . دراین مرحله باید با توجه به توانایی های فردی هر دانش آموز به آنها تکلیف داد . تکتک دانش آموزان را پای تخته صدا می زنیم سپس برای دانش آموزان کم توان از کسرهایساده و اشکال ساده تمرین می دهیم ، نقاط ضعف آنها را رفع می کنیم و برای دانشآموزان تیز هوش می توان از کسرهای دیگر که در حد توان آنها باشد سؤال پرسیده و کارمی کنیم .

گامششم : استراتژی تدریس ، مدیریت و مواد و منابع

بعدار یاد گیری درس توسط تمام دانش آموزان و ارزشیابی از تک تک آنها تمرینات کتاب درسیکه در توان همه ی دانش آموزان می باشد را به آنها تکلیف می دهیم علاوه بر آن ازآنها می خواهیم که خودشان هم چند نمونه از شکل ها و کسرها را در دفتر شان بنویسند وبا گروه خود همکاری نموده و یک نمونه سؤال هر گروه برای جلسه ی بعد داشته باشند ودر جلسه ی آینده سؤالات گروهها را با هم جابه جا می کنیم تا سؤالات مختلف گروههاتوسط دانش آموزان حل شود و معلم مربوطه نظارت کامل بر این سؤالات باید داشته باشدنقش معلم به عنوان راهنما ، همواره در کنار دانش آموزان خواهد بود .

برایکار گروهی ، دانش آموزان می توانند از آزمایشگاه مدرسه یا حتی حیاط مدرسه نیزاستفاده کنند و با گروه خود و گروه های دیگر تعامل داشته باشند ، هم فکری و مشورتکنند و سرانجام به هدف و نتیجه ی اصلی درس برسند . برای یاد گیری بیشتر دانش آموزانمی توان توجه آنها را به کتابهای کمک درسی استاندارد که مورد تایید آموزش و پرورشمی باشد جلب کرد . در این درس از هر وسیله ی ساده ای که در اختیار دانش آموزان باشدو از کارت ها و کاغذ های رنگ و مهره های رنگی و ... می توان استفاده نمود .

گام هشتم : در این مرحله ( ارزیابی درس و معلم ) می توان از سؤالات چالشی که برای ارزیابی بازده درس به کارآید استفاده نمود . مثلاً اگر تعداد دانش آموزان یک کلاس 36 نفر است و می خواهیم  یک چهارمدانش آموزان این کلاس را به کتابخانه ببریم ، چند نفر میتوانند از کتابخانه دیدن نمایند ؟ و ...

 

 

 



:: بازدید از این مطلب : 1591
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 29 مهر 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عبدالکریم اشرفی دهکردی

تعريف سناريو
واژه سناريو از دنياي تئاتر و سينما گرفته شده و بر روايت داستان و نيز نقش هاي بازيگران دلالت دارد. اما در مبحث برنامه ريزي بر پايه سناريو مي توان آن را به صورت داستان هاي مربوط به آينده هاي ممکن متعدد، که يک دولت، سازمان يا شرکت احتمالا با آنها مواجه خواهد شد، تعريف کرد. سناريوها به صورت نموداري و به صورت پويا و متحرک جريان تحول و پيدايش دنياي آينده را نمايش مي دهند. سناريوها موجب تمرکز توجه ما بر روي نقاط انشعاب مسير آينده و پيشامدهاي بالقوه در اين مسير مي شوند. به کمک تصميم گيري برپايه آينده هاي بديل و آزمون استراتژي هاي پيشنهادي در شرايط مختلفي که سناريوها معرفي مي کنند، براي مواجهه باعدم قطعيت هاي آينده آمادگي بيشتري کسب مي کنيم. در اين حالت تصميم هاي اتخاذ شده در برابر اکثر رويداد هاي آينده، که شايد برخي از آنها دور از تصور باشند، انعطاف پذيري زيادي خواهند داشت. (1)

معلمان نيز مي توانند براي تدريس و ارائه ي چگونگي برنامه هاي خود براي ارائه ي يك تدريس ،از سناريوي آموزشي استفاده كنند.براي نوشتن سناريوي آموزشي بايد اين مراحله ها را در نظر داشته باشيد:

مشخصات سناريو را ثبت كنيد. مثل نام درس ، پايه تحصيلي ، مدت جلسه،تاريخ اجرا،تعداد شاگردان ، مدرسه و سال تحصيلي

اهداف كلي و جزئي به صورت جداگانه نوشته شود.

هدف هاي رفتاري را در سه حيطه (شناختي – عاطفي – رواني حركتي ) و سطح هر كدام بنويسيد .به طور مثال :  انواع مخلوط ها را نام ببرند . (شناختي – دانش )

الگو و روش هاي تدريس را بيان كنيد . مثلا ً الگو : استقرايي و روش : آزمايشي – اكتشافي – مباحثه و گروهي

به فضا و مدل كلاس هم بپردازيد .مثال : مدل كلاس به صورت U شكل  و فضا : كلاس درس

از چه وسايلي استفاده خواهيد كرد؟  شايد فيلم آموزشي تهيه كرده ايد و يا بحث خود را به صورت پاور پوينت ارائه خواهيد كرد. همه ي وسايلي كه استفاده خواهيد كرد نام ببريد.

انتظار شما از دانش آموزان براي شروع درس جديد چيست ؟ (رفتار ورودي ) چگونه رابطه ي عاطفي با بچه ها برقرار خواهيد كرد ؟با احوال پرسي ؟ و...

تمام نكته هاي تدريسي كه اجرا خواهيد كرد بايد ذكر كنيد. مي توانيد فعاليت معلم و فعاليت دانش آموز را جداگانه ذكر كنيد.

از قبل چگونگي ايجاد انگيزه را بيان كنيد ..

در اين بين بايد گفت كه بعضي ارائه ي درس را بر اساس سه گام آزوبل مي نويسند .(۲)

مي توان ارائه ي درس را به سه مرحله تقسيم كرد. مرحله ي اول :تكوين مفهوم    مرحله ي دوم : تفسير مطالب  و مرحله ي سوم نتيجه گيري در هر مرحله گام هايي كه بايد برداشته شود ،توضيح داده شده و فعاليت معلم و دانش آموز به طور جداگانه نوشته شود.

تعيين تكليف و چگونگي پايان دادن به كلاس درس .

 



:: بازدید از این مطلب : 1320
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 29 مهر 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عبدالکریم اشرفی دهکردی

برکات حضور امام رضا (ع) در ایران

 

اندیشه > دین- همشهری آنلاین:
از جمله رویدادهای مهمی که در تاریخ ایران از جایگاه والایی برخوردار است، سفر امام رضا(ع) به ایران و استقرار ایشان در مرکز خلافت، یعنی مرو(خراسان) در جایگاه ولایتعهدی است. هر چند این سفر با اصرارهای مأمون، خلیفه وقت عباسی، صورت پذیرفت؛ اما در عمل دارای آثار و پیامدهای درخشانی است.

حضرت على بن موسى (ع)، ملقب به رضا، در سال 148 هجرى قمرى 11 ذیقعده در مدینه به دنیا آمد. پدر آن حضرت امام موسى بن جعفر و مادرش بانویى بزرگوار به نام «نجمه» بود. که او را سمانه و تُکْتَمْ و طاهره نیز می‌گفتند. بعد از شهادت امام کاظم(ع)، آن حضرت در 35 سالگى عهده دار مسئولیت امامت و حفظ مبانى اسلامى و رهبرى شیعیان شد.
مدت امامت امام هشتم حدود 20 سال بود که می‌توان آن را به سه بخش جداگانه تقسیم کرد: 10 سال اول امامت آن حضرت که همزمان با دوره زمامدارى هارون بود. 5 سال بعد از آن که مقارن با خلافت امین، فرزند هارون بود. 5 سال آخر امامت آن بزرگوار که مصادف با خلافت مأمون و تسلط او بر قلمرو اسلامى آن روز بود.

امام رضا(ع) در هر یک از این سه دوره، به مقتضاى مسئولیت خطیر امامت، با اوضاع و احوال پیچیده خلافت آن روز که به نام اسلام بر مردم حکومت می شد و با وجود نابسامانى‌هاى زیادى که از جهات مختلف در زندگى اجتماعى مردم وجود داشت، وظایف متناسب خود را در راه خدمت به اسلام انجام می داد.

سفر امام رضا(ع) به ایران

مأمون که در زمان پدرش از طرف وى والى خراسان بود، بعد از درافتادن با برادرش امین و کشتن او، مرکز خلافت را از بغداد به مرو منتقل کرد. پس از استقرار حکومت، دو چیز او را واداشت که از امام على بن موسى الرضا(ع)دعوتى مصرانه به عمل آورد تا حضرت را به زور و اکراه هم که شده به مقر حاکمیت خود بکشاند:1ـ خالى بودن دستگاه حکومتى از وجود یک رکن مهم علمى و معنوى،2ـ جلوگیرى از نفوذ چشمگیر مردم آگاه، به ویژه طرفداران آل على(ع).

مأمون گمان می‌کرد با آمدن على بن موسى الرضا(ع) به ایران، ضمن پر شدن خلأ علمى و معنوى، با عَلَم کردن ولیعهدىِ آن حضرت، در ظاهر به خواسته‌هاى طرفداران آل على و پیروان امام هشتم جامه عمل پوشانده می‌شود و آرامشى در قلمرو حکومت ایجاد و راه بهره بردارى‌هاى سیاسى هم هموار می‌گردد، یا دست کم با این اقدام، سرپوشى روى کارهایى که شده و یا در شرف انجام است، گذاشته می‌شود.

در خطه ایران، مردم به آل على و امامان شیعه، علاقه و محبتى خاص داشتند و زمینه مساعدى از نظر معنوى در دل‌هاى مردم ایران درباره علویان وجود داشت. در آن زمان چشم امید شیعیان به سوى امام على بن موسى الرضا(ع) بود، امامى که آوازه دانش و پاکى او به همه اقطار اسلامى رسیده بود، امّا امکان بهره بردارى از افکار بلند و اهداف الهى او فراهم نبود.

پدر بزرگوارش سال‌هاى طولانى را در زندان هارون گذرانده بود و خودش نیز مدت‌ها تحت نظر دستگاه‌هاى حاکم بود. مأمون می خواست ضمن استفاده از موقعیت علمى و اجتماعى حضرت رضا(ع)، کارهاى او را تحت نظارت کامل خود قرار دهد. از طرف دیگر، با این کار، می‌توانست محبوبیت قابل ملاحظه‌اى در میان مردم بسیارى که امام رضا را دوست داشتند به دست آورد. در نهایت قرار شد که امام رضا(ع)را براى حضور در مرکز خلافت اسلامى که از حدود کشورهاى عربى به ایران منتقل شده بود، حاضر سازند.

واکنش امام رضا(ع) به دعوت مأمون

امام رضا(ع) براى اینکه به مأمون و کارگزاران او بفهماند که از مقاصد نهانى و نقشه هاى طرح شده آگاهى دارد، ابتدا دعوت را نپذیرفت، ولى اصرار و تأکیدهاى فراوانى انجام گرفت تا سرانجام، منجر به حرکت امام از مدینه به طرف مَروْ، مرکز خلافت اسلامى آن روز شد.امام طى مسافرتى به مکه، از طریق عراق، عازم خراسان شد. از مکه تا بصره، قافله با تشریفاتى خاص به راه افتاد.

امام رضا(ع) هیچ کس از افراد خانواده را همراه نیاورد، حتى یگانه فرزند عزیز خود محمد، ملقب به «جواد(ع)» را هم در مدینه گذاشت و خود به تنهایى راهى سفر به ایران شد. امام در طول راه حجاز تا بصره، در هر شهرى به مناسبتى، با مردم مذاکراتى داشت. از بصره تا خرمشهر و از خرمشهر به اهواز و سپس از راه اراک، رى و نیشابور، مسافرت ادامه یافت. سرانجام، 10 شوال 201 هجرى قمرى قافله به مرو رسید.

با ورود امام رضا(ع) به ایران جغرافیای تشیع تغییر کرد و ایران به قطب معارف شیعی تبدیل شد. امام با حضور خود معارف را گسترش داد و درهای همه علوم به ایران باز شد و موقعیت این سرزمین به عنوان مرجع و منبع علوم به تثبیت رسید.

تا پیش از امام رضا(ع) در مکتب تشیع فرقه ها و دیدگاه‌های مختلف انحرافی وجود داشت و این در حالی است که با حضور امام هشتم (ع) نگرش فرهنگی جامعه ایران دچار تحول جدی می‌شود. بدین معنا که وقتی امام جواد(ع) فرزند امام رضا(ع) به مقام امامت منصوب می‌شود، هیچ اختلافی در جامعه شیعی آن دوره اتفاق نمی‌افتد که این نشان از بلوغ فرهنگی است که توسط امام ایجاد شده بود.

این تغییر جغرافیا و توسعه فرهنگی در ایران، نمادهای تازه ای را در فضای جامعه آن دوره ایجاد کرد. به گونه ای که بر اساس تاریخ شیعه، مردمی که بر سر امامت امام موسی بن جعفر(ع)، امام صادق(ع) و دیگران دچار آن اختلافات بنیادی فرهنگی بودند، نسبت به امامت امام جواد(ع) آن هم در سنین کودکی هیچ اختلافی ندارند. بنابراین این تحول و بلوغ فرهنگی حاصل حضور امام رضا(ع) در مکتب ایران است.

به همین دلیل عصر امامت امام رضا(ع) را می‌توان به عنوان دوران طلایی تمدن اسلامی خواند؛ زیرا امام رضا(ع) تمامی انحرافات و کج روی‌های ایجاد شده را از فضای جامعه محو کرد، این انحرافات به مبانی عمیق دینی و علمی تبدیل شدند و مردم به بلوغ کامل اجتماعی و فرهنگی رسیدند. این فرهنگ عمیق مبنای تغییر و تحول تمدنی شد که بعدها مبنای تمامی تمدن‌های دیگر قرار گرفت، ضمن اینکه معارف ناب دینی به عنوان پشتوانه تمدن اسلامی قرار گرفت.

برکات حضور امام رضا (ع) در ایران

بی شک باید حضور امام رضا (ع) را در نیشابور نقطه عطفی در تاریخ تشیّع این منطقه (و به دنبال آن در ایران) به شمار آورد. علی رغم همه محدودیت هایی که مأمون برای جلوگیری از فعالیت امام رضا (ع) و ارتباط شیعیان با امام (ع) به وجود آورده بود، بارزترین موضوعی که در سیره امام رضا(ع) از مدینه تا مرو، به ویژه در نیشابور مشهود است، تلاش حضرت برای معرفی جایگاه معصومین(ع) در این فرصت است.

امام رضا (ع) از لحظه حرکت از مدینه تا مرو از روش های گوناگون برای شناساندن شیعه بهره برد. «رجاء بن ابی الضحاک» که مأمور آوردن امام به مرو بود، می گوید: امام در هیچ شهری از شهرها فرود نمی آمد، مگر اینکه مردم به سراغ او می آمدند و مسایل دینی و اعتقادی خویش را از او می پرسیدند. امام در طول مسیر، احادیث را از طریق پدرانش به حضرت علی و پیامبر (سلام الله علیهم اجمعین ) می رساند که این بهترین روش برای معرفی مکتب تشیّع و خنثی کننده توطئه هایی بود که شیعه را خارج از دین می شمرد.

حدیث سلسلةالذهب و رفع انحرف از تشیع

امام رضا(ع) در حرکت از مدینه به خراسان به شهر نیشابور رسیدند و مردم زیادى به استقبال ایشان شتافتند و از وی درخواست کردند تا آنها را با حدیثى از پدران خود خشنود سازد. امام رضا (ع) فرمود: پدرم از پدرش و او نیز از پدرش... تا على (ع) و او از رسول خدا(ص) و رسول خدا(ص) نیز از خداوند متعال نقل فرمود که: لااله الاالله حصنى فمن دخل حصنى امن من عذابی؛ لااله الاالله دژ استوار من است، پس هر کس در این حصار وارد شود از عذابم محفوظ است.

امام چند قدمى حرکت کردند و سپس برگشته و فرمودند: بشرطها و انا من شروطها، به شرط هاى آن و من از جمله شرط هاى آن هستم. مقصود امام (ع) از شرطها، اعتراف به این واقعیت است که حضرت رضا(ع) مانند پدرانشان از سوى خدا امام و حجت است و اطاعتش بر همه واجب است.

امام ابتدا و بلافاصله نفرمود قال رسول الله(ص) بلکه فرمود سمعت من ابی و ... یعنی از پدرم شنیدم و او از پدرش و ... یک یک پدران را گفت تا رسید به امام حسین(ع) که او نیز از پدرش امیرالمؤمنین(ع) و او نیز از پیامبر(ص) شنید و پیامبر از جبرئیل شنید که خداوند فرمود: "کلمة لا اله الا الله حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی" یعنی توحید و اقرار به وحدانیت خدا حصار من است که هر کس به درون این حصار وارد شود از همه عذاب‌ها در امان است.

امام رضا(ع) این حدیث را از زبان پدرش و به ترتیب تا پیامبر و بعد به خداوند نسبت می دهد که این نشان می دهد حدیث سلسلة الذهب حدیث قدسی است. این حدیث از این جهت که سندش دقیق و از زبان بزرگان و ائمه است به "حدیث سلسلة الذهب" معروف شده که نکات بسیار مهمی در آن مستتر است.

وقتی امام این حدیث قدسی را فرمودند همینکه کاروان حرکت کرد امام دستور به توقف دادند و قافله ایستاد و مجددا پرده کجاوه کنار رفت و حضرت در اینجا سخنی دارند که مربوط به خود ایشان است و فرمود: "بشروطها و انا من شروط‌ها". امام رضا(ع) در ادامه این حدیث می فرمایند که تنها اعتقاد به خدا کافی نیست و مسائل دیگری نیز وجود دارد که رعایت مجموعه اینها از سوی فرد او را دیندار می کند. در این حدیث نشان داده می شود که ارتباط بشر در گرفتن پیام از ذات احدیت اصل است یعنی اولا توحید و خداباوری یک اصل اعتقادی است که باید به باور برسد و ثانیا پذیرش رهبری بشری از میان انسانها به نام پیامبر در این حدیث مستتر است.

بر اساس این حدیث، ایمنی شخص موحد از عذاب الهی شروطی دارد که حضرت رضا(ع) تنها یک شرط آن را در این حدیث بیان فرمودند و" انا من شروط‌ها" یعنی توحیدی که در کنار آن اعتقاد به رهبری انسان‌های پاک و لایق و مورد عنایت خدا باشد شرط اساسی در امان ماندن از خشم الهی در دنیا و آخرت است.

امام با بیان این حدیث در جمع مردم نیشابور که اکثرا سنی مذهب بودند و از جمله مهمترین شهرهای ایران و پایگاه فرهنگی اهل سنت بود، مسئله ولایت امیرالمؤمنین بعد از خاتمیت رسالت پیامبر و نیز امامت و رهبری ائمه معصومین را دوباره مطرح می کنند و با صدای بلند تأکید می فرمایند که ای کسانی کهاهل نماز و قرآن و ... هستید، بدانید اگر از ولایت خاندان پیامبر و امامت ما دور باشید اعمال عبادی شما بی ارزش خواهد بود و نجات بخش نیست.

در واقع حدیث سلسلة الذهب نشانه رد شیعیان 7 یا 5 و 3 امامی از سوی امام رضا(ع) است. برخی شیعیان پس از امام صادق (ع) معتقد بودند که فرزند ایشان اسماعیل- که در زمان خود امام صادق(ع) از دنیا رفت- ادامه سلسله امامت است و یا بعد از امام کاظم(ع) گروه واقفیه معتقد بودند که امام کاظم نمرده و روزی بر می گردد و او مهدی موعود است که امام رضا(ع) با بیان حدیث سلسلة الذهب بر انحراف آنها از شیعه واقعی تأکید فرمود. امام رضا(ع) با بیان جمله "بشروطها و انا من شروطها " به تمام احزاب و فرقی که پرچم مخالفت امام کاظم و امام صادق و شخص امام رضا (علیهم السلام) و حتی قبل از آنها را بر افراشته بودند، انحراف آنها را گوشزد می کند.

علل پذیرش ولایتعهدی از طرف امام هشتم(ع)

پذیرش ولایتعهدی مأمون از طرف امام رضا(ع) دلایل گوناگونی دارد ، شاید امام(ع) احساس کردند نپذیرفتن ولایت عهدی، تنها به قیمت جان او تمام نمی شود، بلکه جان تمام شیعیان و علویان هم به خطر می افتد. اگر در آن شرایط برای امام(ع) جایز بود جان خود را به خطر اندازد، امام برای علویان و شیعیان چنین روا نمی دانست.

چنانچه امام با رد مقام ولایتعهدی، خود و پیروانش را به نابودی می کشاند، کفر و الحاد همه جا را فرا می گرفت و در نتیجه مأمون به اهداف شوم خود دست می‌یافت. در واقع پذیرش ولایت عهدی از سوی امام(ع) را می توان یک اعتراف ضمنی از طرف عباسیان دانست که علویان هم در این حکومت سهم شایسته ای دارند. امام رضا در بیاناتشان به علت پذیرش ولایتعهدی اشاره کرده و فرمودند: همان انگیزه ای که جدم امیرالمؤمنین (ع)را وادار به شرکت در شورای شش نفره نمود، مرا نیز به پذیرش ولایت عهدی واداشت.

در پذیرش شروط ولایت عهدی، امام به خوبی به توطئه ها و هدف های پنهان و آشکار مأمون آگاهی داشت. گفتار و رفتار حضرت حکایت از اجبار و عدم رضایت او در این پذیرش نمادین می کرد و به همین جهت حضرت ولایت عهدی را با شرایط خاصی همچون، عدم دخالت در کار امر و نهی و عزل و نصب و کارهای حکومتی، عدم پرداختن به امر قضاوت، عدم جابجایی و نقض هیچ رسم و سنتی، پذیرفتند.

در واقع امام با گذاشتن این شرایط خط بطلانی بر اهداف مأمون کشید و این امر موجب شد تا حکومت نتواند کارها را به نام امام پیش ببرد و امور را به صورت شرعی و دینی جلوه دهد. از طرف دیگر، چون موضع امام (ع) عدم اعتراف به قانونی بودن نظام حکومتی او بود، به همین دلیل و با چنین شرایطی دیگر مأمون قادر به اجرای نقشه هایش به نام امام (ع) نبود.

پس از اینکه مأمون به عظمت معنوی امام در جامعه پی برد و از طرفی با اعتراض عباسیان بغداد در مورد واگذاری ولایتعهدی به حضرت مواجه گردید، تصمیم گرفت امام (ع) را از سر راه خود بردارد.

مأمون برای شکستن شخصیت علمی حضرت، اقدام به تشکیل مجالس مناظره و مباحثه با دانشمندان ادیان مختلف نمود که با حضرت رضا(ع) به مناظره و مباحثه بنشینند، شاید از این رهگذر بتواند در مباحثات علمی که بین آنها به وجود می آید شکستی برای حضرت ایجاد کند و از محبوبیت آن وجود مقدس در بین مردم، بکاهد.

سرانجام توفیق نیافت و دانشمندان برجسته تمام ادیان و مذاهب از مراکز علمی جهان با امام (ع) به بحث و گفتگو نشسته و همه عالمان مذاهب و صاحبان افکار و آرای مختلف به بزرگواری و احاطه علمی آن حضرت اقرار و اعتراف نمودند. پیروزی های حضرت در مباحثات، مأمون را نا امید کرد، وی خود را در تحقق اهدافش شکست خورده و ناکام دید.

در حالی که روز به روز بر عظمت امام رضا(ع) افزوده می شد و حقانیت فرزند پیامبر(ص) روشنتر می گردید، مأمون بعد از گذشت دو سال از ورود امام(ع) به خطه خراسان، حضرت را که حدود 55 سال از عمر پر برکتش سپری شده بود در روز جمعه آخر صفر سال 203 هـ ق- در سناباد نوقان، که امروز یکى از محله هاى مشهد است- بوسیله انگور زهرآلود مسموم کرد و به شهادت رساند. آنگاه از باب عوام فریبی، خود را عزادار نشان داد و امر کرد تا پیکر مطهر امام(ع) را در سرای حاکم عباسی (بقعه هارونی) به خاک بسپارند. پس از شهادت حضرت رضا (ع) و دفن ایشان، بنا به پیشگویی آن حضرت، خراسان، مطاف فرشتگان الهی و قبله نیاز و زیارتگاه شیعیان جهان شد.

نگاهی به برخی برکات حضور امام رضا (ع) در ایران

هجرت اجباری امام(ع) از مدینه به مرو نه تنها موجب افشای سیاستهای خائنانه مأمون گشت، بلکه پیوند با ایرانیان متمایل به تشیع و تبدیل خراسان بزرگ به کانون تشیع و تلاش برای تحکیم مبانی عقیدتی و کلامی شیعه با استفاده از فرصت ولیعهدی از عالی ترین نتایج این هجرت پر برکت به شمار می رود.

رشد حوزه های علمی و گسترش تشیع، ایجاد فضاهای زیارتی و عبادی، ایجاد موقوفات، شفاخانه یا دارالشفاء، مهاجرت سادات به ایران و قیام محمد بن قاسم از جمله نتایج هجرت امام رضا(ع) به سرزمین ایران به شمار می رود. از جمله مسئولیتهای مهم ائمه اطهار(ع) به ویژه امام رضا(ع)، از یک سو، ارشاد و هدایت آحاد مردم و سوق دادن آنها به قرآن و سیره پیامبر اعظم(ص) و از دیگر سو، تعلیم و تربیت مردم و توجه دادن آنان به علم و دانش و مبارزه با انواع نادانیها، جهالتها و شبهات و سرانجام تربیت شاگردان، عالمان و اندیشمندان بوده است، کسانی که هر یک در اعتلا و گسترش فرهنگ و مبانی تفکرات شیعی سهم بسزایی داشته اند.

امام رضا(ع) هم در مدینه منوره و همزمانی که به مرو هجرت نمود، همواره پاسخگوی تشنگان و جویندگان دانش و معرفت بود. در این خصوص، آن حضرت فرمود: "دانش‌های ما را فراگیرید و به مردم یاد دهید، زیرا اگر مردم زیبایی سخن ما را بدانند، از ما پیروی میکنند. همچنین ایشان می فرمود: "من در روضه منوره نبوی می نشستم، در حالی که علمای بسیاری در مدینه حضور داشتند، هنگامی که یکی از آنان در پاسخ سئوالی در می ماند، همگی آنان، افراد را به نزد من می‌فرستادند و من پاسخگوی سئوالات آنان بودم.

امام علی بن موسی الرضا(ع) طی دوران اقامت خود در مرو، برای ترقی اندیشه و اعتقادات مردم خراسان بسیار تلاش نمود و با مناظره های علمی با اهل کتاب و نحله های فکری گوناگون، موجبات اعتلای معرفت و بینش دینی این منطقه را فراهم آورد. آن حضرت، با تشکیل محافل علمی، کلامی و حدیثی به دفاع از اصول اسلام و فرهنگ اهل بیت پرداخت و به شبه‌ات و ایرادات فِرَق مختلف پاسخ داد.

شمار مناظرات امام رضا(ع) با اهل کتاب و نمایندگان مسیحیان، یهودیان، مانویان، زرتشتیان، صابئین و فرق اسلامی بسیار است. مباحث این مناظرات علمی درباره آفرینش جهان، توحید، صفات خداوند، انبیای الهی و عصمت آنان، جبر، اختیار و امامت، تفسیر آیات گوناگون قرآن، فضایل اهل بیت(ع)، احادیث، دعا و احکام دین بود.

این مناظرات از یکسو موجبات عظمت علمی امام رضا(ع) و از سوی دیگر زمینه رسوایی و سرافکندگی مأمون در مقابل علمای ادیان و از سوم سو، حقانیت و شایستگی امام(ع) و غاصبانه بودن خلافت مأمون و از سوی چهارم زمینه پی بردن علمای ادیان نسبت به جایگاه رفیع شریعت، و احکام اسلام و کامل بودن آن را فراهم نمود.

پیشگویی امام رضا(ع) از پشیمانی مأمون در دعوت از ایشان

چنانکه امام رضا(ع) جریان پشیمانی و رسوایی مأمون را قبل از برگزاری مناظرات با علمای ادیان، به «نوفلی» چنین فرمود: "ای نوفلیّ! میخواهی بدانی چه زمانی مأمون پشیمان می شود؟ گفتم: بله. فرمود: زمانی که ببیند با اهل تورات با توراتشان و با اهل انجیل با انجیلشان و با اهل زبور با زبورشان و با صابئین به عِبری و با زردشتیان به فارسی و با رومیان به رومی و با هر فرقه ای از علما به زبان خودشان بحث می کنم، و آنگاه که همه را مجاب کردم و در بحث بر همگی پیروز شدم و همه آنان سخنان مرا پذیرفتند، مأمون پشیمان خواهد شد."

با توجه به جوّ عقلگرایی که در زمان مأمون اوج گرفته بود و درگیری معتزله و اشاعره و انشعابات این دو و سر برآوردن فرقه های گوناگون در آن دوره که منشأ آن رواج و توسعه کاربرد عقل در مسائل کلامی و دینی بود، حضور امام رضا(ع) برای تبیین و تحکیم مواضع شیعه و رفع شبه‌ات از آن و رهنمون شیعیان بسیار ضروری و مفید می‌نمود.

علی بن موسی الرضا(ع) افزون بر شرکت در مناظرات عمومی و مجالس علمی که مأمون آنها را تدارک می دید، در منزل خود و مسجد مرو نیز حوزه علمی تشکیل داد و پذیرای شیعیان و پیروان خویش شد، شیعیانی که از شهرها و روستاهای دور و نزدیک و از طبقات گوناگون برای زیارت آن حضرت و گرفتن راهنمایی و کسب معارف علمی و دینی و حل شبهات و مسائل گوناگون می آمدند تعداد ایشان هر روز بیشتر میشد، تا جایی که مأمون احساس خطر کرد و به «محمدبن عمرو طوسی» دستور داد مانع ورود و اجتماع آنها در خانه حضرت شود.

امام(ع) از هر فرصتی در جهت اعتلای اسلام و گسترش فرهنگ ناب شیعی استفاده نموده و در صدد بود به شیوه خالصانه امر به معروف و نهی از منکر نماید و جلوی انحرافات را مسدود کند. از جمله روزی مأمون از امام رضا(ع) خواست که نماز عید را اقامه کند، اما امام ابتدا نپذیرفتن تا اینکه مأمون اصرار کرد، حضرت فرمود: "... من آنگونه که رسول خدا(ص) و امیرالمۆمنین(ع) (برای نماز عید) بیرون میرفتند، بیرون خواهم رفت.

مأمون پذیرفت، آن حضرت با پای برهنه به راه افتاد، پس از اندکی راه را رفت و آنگاه سر به سوی آسمان بلند کرد و تکبیر گفت همراهان و موالیان او نیز تکبیر گفتند، گویی آسمان و در و دیوار نیز با او تکبیر می گفتند، مردم که حضرت رضا(ع) را با آن حال دیدند، صدای تکبیرش را که شنیدند، چنان صداها را به گریه بلند کردند که شهر مرو به لرزه در آمد.

خبر به مأمون رسید، «فضل بن سهل» به مأمون گفت: اگر علی بن موسی الرضا(ع) بدین حال به مصلی برود، مردم شیفته او خواهند شد و همه ما بر خون خود بیمناک هستیم. مأمون نیز دستور بازگشت حضرت را داد و امام(ع) نیز بازگشت. از این جریان روشن می گردد که امام(ع) در برنامه های عبادی خویش نیز بر آن بود تا سنت رسول الله(ص) و امیرالمۆمنین را که در تبیین جایگاه شیعه و معارف اسلامی نقش برجسته ای دارد، محقق کند.

اقامه نماز باران توسط امام رضا(ع) و وحشت عباسیون

یکی از حوادث مهمی که باعث محبوبیت بیشتر امام رضا(ع) در میان مردم خراسان و شیعیان گردید، نزول باران رحمت بر اثر دعای حضرت بود. هنگامی که حضرت به ولایتعهدی مأمون منصوب شد، منطقه خراسان دچار کم آبی شد و مزارع و باغات در معرض خطر قرار گرفت. مأمون از امام(ع) خواست که دعا کند و از خداوند بخواهد تا باران رحمت خود را نازل نماید. امام(ع) به خواسته مأمون پاسخ مثبت داد و پذیرفت که در پیشگاه الهی دعا کند.

سرانجام در موعد مقرر به بیابان رفت و مردم زیادی نیز گرد آمده بودند. حضرت بر فراز منبر قرار گرفت و پس از حمد و ثنای پروردگار عرض کرد: "بارالها! تو قدر و منزلت اهل بیت(ع) را بالا بردی و به آنان بزرگی و عظمت بخشیدی، مردم به امید فضل و رحمت تو به ما متوسل شدهاند، از تو درخواست دارم حاجت آنها را برآوری و باران رحمتت را نازل نمایی، بارانی که ویرانی و زیان به بار نیاورد، بارانی که شروع آن موقعی باشد که مردم از صحرا برگشته و به منازل و قرارگاههای خود رسیده باشند. "

سرانجام دعای حضرت مستجاب شد و همانطور که از پیشگاه الهی درخواست نموده بود عملی گردید. نزول باران رحمت بر اثر دعای حضرت(ع) موجب قدرشناسی مردم گردید و همه یک زبان می گفتند: بزرگواری ها و کرامات حضرت باری تعالی بر فرزند پیامبر اسلام(ص) گوارا باد.

محتمل است که هدف مأمون از فرستادن حضرت برای دعای باران، این بود که ایشان پس از حضور در بیابان به اتفاق انبوهی از مردم و دعا در پیشگاه الهی، دعایشان مستجاب نشود و ایشان را در میان عامه مردم تحقیر نماید. اما با استجابت دعای حضرت، موقعیت مأمون نیز تضعیف و این حادثه برای وی گران تمام شد.

استجابت دعای حضرت و نزول باران رحمت، از یک سو موجب فزونی محبوبیت و علاقمندی به امام رضا(ع) در افکار عمومی شد و از دیگر سو، زمینه نفوذ تشیع و گرایش به آن را مخصوصاً در افرادی که معرفت و علاقمندی آنها به امام(ع) ریشهدار و عمیق بود، فراهم کرد.

کلام نورانی امام رضا (ع )

هدیه کینه ها را از دل می زداید.
کسی که اندوه مؤمنی را بگشاید خدا روز قیامت اندوه را از قلبش می زداید.
از ما نیست آن که دنیای خود را برای دینش و دین خود را برای دنیایش ترک کند.
عبادت به بسیاری روزه و نماز نیست، بلکه به بسیار اندیشیدن درکار خداست.
کسی که از خدا توفیق بخواهد ولی تلاش نکند خود را مسخره کرده است.
از ما نیست کسی که همسایه اش از شر او در امان نباشد.
در هر زمان که مردم گناه جدیدی را رایج کنند، خداوند تبارک و تعالی، بلای جدیدی که تا آن زمان سابقه نداشته بر آنها نازل می کند.

سفارشى از امام رضا(ع)

على بن شعیب، یکى از شاگردان با استعداد و لایق آن حضرت، می گوید: روزى به دیدار امام رضا(ع) رفتم، از من پرسید: یا على! چه کسى از نظر زندگى بهترین مردم است؟ جواب دادم: اى سرور و آقاى من! شما به این مطلب از من داناترید. بعد از آن فرمود: «یا على، مَنْ حَسَّنَ مَعاشَ غَیْرِهِ فى مَعاشِهِ.»؛ کسى که امور زندگى دیگران را از طریق امورِ زندگى خویش نیکو می گرداند. و سپس ادامه داد: می دانى چه کسى از نظر زندگى از همه مردم بدتر است؟ جواب دادم: شما داناترید. فرمود: کسى که دیگران از زندگى او بهره اى ندارند

 



:: بازدید از این مطلب : 331
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 29 مهر 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عبدالکریم اشرفی دهکردی

 

 

 

براساستصميم شوراي عالي آموزش و پرورش، باتوجه به اجراي سند تحول بنيادين :

برگزاري امتحانات پايان دوره ابتدايي،درپايه ششم


هشتصدو پنجاه و نهمين جلسه شوراي عالي آموزش و پرورش عصر امروز با حضور دكتر حاجي بابايي و اكثريت اعضا در سالن اجتماعات دفتر وزارتي برگزار شد كه در اين جلسه مقرر شد با توجه به استقرار نظام آموزشي 3-3-6 ، امتحانات هماهنگ منطقه اي پايه پنجم ابتدايي از سال تحصيلي آينده در پايه ششم ابتدايي برگزار مي شود.

 

به گزارش مر كزاطلاع رساني و روابط عمومي وزارت آموزش و پرورش، هشتصدو پنجاه و نهمين جلسه شوراي عالي آموزش و پرورش(نخستين جلسه در سال 91) عصر امروز 22 فروردين ماه با حضور دكتر حاجي بابايي و اكثريت اعضا در سالن اجتماعات دفتر وزارتي برگزار شد.

گفتني است، در ابتداي اين جلسه مهدي نويد ادهم ، دبير شوراي عالي آموزش و پرورش به ارائه گزارش عملكرد شوراي عالي آموزش و پرورش در سال 90 پرداخت.

لازم به ذكر است، در اين جلسه، شوراي عالي مقرر كرد، به دليل استقرار نظام آموزشي 3-3-6، امتحانات هماهنگ منطقه اي به جاي پايه پنجم از سال تحصيلي 91-90 در پايه ششم ابتدايي برگزار شود و تمامي قوانين و آيين نامه هاي مصوب شورا مربوط به دوره پنج ساله ابتدايي به پايه ششم تسري يابد.

شايان ذكر است، امسال در دوره ابتدايي امتحانات هماهنگ منطقه اي را به دليل اينكه پايه پنجم ابتدايي پايان دوره نيست، نخواهيم داشت، لذا در سال تحصيلي آينده(92-91) با استقرار پايه ششم ابتدايي ، امتحانات هماهنگ منطقه اي در اين پايه برگزار خواهد شد.

 



:: بازدید از این مطلب : 307
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 29 مهر 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عبدالکریم اشرفی دهکردی

آموزش علوم همراه با فعاليت هاي عملي

شايد تا چند سال پيش، آموزش علوم نيز مانند ساير دروس به شنيدن توضيحات معلم، ديدن تصاوير كتاب درسي و حفظ مطالب آن محدود مي گشت، اما امروزه با مطرح شدن مفاهيمي مانند يادگيري مادام العمر، فراشناخت (يادگرفتن يادگيري) و مهارت هاي درس علوم، اين آموزش دچار تحولات و تغييرات عظيمي گشته است. امروزه تاكيد كتاب هاي علوم ما، بر مشاهده (استفاده از حواس مختلف)، تجزيه تحليل، فرضيه سازي، جمع آوري اطلاعات، پيش بيني، نتيجه گيري و مهارتهاي پژوهشي ديگر مي باشد.

 

بزرگان تعليم و تربيت با مطرح نمودن نظرياتي چون شناخت گرايي و ساختن گرايي در پي آنند كه توجه معلمان را به اين نكته جلب نمايند كه براي عميق تر شدن، تداوم داشتن و سريع تر شدن يادگيري بايد متعلمان را به انجام تجربيات دست اول وادار نمود.

 

اين فعاليتهاي عملي، ضمن لذت بخش تر شدن آموزش، دانش آموزان را در كسب مهارت هاي مورد نياز در برنامه درسي ياري خواهد داد. هر چه معلمان با انواع گوناگون فعاليت ها در دروس مربوطه آشنا باشند، توانايي ايشان در طراحي تدريس‏هاي ثمربخش بيشتر خواهد بود. در اينجا با تعدادي از فعاليت هاي عملي در درس علوم آشنا خواهيد شد:

هرم غذايي

1- در درس تغذيه ابتدا از بچه ها بپرسيد كه چه چيزهايي امروز خورده اند. پاسخ ها را ليست كنيد و به كمك بچه ها طبقه‏بندي نماييد و آن ها را در 6 طبقه مواد غذايي جاي دهيد. مي توانيد هرم مواد غذايي را به كمك نوار چسب هاي تيره رنگ كف كلاس درست كنيد. در هر قسمت سبدي قرار دهيد با استفاده از مواد غذايي پلاستيكي يا تصاوير مجلات از بچه ها بخواهيد هر ماده غذايي را در سبد مخصوص به خود قرار دهند. در مرحله بعد هريك از دانش آموزان يكي از مواد غذايي سالم را انتخاب كند و درباره مواد مغذي (ويتامين يا مواد معدني يا پروتئين) آن ماده تحقيق كند و بگويد چه اثري روي بدن ما دارد. مثلا با انتخاب شير، به كلسيم آن توجه كند و تاثيرش را بر دندان ها نشان دهد. پس از تحقيقات، پوستري براي تبليغ آن ماده غذايي درست كند مثلا يك صورت خندان با دندان هاي سفيد را نشان دهد كه ليوان شيري در كنارش قرار دارد و با جمله اي بنويسد (كلسيم شير دندان ها را محكم مي كند. پس هرچه مي توانيد شير بخوريد)، پوسترها را در راهروي مدرسه آويزان كنيد.

 

براي بچه هاي كلاس هاي پايين تر، تصاويري از انواع خوردني ها و غذاها از روزنامه ها بچينند و سه برگه كاغذ در اختيار هر دانش آموز قرار دهيد تا با چسباندن تصاوير مناسب، سه وعده غذايي صبحانه، ناهار و شام را روي سه برگه كاغذ نشان دهد. كارهاي بچه ها را به نمايش بگذاريد و درباره آنها بحث كنيد.

 

کرم خاکي

2- مشاهده كرم هاي خاكي، اطلاعات زيادي در اختيار بچه ها قرار مي دهد. از بچه ها بخواهيد در زير سنگ ها، خاك يا برگ ها به جستجوي كرم هاي خاكي بپردازند و عكس العمل آنها را مشاهده و يادداشت كنيد. بچه ها خواهند فهميد كه كرم هاي خاكي از نور آفتاب گريزانند و به سرعت داخل خاك عقب نشيني مي كنند. (زيرا اشعه ماوراء بنفش براي آنها مضر است) ضمناً با خشك شدن بدن مرطوب كرم، ديگر نمي تواند تنفس كند.

 

كرم هاي خاكي غذاي مورد علاقه خود را دارند. براي يافتن اين غذاها، چند كرم خاكي را در گلداني بيندازيد و روي آن را خاك بريزيد. محيط گلدان را همواره مرطوب و خنك نگه داريد. هر روز انواع متفاوتي از برگ ها را روي سطح گلدان قرار دهيد و در پايان روز چك كنيد كه چه مقدار از آن برگ ها خورده شده است. بدين ترتيب غذاي مورد علاقه كرم ها را پيدا كنيد.

 

3- در فصل زمستان كه جمع آوري غذا براي پرندگان مشكل است از بچه ها بخواهيد مخلوط هاي خوردني تهيه كنند و در اختيار پرندگان قرار دهند. اين مخلوط ها را مي توان با دانه هاي چرب مثل بادام زميني غير شور، سبزيجات خرد شده، كشمش، و دانه هاي مخصوص پرندگان تهيه كرد. مواد را كاملا خرد كنيد و پس از مخلوط كردن حجم محكمي درست كنيد و سپس آنها را با نوارهاي مختلف از درختان آويزان كنيد.

 

پرنده

از بچه ها بخواهيد با مشاهده دقيق پرندگاني كه مي بينند اطلاعات زير را راجع به هر پرنده كامل كنند. رنگ بدن، بال، دم، سر، چشم ها، نوع خواندن، ابعاد پرنده، زمان يا فصل مشاهده پرنده.

 

با مداومت در اينكار در طول سال، بچه ها اطلاعات زيادي راجع به پرنده ها خواهند آموخت مثلاً اينكه شكل جوجه بعضي از پرندگان با شكل والدينشان متفاوت است. گاهي شكل پرندگان نر و ماده با هم فرق مي كند و اينكه بعضي از پرندگان در فصل هاي مختلف تغيير رنگ مي دهند. براي كامل شدن اين فعاليت معلم مي تواند از پرندگان ديده شده عكس بگيرد و در اختيار كلاس قرار دهد.

 

4- براي اينكه دانش آموزان به صورت عملي بفهمند كه چرا انسان هاي اوليه از ساير حيوانات متفاوت بودند، توجه آنها را به نقش انگشتان دست آدمي در پيشرفت انسان ها جلب نماييد، مثلاً از آنها بخواهيد مواد غذايي گوناگون را بدون استفاده از انگشت شست بخورند. به هر دانش آموز كيسه اي حاوي يك عدد سيب، يك تكه كيك داخل كيسه پلاستيكي (سر كيسه با نخ بسته شده باشد)، يك قطعه شيريني كه داخل كاغذ پيچيده شده و يك قاشق با يك ظرف ماست بدهيد. ابتدا همه‏ي كلاس در مورد انتخاب مشكل ترين بسته براي باز كردن و سخت ترين ماده براي خوردن بحث گروهي نمايند. سپس تك تك مواد غذايي را امتحان كرده و صحت پيشگويي بچه ها سنجيده گردد. دانش آموزان مي توانند از نوار چسب هايي براي بي حركت كردن شست هاي خود استفاده كنند يا يك دستكش كهنه بدست كنند.

 

سلول

5-  در آموزش درس سلول ها، از دانش آموزان بخواهيد تصاوير كارتوني با موضوع سلول درست كنند. آنها بايد با هدف نشان دادن مراحل زندگي سلولي، داستان مصوري بنام (يك روز در زندگي موجود زنده) بسازند و در هر صحنه از داستان، مكالمات اجزاء سلول، جزئيات كار، حركت، تقسيم پذيري و تغذيه اين موجود زنده را آشكار نمايند. دانش آموزان مي‏توانند پس از رسم تصاوير با استفاده از مواد مختلف مثل ماژيك، مداد شمعي، دستمال كاغذي، ني و انواع مهره ها به برجسته‏سازي بخش هاي مختلف بپردازند و نمايي 2 يا 3 بعدي از كار خود ارائه دهند.

 

6- در فصل زمستان، هنگام تدريس رشد و نمو در گياهان، يك باغچه سبزيجات كاغذي درست كنيد. بدين منظور مي توانيد صفحه هاي بزرگ كاغذ قهوه اي رنگ را به شكل بادبزني تا بزنيد و رديف هاي باغچه (كرت) را درست كرده و لبه هاي كاغذ را بهم متصل نماييد. اين باغچه خالي، آغازي براي درس رشد و نمو در گياهان است. ابتدا در كل كلاس در مورد اينكه چه گياهان و سبزيجاتي را در باغچه تان رشد دهيد بحث كنيد. نام سبزيجات انتخاب شده را در هر رديف بنويسيد تا بچه ها كار خود را شروع كنند. آنها بايد تصاوير سبزيجات مربوطه را پيدا كرده و در باغچه بچسبانند و اطلاعاتي راجع به آنها جمع آوري نمايند.

 

7- در درس دستگاه گوارش، از دانش آموزان بخواهيد تصاويري از بدن انسان در اندازه واقعي بكشند. آنها مي توانند روي كاغذ يا مقوا دراز كشيده و دور تا دور بدن خود را خط بكشند. سپس با استفاده از مواد مختلف مانند بادكنك، پاكت، طناب، لوله و نخ قسمت هاي مختلف دستگاه گوارش را نمايش بدهند. پس ازاينكه بچه ها اعضاي داخلي بدن را مرتب كردند از آنها بخواهيد تا درباره عمل منحصر به فرد هر عضو تحقيق كرده و نتايج را بصورت داستان گوارش از زبان يك غذاي فرضي بيان كنند. دانش آموزان با استفاده از جزييات علمي، به حركت خود  در لوله گوارشي شامل دهان، گلو، مري، معده، روده كوچك و بزرگ و اندام دفع ادامه مي دهند. آنها مي تواننددر داستان خود به تغيير اندازه، ظاهر و شكل غذا در هر قسمت دستگاه گوارش اشاره مي كنند. اين فعاليت از انواع مختلف يادگيري پشتيباني مي كند و به احياء روش علمي كمك مي‏نمايد.

 

فصل ها

8- بعد از تدريس درس فصل ها، دانش آموزان را به 4 گروه تقسيم كنيد. به هر گروه صفحه مقوايي بزرگي دهيد و نام فصلي را بالاي آن بنويسيد. افراد هر گروه با هم درباره همه فعاليت هاي مربوط به آن فصل و نوع لباس متناسب با فصل فكر مي كنند. سپس مجلات قديمي را در اختيار بچه ها قرار داده تا تصاويري متناسب با آن فصل انتخاب كرده و بچينند. تصاوير روي صفحه مقوايي چسبانده شده و كلماتي نيز متناسب با فصل روي مقوا نوشته مي شود و يا بچه ها تصاويري مربوط به آن فصل نقاشي مي كنند. در پايان پوسترهاي فصل ها كنار هم چسبانده مي شود. بچه ها با مشاهده آنها چيزهاي زيادي راجع به فصل ها خواهند آموخت.



:: بازدید از این مطلب : 243
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 29 مهر 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عبدالکریم اشرفی دهکردی

آموزش و پرورش رسمی در پی آمادگی برای زندگی آینده از طریق یادگیری مفید و مؤثر است وکلا" تدریس عبارتست از:
تعامل یا رفتار متقابل معلم و دانش آموز بر اساس طرح منظم و هدفدار برای ایجاد تغییرات مطلوب و تسهیل یادگیری فرد و شناخت او از جهان است.
و تدریس خوب : تدریسی است که به خوب یاد گرفتن فراگیران کمک کند. در این فرایند یادگیرنده باید فعال باشد. به بحث بپردازد،مسائل را حل کند و با استفاده از راهنمایی های معلم به کسب تجربه بپردازد.
معلمان در حالی که به شاگردان در کسب اطلاعات ، مهارتها، راههای تفکرو ابراز نظرات خود کمک می کنند، باید به آنان نحوه ی یادگیری را نیز درس دهند.
چگونگی انجام تدریس اثر بسیاری بر توانایی شاگردان برای آموزش خودشان دارد . معلمان موفق تنها ارائه دهندگان مطالب نیستند بلکه آنان شاگردان خود را به تکالیف شناختی و اجتماعی وادار می نمایند و به آنان چگونگی کسب، ذخیره سازی و پردازش اطلاعات را می آموزند تا چگونگی فراگیری را یاد بگیرند و منابع را به طور مؤثر به کار ببرند.لذا نقش عمده تدریس ،خلق یادگیرندگان فعال ، خلاق و قدرتمند است.


توصیه هایی برای داشتن یک تدریس موفق و رضایت بخش

1- با توکل به خدا و نام خدا کلاس را شروع کنیم.
2- اخلاص در عمل تدریس و تقوا را رعایت کنیم.
3- زمان هر جلسه تدریس را در نظر داشته باشیم تا با کمی یا زیادی وقت مواجه نشویم.
4- وقت کلاس را به مطالب بیهوده و کم فایده صرف نکنیم.
5- سعی کنیم ساعت تدریس را تغییر ندهیم.
6- به هنگام تدریس، نشاط روحی و عاطفی خود را حفظ کنیم.
7- با خوشرویی تدریس کرده و همواره چهره بشّاشی داشته باشیم.
8- احساسات و عواطف دانش آموزان را جریحه دار نکنیم.
9- تلاش کنیم فضایی عاطفی بوجود آوریم.
10- سعه ی صدر داشته باشیم و از فضل فروشی بپرهیزیم.
11- وفای به عهد، خوش قولی و تواضع در تدریس را از یاد نبریم.
12- به هنگام تدریس؛ آرامش خود را حفظ کنیم.
13- از قضاوت ناصحیح نسبت به دانش آموزان پرهیز کنیم.
14- اشتباهات خود را توجیه نکنیم.
15- از علماء ،بزرگان و شخصیتهای دینی با احترام نام ببریم.
16- از به کار بردن کلمات خارج از نزاکت بپرهیزیم.
17- پرگوئی نکنیم، در واقع آنقدر بگوئیم که می توانیم بشنویم.
18- رازدار و محرم اسرار دانش آموزان باشیم.
19- از تعصب بیجا بپرهیزیم.
20- از دانش آموزان توقعات بیش از اندازه نداشته باشیم.
21- رسا و روان بودن کلمات و جملات را رعایت کنیم.
22- از داشتن تکیه کلام پرهیز کنیم.
23- در تدریس ذوق و سلیقه به کار ببریم.
24- آرام و شمرده تدریس کنیم.
25- ساده تدریس کنیم ؛اما عمیق.
26- در املاء کلمات دقت کنیم و کلمات را صحیح روی تابلو بنگاریم.
27- ذوق و استعداد دانش آموزان را شناسایی و هدایت کنیم.
28- بین دانش آموزان رقابت سالم و مثبت ایجاد کنیم.
29- در برخوردها عدل و انصاف را رعایت کنیم.
30- به دانش آموزان توجه و نگاه یکسان داشته باشیم.
31- با دانش آموزان همدردی کنیم.
32- از تشویق به موقع غافل نشویم.
33- سخن دانش آموزان را بی مورد قطع نکنیم.
34- کارها و فعالیتهای مربوط به کلاس را بین دانش آموزان تقسیم و به آنها مسئولیت بدهیم.
35- در هنگام موعظه ، خود را مخاطب اصلی قرار دهیم.
36- به مقررات محیط آموزشی احترام بگذاریم.
37- سعی کنیم کردار و رفتار خوبی از خود نشان دهیم.
38- پیش از تدریس، شناختی اجمالی از وضعیت ، موقعیت و سطح معلومات دانش آموزان بدست آوریم.
39- بیش از اندازه در کار دانش آموزان ، خود را دخالت ندهیم.
40- به کار خویش ایمان داشته باشیم.
41- سعی کنیم شخصیت علمی و اجتماعی خویش را پیش دانش آموزان سبک نکنیم.
42-مقررات خشک و افراطی را زا کلاس دور کنیم.
43- نسبت به فعالیت دانش آموزان بی تفاوت و بی توجه نباشیم.
44- در تدریس از گروه گرائی و خط بازی خودداری کنیم.
45- بر موضوعات درسی ، تسلط و از آن اطلاع کافی داشته باشیم.
46- در افزایش آگاهیها و محتوای علمی و درسی خود بکوشیم.
47- به سؤالات دانش آموزان با لحن خوب و مناسب پاسخ دهیم.
48- مطالعه پیش از تدریس و آمادگی قبلی جهت تدریس داشته باشیم.
49- برنامه ریزی درسی داشته باشیم.
50- از ابتکار و خلاقیت در تدریس استفاده کنیم.
51- از روشهای تدریس و نحوه ی به کار گیری آنها آگاه باشیم.
52- به کیفیت شروع ، ادامه و پایان درس توجه داشته باشیم.
53- به هنگام تدریس مطالب ، تنوع را فراموش نکنیم.
54- از تجربیات درسی و تدریس دیگران استفاده کنیم.
55- در هر درس مطالب نو وتازه ای بیان کنیم.
56- سعی کنیم دانش آموزان در ارتباط با درس فعالیت عملی داشته باشند.
57- دانش آموزان را نسبت به یادگیری درس تشنه کنیم.
58- در صورتی که احساس خستگی در چهره دانش آموزان مشاهده کردیم، از ادامه تدریس خودداری کنیم.
59- سعی کنیم همواره اشکالات تدریس خود را رفع کنیم.
60- موضوع و عنوان درس را در ابتدای تدریس مشخص و بازگو کنیم.
61- درس را مرحله به مرحله تدریس کرده و از شاخه به شاخه پریدن بپرهیزیم.
62- بیش از اندازه ی معمول به جزوه ، کتاب و یا متن درس نگاه نکنیم.
63- از طرح شبهات و اشکالات بدون جواب بپرهیزیم.
64- جمع بندی درس را در انتها فراموش نکنیم.www.zibaweb.com
65- از داشتن لحنی یکنواخت و تن صدای ثابت بپرهیزیم.
66- در هنگام تدریس ، در یک مکان ثابت توقف نکنیم.
67- دقت کنیم تمرینها یا مسائل ( تکالیف) در حد توان دانش آموزان باشد.
68- در هنگام تدریس از وسائل و امکانات آموزشی موجود حداکثر بهره را ببریم.
69- در هنگام تدریس حتی الامکان از مثال استفاده کنیم.
70- خلاصه ی درس را در انتهای تدریس بازگو و از دانش آموزان نیز بخواهیم.
71- ظاهری آراسته و منظم داشته باشیم و در نظر بگیریم که زیبایی ، سادگی است .
72- در کارهایمان نظم داشته باشیم تا الگوئی مناسب برای دانش آموزان باشیم.
73- نتایج ازمونها را بررسی کنیم تا نقاط ضعف و قوت را بیابیم.
74- در هنگام خشم، بر احساسات و عواطف خود غلبه کنیم.
75- در تمام کارهای خود ، قاطعیت و برش داشته باشیم.
76- دانش آموزان را در بالا رفتن از نردبان علم و دانش یاری کنیم.
77- در هنگام تدریس سعی کنیم تمام توجه دانش آموزان را به خود جلب کنیم.
78- فرصت انتقاد از خود را به دانش آموزان بدهیم.
79- از اینکه نسبت به پاسخگوئی به برخی از سؤالات قادر نیستیم ، هراس به خود راه ندهیم و به راحتی اقرار کنیم که پاسخ آن را نمی دانیم.
80- تجارب تازه خود را در اختیار دانش آموزان قرار دهیم و به یاد داشته باشیم که معلم هنرمند کسی است که با ایجاد شرایط و موقعیتهای مناسب آموزشی ، خود کمتر تدریس می کند ، ولی دانش آموزان بیشتر یاد می گیرند

 



:: بازدید از این مطلب : 280
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 29 مهر 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عبدالکریم اشرفی دهکردی

افت تحصیلی و روشهای ایجاد انگیزه درسی در دانش آموزان

بر روی تاثیر این جمله در دانش آموزان ، مقداری تامل کنیم ؛ "ما هم اشتباه کرديم آمديم معلم شديم و با شما کله پوک ها سر و کله مي زنيم ، اگر رفته بوديم به بازار ، حالا وضع ما بهتر از اينها بود" ...این جمله مشهور را در یکی دو  دهه پیش برخی ها در کلاس عنوان می کردند...

 

منظور از افت تحصیلی چیست؟

 

افت تحصیلی کاهش نسبی فعالیت درسی و مطالعه یک دانش آموز در یک دوره نسبی  در مقایسه با دوره نسبی قبل از آن می باشد.مثلاً کسی که طی سه ماه نمرات در حد 15 داشته اما در دو هفته اخیر در تمامی یا تعدادی از دروس نمرات حدود 12 کسب کرده، می گوییم در حال حاضر نسبت به سه ماه پیش افت تحصیلی دارد. منظور از آوردن کلمه نسبی این است که افت تحصیلی تنها شامل دانش آموزان ضعیف نبوده حتی کسی که چند ماه پیش نمرات حدود 18 داشته اگر در حال حاضر نمرات حدود 16 کسب می کند ، دو نمره نسبت به دوره قبل افت دارد.

 

 

        عوامل موثر بر افت تحصیلی:

         ۱.     عوامل مربوط به خود دانش آموز

·        عوامل فیزیولوژیکی و جسمی مانند ضعف بینایی و شنوایی و غیره

·        عوامل ذهنی و روانی مانند میزان هوش و قدرت حافظه و سلامت روانی

·        نداشتن هدف واقعی و عینی و روشن از تحصیل

·        عدم انگیزش درونی برای تحصیل و مطالعه

·        نداشتن اعتماد به نفس کافی

·        ضعف اراده در تصمیم گیری های تحصیلی و مطالعه و اجرای تصمیمات

·        عدم برنامه ریزی دقیق از لحاظ زمان و میزان مطالعه روزانه

 

·        نداشتن روش مطالعه مناسب برای دروس مختلف

·        مهارت های مطالعه نادرست (مهارت های درست مطالعه در آخر این بحث ذکر  می گردد)

 

   ۲.    عوامل مربوط به خانواده

 

·        اختلاف خانوادگی و خانواده آشفته ، طلاق فیزیکی یا روانی والدین ، وجود        نا مادری یا نا پدری و غیره

·        اختلاف فرزندان با خانواده مانند لجبازی با والدین و اعتراض به جو خانواده

·        وابسته و متکی نمودن فرزندان به والدین در امور درسی و تکالیف منزل از دوران ابتدایی

·    تحقیر ، سرزنش و مقایسه نادرست فرزندان با همسالان موفق و در نتیجه پایین آوردن اعتماد به نفس و خود پنداری آنان

·        تغییرات منفی در خانواده مانند ورشکستگی سیاسی و اقتصادی و اعتیاد و غیره

·    تغییر در جهت ارتقای سریع و غیر مترقبه سطح اقتصادی یا اجتماعی خانواده و از خود باختگی و غافلگیر شدن فرزندان و انواع انحرافات

 

        ۳ .     عوامل مربوط به مدرسه

·        گروه همسالان مانند مزاحمت و شوخی های نابجا در کلاس درس

·        رفتارهای نا مناسب عوامل اجرایی مدرسه مانند مدیر ، معاونین ، دبیران و مشاوران

·    جو عمومی حاکم بر مدرسه از لحاظ درسی مانند سخت گیری بیش از حد دبیران در دادن نمره به خاطر بالا فرض کردن سطح علمی مدرسه یا همرنگ شدن دانش آموز با سایر دانش آموزان ضعیف با فرض اینکه همه دانش آموزان مدرسه ضعیف هستند.

 

         ۴.  عوامل مربوط به اجتماع

 

دوستان نا باب

استفاده نادرست از کلوپ های ورزشی ، بدن سازی ، بیلیارد و غیره

استفاده نادرست از کافی نت ها و گیم نت ها گذراندن وقت زیاد در خیابان ها و خارج از منزل

 

    مهارت های صحیح مطالعه

 

مطالعه با فاصله: مطالعه بی وقفه و مستمر موجب خستگی و بیزاری از مطالعه می شود؛ روش درست ، مطالعه ی با فاصله و استراحت در میان دو وعده مطالعه میباشد. مورد زیر الگوی مناسبی است ‍‍» 90 دقیقه مطالعه و 15 دقیقه استراحت ، 75 دقیقه مطالعه و 30 دقیقه استراحت ، 60 دقیقه مطالعه و 45 دقیقه استراحت ، 45 دقیقه مطالعه و استراحت نسبی زیاد و انجام سایر امور روزانه » یادتان باشد به هر میزان که میزان مطالعه در یک روز افزایش می یابد خستگی زیاد شده و به دقایق استراحت زیادتری نیاز دارید و مدت زمان مطالعه مرحله بعدی باید کاهش یابد.

عدم مطالعه در کنار وسایل صوتی و تصویری روشن

لب خوانی به جای بلند خوانی

مطالعه در حالت نشسته و آرامش به جای حالت حرکت و قدم زدن

مطالعه به موقع و بیدار نماندن در شب برای حضور مناسب در کلاس یا جلسه امتحان روز بعد

مطالعه نکردن در موقع خستگی

عدم مطالعه طوطی وار (بدون درک و تلخیص و طبقه بندی)

مطالعه نکردن با حالت افسردگی

شروع مطالعه از مطالب آسان به مشکل

مطالعه نکردن در حالت نگرانی و اضطراب

 

 

:افت تحصيلي يکي از موضوعاتي است که شايد همه دانش آموزان در طول سالهاي تحصيل خود با آن دست و پنجه نرم کرده باشند.

گاهي اوقات افت تحصيلي از عوامل دروني نشات مي گيرد و گاهي نيز عوامل محيطي دارد. اقتصاد بيمار ، تدريس بد ، وابستگي به کمکهاي آموزشي خارج از مدرسه ، بيماري ، سرخوردگي هاي اجتماعي و خانوادگي و... از جمله عواملي هستند که هر کدام در افت تحصيلي دانش آموزان نقش بسزايي دارند.

 

يکي از دلايل عمده افت تحصيلي مخصوصا در دانش آموزان دوران دبستان وابستگي آنها به والدين است. مثلا وابستگي اي که در دوران ابتدايي بين والدين و فرزندان شکل مي گيرد و وقتي آن نيروي کمکي به هر شکلي يا علتي نتواند ديگر به آنها کمک کند آن وقت زمينه افت تحصيلي در فرزند شما به وجود مي آيد. از آنجا که وابستگي به مرور زمان شکل مي گيرد قطع وابستگي نيز بايد در طول زمان صورت بگيرد. کودک شما بايد روزي روي پاي خود بايستد و بتواند تکاليفش را به تنهايي انجام دهد ، ولي عادت دادن او به اين که هميشه کسي ، دوستي يا قوم و خويشي است که در دروس مدرسه به آنها کمک کند اين تفکر که هميشه کسي براي تکيه کردن وجود دارد را در ذهن او تقويت مي کند و سرانجام با از بين رفتن اين تکيه گاه تحصيلي نشانه هاي افت تحصيلي در کارنامه فرزند دانش آموز شما جلب توجه مي کند.

اين به اين معني نيست که اصلا به دانش آموزان خود کمک نکنيد بلکه هدف شما از کمک بايد اين باشد که او را در شرايطي قرار دهيد که اگر ضعفي دارد روي پاهاي خود بايستد. البته اگر شما به طور ناخواسته کودک تان را به خود وابسته کرده باشيد با اولين تلاش نمي توانيد شرايط لازم را براي داشتن استقلال تحصيلي در او به وجود بياوريد و حتي ممکن است قطع کمکهاي آموزشي شما سبب افت تحصيلي موقت فرزند دانش آموزتان شود، ولي اين دوره مدت زيادي به طول نخواهد انجاميد ؛ البته شما بايد زمان مناسبي را براي قطع کمکهاي آموزشي خود انتخاب کنيد. براي مثال در جريان امتحانات نبايد يکدفعه پشت فرزند خود را خالي کنيد.

بهترين زمان براي اين کار وقتي است که امتحانات جدي در پيش روي فرزند دانش آموز شما وجود ندارد. اگر والدين ، فرزندان خود را به جاي يادگيري در مدرسه به يادگيري در محيط خانه وابسته کنند براي هميشه معلول يک علت بزرگ باقي خواهند ماند.

مشکلات خانوادگي

دعواهاي خانوادگي زن و شوهر و تداوم آنها يکي از عواملي است که بشدت سبب تضعيف روحيه و افت تحصيلي دانش آموزان مي شود. از آنجايي که کودکان در چنين لحظاتي زود انرژي و توان خود را از دست مي دهند و نمي توانند همزمان با تحصيل بار مشکلات خانوادگي را نيز به دوش بکشند خسته و ناتوان مي شوند و اولين آثار خستگي روحي آنها را مي توان در کيفيت نمرات درسي آنها مشاهده کرد.www.zibaweb.com

والدين نبايد در چنين شرايطي از فرزند دانش آموز خود توقع نمرات خوب داشته باشند و به او بگويند اين دعواها ربطي به تو ندارد. چنين چيزي غير ممکن است زيرا فرزندان جزيي از محيط خانواده هستند و هر چيزي چه مثبت چه منفي تاثيرات زيادي روي آنها در محيط خانواده خواهد داشت. اين وظيفه والدين است که مراقب روحيه فرزندان دانش آموز خود باشند تا مانع از فرورفتگي شخصيتي آنها شوند و به اين ترتيب راه را بر هر نوع زمينه انحرافي که در چنين لحظاتي آينده فرزندان را تهديد مي کند ببندند.

 

اظهارات نامناسب در حضور دانش آموزان

گاهي اوقات يکي از عوامل افت تحصيلي دانش آموزان معلمها هستند. گاهي ديده شده تعدادي از معلمان بعضي اوقات در سر کلاس درس شروع به شکايت از وضع مادي خود مي کنند و ناخواسته اين پيغام را براي دانش آموزان مي فرستند که تحصيل در شرايط امروز جامعه فايده اي ندارد و کساني که در جستجوي وضع مادي بهتري مي گردند بايد آينده بهتر را در بازار کار جستجو کنند. بايد به خاطر داشت که اين تبليغات سوئ دانش آموزان را منحرف مي کند و همين انحراف از تحصيل زمينه ساز افت تحصيلي آنها مي شود. 

اعتماد به نفس دانش آموز خود را تقويت کنيد

 

کمبود اعتماد به نفس در دانش آموزان يکي از عواملي است که دانش آموزان را از تلاش و خودباوري باز مي دارد و سبب افت تحصيلي شديد آنها مي شود. والدين بايد به دانش آموزان خود کمک کنند تا خودشان را باور کنند و بتوانند خلاقيت هاي تحصيلي خودشان را بروز دهند. ترس از رفوزه شدن يا گرفتن نمرات بد در امتحانات آخر سال يکي از عوامل خطرناکي است که سبب افت تحصيلي شديد دانش آموزان مي شود.

ترس از شکست ، انرژي دانش آموزان را ضعيف مي کند و آنها را به عقب هل مي دهد. مي شود با صحبت کردن و تعريف خاطراتي از دوراني که خودتان نيز دانش آموز بوديد ترس آنها را از امتحانات کاهش دهيد. بعضي از دانش آموزان خيلي زودرنج هستند و به همين علت زود به مرز افسردگي مي رسند. والدين بايد به آنها راه مبارزه با مشکلات را بياموزند. بايد به فرزند دانش آموز خود بياموزيد تمام مشکلاتي که بر سر هر انساني مي آيد به خاطر اين است که آنها نتوانند خوب پيشرفت کنند و مشکلات نيز همين را مي خواهند. به فرزند دانش آموز خود بياموزيد که مقاومت و استقامت را در خود تقويت کند. البته والدين خود بايد الگوي مناسبي براي فرزندان باشند. هر گام موثري که شما در راه تقويت اعتماد به نفس فرزندتان بر مي داريد زمينه سازي براي پيروزي هاي تحصيلي آينده آنها خواهد شد

 

مثلا وقتي معلمي به جاي تقويت انگيزه دانش آموزان براي ادامه تحصيل و کسب نمرات بهتر به آنها مي گويد که پول در بازار ريخته و با گفتن اين که ما هم اشتباه کرديم آمديم معلم شديم و با شما کله پوک ها سر و کله مي زنيم يا اگر رفته بوديم به بازار ، حالا وضع ما بهتر از اينها بود اين گونه افکار را در سر کلاس درس مطرح مي کنند و مقام معلم را پايين مي آورند ، همين پيام در ذهن دانش آموزان تاثير مي گذارد و سبب انحراف ذهني آنها مي شود.

به همين ترتيب والدين نيز در افت تحصيلي خيلي نقش دارند. يک حرف مي تواند سرنوشت دانش آموزي را عوض کند و سبب دلسردي او از ادامه جدي تحصيلات شود. بايد مراقب اظهاراتي که در حضور دانش آموزان درخصوص آينده و فارغ التحصيل شدن مي شود بود. بعضي از والدين ناخواسته اين طرز فکر را در ذهن فرزندان خود به وجود مي آورند که درس خواندن به بيراهه رفتن است. به خاطر داشته باشيد از آنجا که فرزندان شما در سن کم تجربگي هستند و از اظهارات اطرافيان نزديک خود الگوبرداري مي کنند نبايد در حضور آنها چيزهايي را بيان کرد که تاثيرات منفي بر آنها داشته باشد.

 

دوستان ناباب

 

يکي از عوامل ديگر که سبب افت تحصيلي شديد دانش آموزان مي شود معاشرت با افراد ناباب است. فراموش نکنيد که دوستان در سرنوشت فرزندان شما نقش خيلي موثري دارند. بکوشيد به طور غير مستقيم کنترلي روي دوستان فرزندان خود داشته باشيد و مراقب ارتباطهايي که آنها با ديگران در خارج از محيط خانواده برقرار مي کنند باشيد. در مدرسه دانش آموزان زيادي با افکار و شخصيت هاي متفاوت وجود دارند که همگي آنها مي توانند تاثيرات مثبت و گاه نامطلوبي روي فرزند شما داشته باشند. طبيعتا شما هميشه نمي توانيد همراه فرزند خود باشيد ، ولي مي توانيد به او بياموزيد هر کسي را به دوستي قبول نکند. بکوشيد علاوه بر داشتن شناختي از دوستان نزديک فرزندان خود شناختي نيز از خانواده آنها داشته باشيد.

 

غذا و بيماري

 

بيماري مي تواند در افت تحصيلي دانش آموزان نقش داشته باشد. والدين همواره بايد مراقب جسم و روح فرزندان خود باشند و به تغذيه آنها در طول سالهاي تحصيل بخصوص هنگام امتحانات اهميت ويژه اي قائل شوند. دانش آموزان بايد غذاي مناسبي ميل کنند تا انرژي مورد نياز براي يادگيري در سر کلاس درس را داشته باشند. دانش آموزاني که غذاي کافي نمي خورند همواره در سر کلاس درس خسته ، افسرده و زودرنج هستند و چيزي ياد نمي گيرند.

 

کشش به سوي غير همجنس

 

خيلي از دانش آموزان در فاصله سالهاي راهنمايي - دبيرستان دل به عشقهاي زودرسي مي دهند که سبب انحراف فعاليت هاي ذهني آنها از مطالب درسي به احساسات زودگذر مي شود. در چنين شرايطي دانش آموزان به جاي صرف انرژي خود براي مطالعه دل به احساسات خود و طرف مقابل مي دهند و تمام تلاش خود را براي جلب توجه طرف مذکور متمرکز مي کنند و از مسير اصلي منحرف مي شوند. بايد دانست کمبود عاطفه در دانش آموزان به سرعت خود را نشان مي دهد.www.zibaweb.com

والدين مي توانند براي بازگشت مجدد فرزند دانش آموز خود به مسير اصلي زندگي نقش موثري در اين خصوص ايفا کنند. ارتباط برقرار کردن با غيرهمجنس در طول تحصيل در سال هاي آخر دبيرستان که سالهاي سرنوشت سازي در آينده دانش آموزان هستند سبب تغيير هدف و علاقه مي شود. به دانش آموزان خود بياموزيد که دوست داشتن درس و نه دوست داشتن ديگران آنها را به پيروزي مي رساند. دانش آموزاني که از درس راهي براي رسيدن به هدف نساخته اند انگيزه هم براي پيروزي ندارند.

 

تكليف خانه

تكليف دانش آموزان در منزل فعاليتي هدفدار، تكنيكي و وسيله اي در خدمت يادگيري است لذا نبايد آنرا به منزله وسيله اي جهت پر كردن اوقات فارغت دانش آموزان و يا سرگرم كردن آنان تلقي نمود. تكليف بايد با تواناييها و علايق دانش آموزان مطابقت داشته باشد.

 

مدت تكليف بايد متناسب باشد با مدت زماني كه لازم است دانش آموز در منزل صرف امور درسي كند. ولي گهگاه اين تناسب رعايت نمي شود. و تكاليف سنگين بر دانش آموزان تحميل مي شود كه موجب خستگي و دلسردي مي شود.

 

«كرزيك (1966) در يكي از مطا لعاتش از محصلين علل بي ميلي شان به انجام تكاليف را جويا شد. آنان عمدتاً اين سه مورد را ابراز داشتند: مزاحمتهاي درون خانه _ عدم جذابيت تكاليف _ تماشاي تلويزيون _ آموزگاران نيز مهمترين علل را به ترتيب عدم علاقه به درس و مدرسه _ زياد بودن تكاليف و عدم رسيدگي و كنترل اولياء ذكر كرده اند. »1

معلم بايد در خصوص زماني كه هر دانش آموز براي انجام تكليف صرف مي كند و نيز از علاقه پشتكار، استعداد، سرعت عمل، و... اطلاعات كافي داشته و بر اين اساس براي دانش آموز تكليف تعيين كند. و گاه نيز دانش آموز به دلخواه خود از بين آنها، تكليف براي خود انتخاب كند.

 

محتواي كتب درسي

 

از عوامل مهم و تعيين كننده در افت يا پيشرفت تحصيلي دانش آموزان كتابهاي درسي است كه به دانش آموزان ارائه مي شود. اين مسئله از دو جهت در نظام آموزشي حائز اهميت است. اول آنكه: ارزشيابي تحصيلي و استخدامي، تعيين صلاحيت علمي افراد و نيز ملاك ورود به دانشگاهها و مراكز آموزشي عالي، و... بر محور كتابهاي درسي و فهم محتواي آن استوار است. دوم اينكه: اگر بگوييم كتب درسي تنها وسيله آموزشي است كه در اختيار معلمين قرار مي گيرد، سخني به گزاف نگفته ايم.

 

اكنون اين سئوال به جاست كه آيا تنه هدف نظام تعليم و تربيت انتقال محتواي كتب درسي به دانش آموزان است؟ آيا انتظار جامعه، از نظام آموزشي تنها انباشته كردن اصطلاحات و مفاهيم موجود در كتب درسي است در ذهن دانش آموزان يا نه آنچه مهم است، تربيت صحيح و اسلامي دانش آموزان است. يعني ايجاد جو و محيطي مطلوب در مدرسه براي رشد و پرورش استعداد هاي نهفته و شكوفا كردن قوه ابتكار و خلاقيت، آموزش آداب و ارزشهاي اسلامي به دانش آموز است تا با آمادگي قبلي كافي افرادي سازنده براي جامعه تربيت شوند.

 

«آنچه بايد در هر نظام تعليم و تربيت و ملحوظ باشد، تربيت شهروندان سازگار، ساختن و پرداختن شخصيتهاي سالم، انتقال علوم و معارفي است كه ابعاد وجود مختلف جهان هستي را مي شناساند. » 2پر واضح است كه انتقال علوم و معارف تنها نقش ابزار و مقدمه دارند نه هدف. لكن متأسفانه آنچه در نظام آموزشي ما به عنوان هدف اصلي قلمداد مي شود تنها انتقال دانش و معارف موجود در كتابهاست!

 نويسنده:محمدصادق امینی منبع:روزنامه جام جم

 

 

****** *********

 

نقش انگیزش درپیشرفت تحصیلی دانش آموزان ویادگیری آنها

 

ایجاد هوشیاری وتوجه دردانش آموزان: وجوددقت وتوجه ازعوامل مهم درفراگیری مطالب درسی است ودقت وتوجه کم سبب یادگیری ضعیف دردانش آموزان می گردد.بنابراین معلمان ومربیان برای افزایش سطح توجه ودقت دانش آموزان، باتوسل به تدابیروروشهای مختلف،می توانند توجه دانش آموزان رابه مطالب درسی جلب نمایند.درحقیقت معلم بایددرکلاس درس،نقش یک محرک رابازی کند.معنی دار کردن مطالب،پیچیدگی وسهولت یاسختی وآسانی مطالب وگفته ها،رفتارهای معلم ازقبیل نگاه کردن یکسان وهمه رامخاطب قراردادن،کیفیت نوشته های معلم برروی تخته،همه به طورمستقیم توجه ودقت دانش آموزان راتحت تأثیرقرار می دهد.معلم بااستفاده ازتدابیرآموزشی می تواند بعدازایجادتوجه ودقت دردانش آموزان آن رادرسطح مطلوب حفظ نماید.ازسوی دیگرکم یازیادبودن علاقه دانش آموزان نسبت به یادگیری وآموختن موضوعهای مختلف درسی به تجارب آنها دربرخوردبااین موضوع ها ارتباط دارد.تجارب یادگیری دانش آموزان دردرسهای مختلف وقتی به صورت موفقیت ها یا شکست های پی درپی باشد، سبب ایجاد تصوراتی نسبت به تواناییهادررابطه بایادگیری موضوع های مختلف می شودوحتی انگیزه آنهارادررابطه باموضوع های مشابه،تحت تأثیرقرار می دهد.اگردانش آموز معتقد باشدکه درگذشته،دریادگیری مطالب مشابه بامطالب جدید موفق بوده است باعلاقمندی ودقت به مطالب جدیدگوش فراداده وآنها رامی آموزد، اما اگر به این اعتقاد رسیده باشدکه یادگیری مطالب جدید نیزمانند یادگیری مطالب مشابه درگذشته منجر به شکست خواهد شد،نسبت به یادگیری آن مطلب ازخودعلاقه نشان نخواهد داد.این انگیزه های مثبت ومنفی ابتدا مشخص ومحدود به موضوعهای خاص درمدرسه هستند،اما باافزایش تجارب مثبت یامنفی، گسترش می  یابند وتا آنجا پیش میروند که تمام دروس رافرامی گیرند. اگر تجارب داتش آموزازمحیط مدرسه خصوصاً درسالهای نخست تحصیلی حاکی از وجودشایستگی ولیاقت درمدرسه باشد،تجارب احساس موفقییت وافزایش اعتماد به نفس درسالهای آتی نیزتکرار خواهد شد.چنین فردی قادرخواهد بود باتکیه براین تجارب موفقیت آمیزدرحین تحصیل آن رابه زندگی واقعی خودتعمیم دهد وبدون تحمل سختی بربحران ها،فشارهاواسترس های شدیددرزندگی غلبه کند.این احساس لیاقت وشایستگی که در مدرسه آموخته می شود،وی راقادرمی سازددرحل مسائل ازروشهای واقع بینانه ای استفاده کند.ازسوی دیگر،تجارب شکست وعدم شایستگی طی سالیان تحصیل درمدرسه دردانش آموزان سبب ایجاد علائمی ازاحساس حقارت وخودکم بینی وپریشانی می شودوبرارتباطات آنها دردنیای خارج ازمدرسه نیز تأثیرمی گذارد.  www.zibaweb.com

 

 پیشنهادهایی برای برانگیختن وحفظ توجه وعلاقه به یادگیری دردانش آموزان:

* معلمین گرامی به دانش آموزان خودنشان دهید که به آنها علاقه دارید وآنها به کلاس شما«تعلق» دارند. اسامی آنان رایادبگیرید.

* همکاری میان دانش آموزان رابااستفاده ازانواع شوراهای دانش آموزی(تحصیلی،بهداشتی)تشویق کنید  * درصورت لزوم درشیوه کاری خود تغییردهید ومیان ساعات تدریس طولانی وسخت،فرصت استراحت کوتاهی مثلاً یک حرکت ورزشی ساده رافراهم کنید.

 * برای تشویق روح همکاری،جلساتی برای درمیان گذاشتن مسائل تشکیل دهید.

* ارزش یادگیری رابه دانش آموزان گوشزد کنید ومحدودیت ها وزیانهای عدم یادگیری رایادآورشوید. تأثیر مشوق هادرانگیزه: مشوق عاملی است که دستیابی به آن،انگیزه های افرادراارضامی نماید.برای دانش آموزان نمره خوب ورسیدن به پاسخ صحیح یک مسئله هردومشوق به حساب می آیند.درواقع مشوق ها همان تقویت کننده های مثبت بوده وعاملی هستندکه افرادبرای دستیابی به آن کوشش می نمایند.

تقویت کننده های مثبت به چهاردسته تقسیم می شوند:

 1-تقویت کننده نخستین:مانند آب وغذاکه درحقیقت نیازهای فیزیولوژیکی موجودزنده را ارضا می کند.

 2- تقویت کننده شرطی:مانند پول ، نمره ، مقام ، شغل و ... 

 3- تقویت کننده اجتماعی:مانند توجه،محبت،تائید،لبخندزدن ونوازش کردن و ... هستند.

4- تقوین کننده شخصی:که به آن انگیزش درونی نیزگفته می شودکه درحقیقت رضایت خاطرحاصل از یادگیری وکسب دانش ازآن موارد می باشد.این انگیزه ها نیازی به تقویت کننده های مشخص خارجی نداشته بلکه فعالیت یادگیری ونتایج حاصل ازآن،خوداثرتقویتی دارند.باتوجه به تقویت کننده های فوق الذکربه معلمین ووالدین توصیه می شود که دردانش آموزان به تدریج اثر انگیزه های بیرونی راکم کرده ومشوق انگیزش درونی باشند تابدین ترتیب دانش آموزان یادگیری رابه خاطر یادگیری وفراگرفتن آموخته های جدیدانجام دهند،نه به خاطرکسب مشوق های مادی وزودگذر. www.zibaweb.com

به معلمین ووالدین گرامی توصیه می شودکه به موارد زیرتوجه کنند:

* معلمان ارارائه مطالب کسل کننده واستفاده ازروشهای یکنواخت تاحدامکان خودداری کرده وتنوع درشیوه تدریس رارعایت کنندوازمتکلم وحده بودن پرهیزنمایند.

* میزان توجه ودقت شاگردان به معنی داربودن مطالب،تازگی،پیچیدگی وسادگی مطالب نسبت مستقیم دارد،بنابراین،این امرهمراه باتغییردررفتارمعلم حین درس توجه ودقت دانش آموزان راافزایش خواهدداد.

* استفاده ازتشویق های کلامی مانند عالی،مرحبا،احسنت پس ازعملکرددرست شاگردان سبب افزایش و تقویت یادگیری می گردد.

* والدین ومعلمین ازنمرات دانش آموزان تنها به عنوان وسیله ای برای دادن بازخوردوتوجه هرچه بیشتر آنان به نقاط ضعف وقوت خود ومیزان یادگیری ایشان استفاده کنند،نه بعنوان وسیله ای برای تنبیه.

 *معلمان مطالب آموزشی بصورت متوالی ازساده به مشکل ارائه دهند تادرابتداشاگردان دریادگیری مطالب ساده موفقیت بدست آورند وانگیزه آنها درکسب یادگیری های بعدی افزایش یابد.

* معلمین ازایجادرقابت وهم چشمی دربین دانش آموزان،خودداری ورزند.

* معلمین بااستفاده ازمثالها واصطلاحات آشناوساده،زمینه افزایش سرعت یادگیری راایجادکنند.

* استفاده ازبحث های گروهی،بازیهای آموزشی،ایفای نقش مراجعه به کتابخانه وجمع آوری اطلاعات و آگاهی ازمیزان پیشرفت خود سبب افزایش علاقه وتوجه دردانش آموزان می گردد. درانتها یادآوری این نکته مهم به نظرمی رسد که ایجاد فضای آزادیادگیری بدون احساس ترس واضطراب ازعدم موفقیت وشکست،تشویق دانش آموزان به اظهارعقایدواندیشه های خودودرنتیجه افزایش حس مسئولیت وقبول توانائیها وشایسته گیهای خودازاموربسیارمهمدرفراگیری سریع تر ومناسب تراست.

منابع:

 1- سیف،علی اکبر- روانشناسی پرورشی ،  انتشارات آگاه ، چاپ اول 1376

 

2- ریتاویکس،نلسون-الن سی،ایزرائل،ترجمه محمدتقی منشی-انتشارات آستان قدس 1375

000000000000000000000

 چگونه دانش آموزم را به درس علاقه مند کنم
 صفحه S04 جامعه (جنوبي) ، شماره سريال 17104 ، تاريخ انتشار 870722
 
 برای بارور شدن نهال تعلیم و تربیت، ملاحظه و مراعات کیفیت شخصیت ها در درجه اول اهمیت قرار دارد.
 یکی از امور مسلم در تربیت اسلامی این است که افراد همان طور که از لحاظ محیط هایی که در آن پرورش می یابند با یکدیگر فرق دارند، در موهبت ها و استعدادها و لیاقت ها نیز با یکدیگر متفاوتند. شکی نیست که این تفاوت ها ناشی از حکمت الهی است. زیرا همین تفاوت ها انسان را به سوی تکامل سوق می ده.
 معلمی که بدون توجه به تفاوت های فردی دانش آموزان برایشان تکلیف تعیین می کند و از همه انتظارات یکسان دارد، معلم موفقی نیست. چنین معلمی دیر یا زود در امر تعلیم با مشکل روبه رو می شود. زیرا تعدادی از دانش آموزان نمی توانند انتظارات او را برآورده کنند و این جاست که معلم به تنبیه بدنی و یا غیربدنی روی می آورد و البته تنبیه بدنی غالبا سازنده نیست. بلکه به عنوان یک عامل بازدارنده محسوب می شود. کودک ممکن است از ترس تنبیه ظاهرا از کاری دست بردارد اما عادت او از بین نمی رود. تنبیهات غیربدنی نظیر طعنه، سرزنش، دشنام و تحقیر نیز ضررشان کمتر از تنبیهات بدنی نیست. حضرت علی(ع) می فرماید:
 
زیاده روی در ملامت و سرزنش آتش لجاجت را شعله ور می کند.
 این قبیل تنبیهات شخصیت کودک را در هم می کوبد و اسباب ترس و اضطراب وی را فراهم می کند. برای جلوگیری از رفتار ناشایست دانش آموزان، معلم باید با اشاره موارد منفی در رفتار آن ها را تذکر دهد. چرا که آشکارگویی پرده هیبت و ابهت معلم را دریده و موجب جرات و شهامت شاگرد می شود و با لجبازی کردن سعی در تکرار عمل می نماید.
 متاسفانه تعدادی از معلمین زمانی که در شروع سال تحصیلی به کلاس وارد می شوند، دانش آموزان گستاخ و شلوغ را شناسایی کرده و برای جلوگیری از مشکلات بعدی با طعنه و دشنام و تحقیر سعی در سرکوب کردن او می نمایند. این عمل ممکن در مورد تعداد انگشت شماری از دانش آموزان، به ظاهر با موفقیت همراه باشد اما آتش لجاجت را در وجود او شعله ور می کند و حداقل کاری که می کند توجه نکردن و دل سردشدن از درس می باشد و در مورد تعدادی از دانش آموزان نیز باعث درگیری های لفظی و زمینه تنبیه های بدنی و غیر بدنی می گردد.
 درست است که معلم در شروع سال تحصیلی باید به شناسایی دانش آموزان بپردازد و بلکه این بهترین کار می باشد اما این شناسایی باید برای ریشه یابی مشکلات جسمی و رفتاری او باشد. دانش آموزان یک کلاس فقط از نظر پایه تحصیلی با هم یکی هستند و در بقیه موارد مثل بهره هوشی، استعدادها، توانمندی ها، سطح درآمد خانواده، سطح سواد، فرهنگ و ارزش های مورد قبول خانواده با هم متفاوتند. شاید دانش آموزی که اینک سرکلاس نشسته است، شب گذشته شاهد بدترین نزاع و درگیری پدر و مادر بوده است. دیگری به دلیل مشکل مالی خانواده، از تغذیه درستی برخوردار نیست و از نظر جسمانی آمادگی پذیرش درس را ندارد. دیگری مرتب مورد تحقیر و سرزنش خانواده قرار دارد و در جواب آن ها لجاجت و سرکشی را در پیش گرفته است. در کنار آن ها کسی است که از فرط توجه و حمایت پدر و مادر نیازی به توجه به درس و معلم نمی بیند. حال چگونه می توانیم از همه انتظارات یکسان داشته باشیم. چرا به جای این که به دانش آموز بر چسب گستاخ، پررو، بی تربیت و تنبل بزنیم، ریشه مشکل را پیدا نکنیم. درست است که حل کردن مشکل تمام دانش آموزان و یا حتی بعضی از آن ها در توان معلم نیست، اما شناخت مشکل و توجه به آن ممکن و راه گشا می باشد.
 راه حل درست و منطقی دربرخورد با دانش آموزان این است که به او توجه کنیم و احترام بگذاریم. احترام یکی از بزرگ ترین عوامل جلب محبت و اطاعت است و توهین به شخصیت مردم یکی از مهم ترین وسایل برانگیختن دشمنی و مخالفت است.
 حضرت علی(ع) فرمود: با مخاطب خویش پسندیده سخن گویید تا او نیز با شما با احترامجواب گوید.
 همچنین نیاز آدمی به تحسین و تشویق از تمایلات فطری است و تا پایان عمر با آدمی می ماند. اصولا تصور این که عمل انسان مورد قبول دیگران واقع شود به انسان قدرت می بخشد و انسان از آن لذت می برد. شاید بعضی معتقد باشند که یک دانش آموز گستاخ و تنبل موردی برای تشویق ندارد. در صورتی که این طور نیست و معلم باید با صبر و حوصله ای که به خرج می دهد، رفتارهای نادرست دانش آموز را ندیده بگیرد و در عوض به دنبال کوچک ترین و کم اهمیت ترین مورد برای تشویق باشد.
 من این مورد را بارها در کلاس آزموده ام و نتیجه خوشایندی گرفته ام. در مورد دانش آموزان شلوغ، کمترین توجه آن ها به درس و یا دست بلند کردن آن ها برای پاسخ دادن حتی اگر جواب سوال بسیار آسان و قبل از او کسی پاسخ را داده باشد، می تواند بهانه ای برای تشویق باشد. دادن مسئولیت به دانش آموزان شلوغ و حمایت از آن ها در برابر بقیه دانش آموزانی که به آن ها بر چسب بی تربیت و... می زنند، راه را برای ارتباط با دانش آموز باز می کند.
 یکی از مواردی که خود تجربه کردم، دانش آموزی بود که بسیار گستاخ و تنبل بود و هیچ وقت تکلیف نداشت طوری که وقتی مشکلش را در جمع همکاران مطرح کردم، تقریبا همه این طور پاسخ دادند که:
 او دانش آموزی پررو و از خود راضی است و به هیچ عنوان درست شدنی نیست. وقت خود را صرف او نکنید که فایده ندارد. اوبا خنده هایش کلاس را به تمسخر گرفته است و...
 اما من تصمیم داشتم که او را به کلاس و درس علاقه مند کنم. پس از تحقیقاتی که انجام دادم، متوجه شدم که وی فرزند یک خانواده پرجمعیت بود. پدر کارگر و بی سوادی داشت که به خاطر سختی هایی که خود در زندگی متحمل شده بود، دوست داشت بچه هایش باسواد شوند. بنابراین هر وقت نمره بدی از آن ها می دید، آن ها را به شدت کتک می زند و متاسفانه کتک خوردن برای بچه ها یک عادت شده بود.
 پس از آگاهی از مشکلاتش، با خانواده اش صحبت کردم و قول همکاری از آن ها گرفتم. در جمع همکاران نیز مشکلات او را مطرح کردم و با هم توافق کردیم که از طریق محبت و تشویق، باعث تغییر در رفتار او شویم. در اولین جلسه ای که وارد کلاس شدم به دنبال فرصتی بودم که او را تشویق کنم اما به دست آوردن این فرصت در جمع شاگردانی که تا به حال فقط شاهد تنبیه و تحقیر او در کلاس های مختلف بودند بسیار دشوار بود.
 سرگروه ها تکالیف خود را نشان دادند و اعلام کردند که فلانی باز هم تکلیف ندارد. از او خواستم دفترش را بیاورد برای اولین دفعه دو سوال آن هم بدون جواب اما با خطی زیبا نوشته بود. فرصتی که به دنبالش بودم فراهم شد. بنابراین با چشم پوشی از ننوشتن کامل سوالات و جواب ندادن به آن، دفترش را بالا گرفتم و گفتم:
 بچه ها ببینید دوستتان چه خط زیبایی دارد و چقدر تمیز نوشته استwww.zibaweb.com
 در حالی که ناباورانه به من چشم دوخته بود، اضافه کردم: حیف نیست، شما که خطی به این زیبایی داری، تکلیفت را کامل ننویسی؟ سپس از بچه ها خواستم او را تشویق کنند و در زیر دفترش چنین نوشتم: هزار آفرین به شما فرزند خوبم که چنین زیبا می نویسی. اگر جواب سوال ها را هم بنویسی حتما زیباتر می شود. موفق باشید. در جلسات بعد نیز در جست وجوی نکات مثبت رفتارش بودم و کمترین توجه به درس و یا کمترین پیشرفت در درس را مورد تشویق قرار می دادم. بعد از چندین جلسه نشانه هایی از تغییر رفتار مانند: دست بلندکردن، شرکت در بحث های کلاس، کاهش بی انضباطی و برقراری ارتباط دوستانه با هم کلاسی ها و معلمین در او مشاهده شد، از طرف دیگر معاون مدرسه نیز از او خواسته بود که اسامی دانش آموزانی را که دیر می آیند به دفتر گزارش کند و همین امر او را نسبت به قوانین مدرسه مطیع تر کرده بود. کم کم دانش آموز گستاخ و تنبل اول سال به دانش آموز مودب و مسئولیت پذیر و علاقه مند به درس تبدیل شد.
 از جمله علل این تغییر رفتار احترام به شخصیت دانش آموز، چشم پوشی عیب ها و سعه صدر معلم برای جلوگیری از تضاد با دانش آموز، تشویق کوچک ترین رفتارهای مثبت و برجسته کردن این رفتار به ظاهری بی ارزش و مهم تر از همه ایجاد رابطه دوستانه بین معلم و دانش آموز می باشد. درست است که وجود استعدادهای متفاوت در افراد، معلم را وادار می کند تا برخوردهای متفاوتی داشته باشند ولی در صمیمی بودن نباید تفاوت بگذارند. اگر معلم با دانش آموز صمیمی باشد، دانش آموزان نیز متقابلا او را دوست خواهند داشت و همین رابطه دوستانه، باعث نفوذ معلم در دانش آموز می شود. دانش آموز اگر معلم خود را دوست بدارد، سخنان او را قبول می کند و خود را موظف به پیروی از او می بیند

 



:: بازدید از این مطلب : 252
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 29 مهر 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عبدالکریم اشرفی دهکردی

آشنائی با ویژگی های کودکان تیزهوش برای اولیا و مربیان بسیار مهم وضروری است

آشنائی با ویژگی های کودکان تیزهوش برای اولیا و مربیان بسیار مهم وضروری است، چون شناخت این نعمت خدادادی مقدمه‌ای است برای تعلیم و تربیت و پرورش صحیح و مناسب آنها، که معمولا جهت دهی و هدایت این کودکان نیز بر مبنای همین شناخت صورت می گیرد.

در رابطه با ویژگی های کودکان تیزهوش می توان گفت، که بطور کلی آنها از جهات جسمی، حرکتی، روانی، عاطفی و اجتماعی نسبت به همسالان خود متمایز هستند. معمولازودتر می نشینند، می ایستند، راه می روند، حرف می زنند و از زندگی عاطفی پیچیده ای نیز برخوردارند. در زیر به ویژگی های اختصاصی و عمومی کودکان تیزهوش اشاره می گردد:

 

  • بسیار کمال جو هستند، به طوری که نسبت به کاری که در دست دارند بسیار حساسند که آن کار به بهترین نحو انجام شود.
  • بسیار حساس هستند و حساسیت آنها مبتنی بر ارزش های عاطفی است که در نتیجه با توجه به آسیب پذیری که به علت حساسیت زیاد در آنها وجود دارد، برخورد والدین و اطرافیان با این کودکان باید بسیار با ظرافت باشد.
  • نسبت به پدیده های مختلف عکس العمل سریع و با شدت دارند.
  • از بهره هوشی بالاتر از حد متوسط برخوردارند که به همین علت زودتر از همسالان خود قادر می شوند راه بروند، حرف بزنند، یاد بگیرند، بخوانند، بنویسند و....
  • خیلی سریع یاد می گیرند و از قدرت ادراک بسیار بالائی برخوردارند.
  • از قدرت فوق العاده حافظه برخوردارند.
  • بسیار پرانرژی هستند و نسبت به سایر کودکان و والدینشان نیاز کمتری به خواب دارند.
  • از قدرت تخیل بسیار بالا و روشنی برخوردارند و ممکن است دوست و همبازی های متعدد و خیالی داشته باشند.
  • بسیار کنجکاو هستند و به همین علت همواره پرسش های فراوان و پیچیده ای مطرح می کنند.
  • در مقابل سوالی که از آنها می شود، پاسخ های پیچیده ای می دهند، تا جائی که حتی به جزئیات مساله نیز اشاره می کنند.
  • روابط بین اجزاء یا عناصر مختلف یک موضوع یا پدیده را خیلی سریع تشخیص می دهند و حتی به روابطی که بعضا دیگران متوجه آنها نیستند، بخوبی اشاره می کنند.
  • معمولا افراد طبقه بندی و سازماندهی اطلاعات را بر اساس آنچه یاد گرفته اند و در یک چهار چوب خاصی انجام می دهند، اما کودکان باهوش اطلاعات دریافتی را به شیوه جدیدی سازماندهی می کنند.
  • برای یک مساله راه حل های متعددی ارائه می دهند.
  • از خزانه لغات و واژگان متنوعی برخودارند.
  • از سلامت کلامی فوق العاده ای برخوردارند و سخنان آنها سنجیده و حساب شده است.
  • از سلامت روحی- روانی برخوردارند و به همین علت خلق و خوی خوشی دارند.
  • نسبت به بسیاری از چیزها از خود علاقه نشان می دهند و در زمینه های مورد علاقه خود پشتکار و پایداری چشمگیری دارند
  • نسبت به سایر کودکان از دامنه توجه بیشتری برخودارند.
  • از قدرت تفکر انتزاعی بیشتری برخوردارند و به جای تفکر بر روی "آنچه هست"، در اندیشه "آنچه می تواند باشد" هستند. در واقع، آنها به جای تمرکز روی بودن شیء یا پدیده ای در این فکر هستند که چگونه می شود وجود آنها را در جهت بهتر تغییر داد.
  • تمایل دارند که با بچه های بزرگتر و افراد بزرگسال در ارتباط باشند و با آنها معاشرت کنند (چون نسبت به سن تقویمی خود بلوغ بیشتری برخوردارند)
  • تمایل به رهبری دارند که این ویژگی با مشارکت در رهبری گروه و یا به تنهائی است.

 

 



:: بازدید از این مطلب : 251
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 29 مهر 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عبدالکریم اشرفی دهکردی

شناخت ویژگی های دانش آموزان

     

  سرآغاز

تنظیم فعالیت های یاددهی توسط معلم بر مبنای تفاوت های فردی دانش آموزان و توجه به ویژگی های خاص گروه های دانش آموزی، راهبردی بسیار مؤثر برای تسهیل امر یاددهی و به تبع آن، تسهیل یادگیری برای دانش آموزان است. در این مقاله، به نوعی خاص به ویژگی های دانش آموزان توجه و الگویی از گروه بندی آن ها ارائه شده است.هم چنین در چگونگی برخورد با هر گروه، راهکارهایی پیشنهاد شده اند.

تا چه حد دانش آموز خود را می شناسید؟

هر سال تحصیلی با عده ای از دانش آموزان آشنا می شویم که هر کدام ویژگی های خاصی دارند. ما دانش آموزان را از یک نظر، می توانیم به این گروه ها تقسیم کنیم: باهوش، فعال، زودرنج، غیرفعال، با اطلاعات عمومی خوب، خوش خط، بدخط، آرام، پرجنب وجوش، و دور از هنجار.

 تفاوت های عمده ی دانش آموزان

به طور کلی از نظر پیشرفت تحصیلی، دانش آموزان را می توان به سه دسته تقسیم کرد:

الف) دانش آموزان ضعیف:

دانش آموزان ضعیف، خود به دو دسته تقسیم می شوند:

1. افرادی که در کلاس رفتار پرخاشگرانه دارند، پیوسته در جنگ و جدال اند، در رفتار آن ها ناهنجاری مشاهده می شود، در محاوره از کلام های بی مورد و نابه جا استفاده می کنند، دنباله بهانه می گردند، متوجه مفهوم درس نمی شوند، از بغل دستی خود مرتب گله دارند، هیچ علاقه ای به یادگیری ندارند، و در رفتار آن ها انواع بازی گوشی دیده می شود. این دانش آموزان، در حین تدریس، کارهای شخصی خود را انجام می دهند. وقتی از آن ها درس پرسیده می شود، به صورت آموزگار نگاه می کنند و به جای خجالت کشیدن، لبخند می زنند، و از شیطنت خود دست بردار نیستند.

 راهکارهای پیشنهادی برای کاهش رفتارهای ناپسند این گونه افراد عبارت اند از:

 در ابتدا می توان با مدیر مدرسه در این مورد صحبت و در صورت لزوم آن ها را به یک مشاور معرفی کرد. سپس

 می توان اولیا را در جریان امر قرار داد.

* می توان رفتارهای صحیح را آموزش داد. در زنگ های تفریح با آن ها صحبت کرد. اگرچه این گونه دانش آموزان همه ی رفتارهای صحیح را نمی پسندند، اما ممکن است حداقل یک مورد از آن ها مؤثر واقع شود. می توان با اولیا نیز صحبت کرد و روش مؤثری برای رفتار چنین دانش آموزانی پیشنهاد کرد تا در منزل هم با آن ها به گونه ای مشابه رفتار شود.

* می توان با تنبیهات مثبت، تا حدودی روش آن ها را تغییر داد. مثلاً، برای مدت کوتاهی، آن ها را از کارها یا کسانی که دوست دارند، محروم می کنیم و به محض این که تغییر روش دادند، ما هم روش خود را تغییر می دهیم. برای مثال، اگر از آن ها رضایت داریم، اجازه دهیم در کارهای کلاسی، مثل پاک کردن تخته که بچه ها آن را خیلی دوست دارند، با ما همکاری کنند. وسایلی را که در کلاس نیاز داریم، آن ها بیاورند. بازی هایی را که دوست دارند، ترتیب دهیم و یا آن ها را با گذاشتن شرایط سرگروه کنیم.

 

2. افرادی که در کلاس بسیار آرام اند، بدون سروصدا وارد کلاس و از آن خارج می شوند، غیرفعال اند و در تمام درس ها ضعیف اند. این گونه افراد در خواندن و نوشتن کُندند. بسیار خجالتی هستند و دوست دارند فعالیتی داشته باشند، اما نمی د. رفتار این گونه دانش آموزان هم در کلاس مشکل ساز است. ولی نسبت به دانش آموزان دسته ی اول بهترند، چون کمتر موجب حواس پرتی دیگران می شوند و همین طور کمتر توجه دیگران را جلب می کنند. دوست دارند هیچ کس با آن ها کار نداشته باشد و آن ها هم با کسی کاری ندارند.

راه کارهای پیشنهادی برای تغییر رفتار عبارت اند از: مهربانی کردن، دوست بودن، صحبت کردن در زنگ های تفریح و صحبت کردن با اولیا. برای تغییر رفتار این گونه افراد، پیشنهاد می شود که به آن ها پاداش های طولانی مدت داده شود. البته منظور این نیست که هر روز به مدت طولانی به او پاداش بدهیم، چون این کار به صورت عادت درمی آید. پاداش ها بیش تر باید معنوی باشند؛ مثل کف زدن برای صحبت کردن، بلند صحبت کردن، تمیز کردن تخته. بچه ها تمیز کردن تخته را خیلی دوست دارند و آن را نوعی تفریح در کلاس می دانند. در این صورت، به دوستانشان با خوش حالی نگاه می کنند و با خود می گویند، من چه قدر مهم هستم که معلم این کار را به من واگذار کرده است.

ب) دانش آموز متوسط

این گونه افراد از نظر پیشرفت تحصیلی در کلاس، نه در حد پایین و نه در حد بالا قرار دارند. گاهی کارشان را خیلی خوب انجام می دهند. تکالیف خود را آماده می کنند و وسایلی را که آموزگار از آن ها خواسته است به کلاس بیاورند، مهیا می کنند. ولی گاهی هم برعکس، ممکن است خوش خط یا بدخط و مرتب یا نامرتب باشند. حداقل امتیازی که از درس ها کسب می کنند، بین عدد 15 تا 18 است.

راه کارهای پیشنهادی برای تغییر رفتار آن ها عبارت اند از:

* با خود دانش آموز صحبت کنیم.

* از تشویق های به جا و مناسب استفاده کنیم.

 ج) دانش آموز باهوش و زرنگ

این افراد بهنجار هستند. اکثراً تمیز، مرتب و فعال اند. در کارهای انفرادی و گروهی موفق هستند. بیش تر آن ها خوش خط اند یا سعی برخوش خط نوشتن دارند.تند و تیز و کنجکاو هستند. برای انجام دادن تمرینات علاقه نشان می دهند. با آموزگار وبا دوستان رفتار خوب دارند. هنگام تدریس با دقت گوش می دهند. در حین تدریس و در پایان تدریس، برای پاسخ گویی به سؤالات آموزگار آماده هستند.

از این گونه دانش آموزان و هم چنین از اولیای آن ها تشکر به عمل می آید و از آن ها خواسته می شود؛ به دانش آموزان سطح پایین تر کمک کنند و برای ارتقای سطح یادگیری آن ها بکوشند.               گرد آوری :عبدالکریم اشرفی دهکردی        



:: بازدید از این مطلب : 242
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 25 مهر 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عبدالکریم اشرفی دهکردی

با سلام : از اینکه ماه مهر فرا رسیده و مدارس باز گوشایی شده اند بی نهایت خرسندم وخدمت اولیای محترم , دانش آموزان وهمکاران عزیزم تبریک عرض می نمایم



:: بازدید از این مطلب : 261
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 25 مهر 1393 | نظرات ()