نوشته شده توسط : مهدی حیدری

بسمه تعالی                                                     موضوع:مقام معلم

 

ای تومرانادره آموزگار،افسرزرین به سر روزگار        روشنى جان من از جان توست خنده من از لب خندان توست

 

معلمى سوختن است، سوختنى كه مى‏سوزد ولى نمى‏سوزاند، هدایت مى‏كند و گمراه نمى‏سازد، آتش درونش برد است و سلام،و دود او همچون عود،و رایحه‏اش جهانگیر. معلم چراغ هدایت و كشتى نجات است. معلم راهنماى خوبى‏ها و نیكى‏ها و هدایتگر و بیدار كننده است. معلمى، همان‏گونه كه معلم پیر انقلاب ‏رحمه الله فرموده، شغل انبیاست وامت‏ سرگردان را از وادى جهل و ضلالت ‏به سر منزل هدایت و سعادت و از دریاى پر تلاطم فساد و انحراف به ساحل امیدبخش نجات و نیكبختى مى‏رساند. سرنوشت جوامع بشرى مرهون سعى و تلاش آموزگاران و معلمان است. معلم بود كه معاویه پسر یزید بن معاویه را آن چنان تربیت كرد كه به یكباره راه و رسم غلط و ظالمانه پدرش را كنار گذاشت و در سلك عابدان و زاهدان و هدایت‏ یافتگان درآمد. همین معلمان بودند كه مصلحان بزرگى چون امام خمینى (‏ره)، شهید مطهرى(‏ره)و شهید بهشتى‏(ره) به جامعه تقدیم كردند؛بزرگانى كه هر كدام منشا خیرات و بركاتى براى مسلمانان شدند.

دغدغه معلم هميشه اين است که حيات بشر، بر مدار ارزش ها و کرامت انساني بچرخد و شناخت خدا همت اساسي آدمي باشد و هيچ بيگانه اي را مجال تجاوز به فرهنگ ارزشي دين و ميهن فراهم نیاید.

معلّمي برتر از شهادت

 حضرت امام جعفر صادق (ع) مي فرمايند: هنگامي که روز قيامت شود، خداوند تمام انسان ها را جمع مي کند و چون ترازوي اعمال نهاده شد و خون شهيدان را با مرکب قلم عالمان و معلمان بسنجند، ارزش مرکب آنان بر خون شهيدان فزوني خواهد داشت. اين ارزش بدان جهت است که شهيدان در ساية علم و تربيت معلمان  و تعليم شايستة آنان به خدا راه يافته و لياقت شهادت نصيبشان شده است.

ارزش و مقام معلم

 شرافت و مرتبت معلم زماني اهميت دارد كه بتواند شان خداوند و پيامبران را در  وجود خود محقق سازد  و پيوند انسان به هدف متعالي خلقت يعني عبادت را برقرار سازد. لذا در اين تعريف شهيد مرتضي مطهري  يكي از آن معلمان راستين است كه اولاً با نگاه  تركيبي  به همه معارف بشري نظر مي كند و ثانيا  تمامی  تلاشهاي علمي و عملي را  مقدمه اي براي عبادت مي داند و در اين راه به مرحله سوم دينداري راه مي يابد  و  با شهادت، عبادت عملی وعلمی خودراکامل میسازد.

توصيه امام سجاد (ع) به دانش آموزان

 امام سجاد (ع) در زمينة حفظ حقوق معلم مي فرمايد: حق معلم بر تو آن است که همواره، با ديدة  تعظيم و تکريم به او بنگري، مجلس او را گرامي بداري و به سخنانش با دقت گوش دهي، رو به جانب او بنشيني و صدايت را در حضورش بلند نکني.

 

 

معلم بايد دربارة شاگردان، خواهان اموري باشد که نسبت به آنها، در خود احساس علاقه و دوستي کند. و از هرگونه شر و بدي که براي خويش    نمي پسندد براي شاگردانش نيز نپسندد؛ زيرا اين گونه دلسوزي و برابر انديشي نسبت به شاگردان، حاکي از کمالِ ايمانِ معلم و حُسن رفتار و برادري، نمايانگر روح تعاون و همبستگي معلم نسبت به آنان مي باشد.

درقدرت وتوان هیچ کس نیست که مقام و ارزش معلم را برشمارد. چنان‏ كه هیچ كس را یاراى آن نیست كه فعل ایزد بستاید و یا نقش عظیم رسولان الهى را بر كاغذ بنشاند.

از اینرو، خداوند متعال نسبت ‏به شأن و مقام عالم و متعلم عنایت‏ خاصى مبذول داشته و آنان را بر سایر طبقات ممتاز ساخته است. او به شخصیت آنان ارج نهاده و براى آنان امتیاز ویژه‏اى قائل شده است.



:: بازدید از این مطلب : 398
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 30 دی 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مهدی حیدری

چکیده:

امتحان معیار ارزشیابی دانسته‌ها و توانایی‌های شماست و شما می‌‌توانید از آن به عنوان ابزاری برای ارزیابی مهارت‌های یادگیری خود استفاده کنید. اما شرایط فیزیکی و ذهنی وجود دارد که عملکرد شما در حین امتحان را تحت تأثیر قرار می‌‌دهد. بنابراین لازم است پاره ای نکات را هنگام امتحان رعایت کنید.

برای عملکرد بهتر در امتحان توصیه‌های زیر را بکار بندید:

با آمادگی کامل و به موقع در سر جلسه‌ی امتحان حاضر شوید. وسایل مورد نیاز مثل مداد، خودکار، ماشین حساب، لغت نامه و ساعت را به همراه داشته باشیدبا این کار همه چیز در دسترس شما خواهد بود و نیازی به قرض گرفتن وسایل دیگران پیدا نخواهید کرد.

با اطمینان خاطر و آرامش کامل در امتحان شرکت کنید. مثبت اندیشی کنید. همواره این جملات را در ذهن خود تکرار کنید: ” من برای امتحان کاملا آماده ام و به خوبی از عهده آن برمی‌آیم. ” نگرانی را از خود دور کنید. هر گاه احساس نگرانی کردید، چند نفس عمیق بکشید تا آرام شوید. قبل از امتحان با دوستانتان راجع به اضطراب و دل‌شوره صحبت نکنید. بهتر است بدانید که نگرانی هم‌چون یک بیماری مسری قابل سرایت به دیگران است.

آرام ولی هوشیار باشید. اگر حق انتخاب دارید، مکان مناسبی را برای نشستن انتخاب کنید. نیمکتی را انتخاب کنید که بر روی آن فضای کافی برای کار داشته باشید. به پشتی نیمکت تکیه دهید و راحت باشید.

در ابتدا نگاهی گذرا به سؤالات بیندازید. حدودا ۱۰% از وقت خود را برای این کار صرف کنید. کلمات کلیدی ( در سؤالات ) را مشخص کنید و برای پاسخ دادن به سؤالات زمان‌بندی کنید. در حالی‌که سؤالات را می‌‌خوانید، نکاتی که به ذهن‌تان می‌‌رسد و می‌‌توانید مفید باشد را در کنار آن‌ها یادداشت کنید.

برای پاسخ‌گویی به سؤالات از یک برنامه منظم پیروی کنید. ابتدا به سؤالات ساده تر پاسخ دهید و بعد به آن‌ها که نمره بیش‌تری دارند. سپس به ترتیب به سوالاتی پاسخ دهید که:

مشکل تر هستند.

جواب دادن به آن‌ها وقت بیش‌تری می‌‌گیرد.

نمره کم‌تری دارند.

در امتحانات تستی برای انتخاب پاسخ درست دقت کنید.

ابتدا پاسخ‌هایی را که می‌‌دانید اشتباه است، کنار بگذارید.

اگر تست نمره‌ی منفی ندارد، از بین پاسخ‌های باقی مانده، پاسخ صحیح را انتخاب نمایید و یا حدس بزنید.

اگر امتحان نمره منفی دارد و شما دلیل خاصی برای انتخاب پاسخ خود ندارید، حدس نزنید.

شک نکنید، معمولا اولین گزینه ای که انتخاب می‌‌کنید، پاسخ صحیح است. پس پاسخ خود را تغییر ندهید، مگر اینکه واقعا به نتیجه‌ی قطعی رسیده باشید.

در امتحانات تشریحی، قبل از پاسخ دادن به سؤالات خوب فکر کنید.

ابتدا نکات مهمی‌را که راجع به سؤالات به دهنتان می‌‌رسد، در چرک نویس یادداشت کنید.

این نکات را به ترتیب شماره گذاری کنید.

سپس آن‌ها را تنظیم کرده و پاک‌نویس کنید.

در پاسخ به سؤالات تشریحی، به اصل موضوع بپردازید و حاشیه نروید.

در جمله‌ی اول موضوع اصلی را بیان کنید.

مقدمه ای برای آن بنویسید.

سپس موضوع را با جزئیات بیش‌تری شرح دهید.

به سؤال توجه کنید و فقط به آنچه از شما خواسته شده پاسخ دهید. از توضیحات غیر ضروری و مثال‌های اضافی بپرهیزید.

۱۰% از وقت امتحان را برای مرور مطالب کنار بگذارید.

برای ترک کردن جلسه‌ی امتحان عجله نکنید.

در انتها تمام سؤالات را مرور کنید.

مطمئن شوید که به تمام سؤالات پاسخ داده اید.

پاسخ‌ها را یک بار دیگر بخوانید و در صورت لزوم جمله بندی، املای کلمات و … را تصحیح کنید.

وقتی نتیجه‌ی امتحان را گرفتید، آن را بررسی کنید.

به اشکالات خود توجه کرده و سعی کنید در آن زمینه بیش‌تر مطالعه کنید.

برای امتحانات آخر سال، سؤالات امتحانات کلاسی را دوره کنید تا اشتباهات گذشته را تکرار نکنید.

بهترین روش یادگیری را که برای شما مؤثر بوده، انتخاب کنید.

روش‌هایی که برای شما کارآیی لازم را نداشته، کنار بگذارید.

سعی کنید بهترین روش را پیدا کرده و بر روی آن تمرین کنید تا به نتیجه‌ی مطلوب برسید.



:: بازدید از این مطلب : 352
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 30 دی 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مهدی حیدری

 

 

 

علم             کلیدی           که        همه ی              درها         را میگشاید

 

 

 

 

دانش به معنای دانه ی اندیشه و دانشوری است که جای پاشیدن این دانه،در ذهن انسان است. هر داده دانشی, کلید رازی از چیستان های طبیعت است که پرده از روی پدیده پنهانی برمی دارد و ما را با پیوندی میان دو یا چند چیز آشنا می کند. برای نمونه، دانستن این نکته که آتش آب را گرم می کند و به جوش می آورد، دانه ای دانشی ست که در ذهن کسی که برای نخستین بار با آن آشنا می شود، کاشته می شود. این دانه اندک اندک در ذهن پرورش می یابد و بارور می شود و پیوندهای تازه ای میان آب و آتش آشکار می کند؛ این که با اتش می توان یخ را آب کرد و آب را بجوش آورد و میکروب ها و باکتری های آن را کشت و آن را بی خطر ساخت و نیز گوشت ها، میوه ها و سبزیجات سفت را در آن آب نرم کرد و یا پخت و هم با آب آتشناک، آلودگی ها را زدود و نیز فضای بسته ای را گرم کرد و با کاربرد آب و آتش، ماشین بخار ساخت و هزار و یک.......

 این گونه، دانش، ابزار پیروزی انسان برطبیعت می شود و سازگاری بیشتر او را با زیست بومش فراهم می کند. هر جا نیز که این زیست بوم سخت سری می کند و به نیازهای انسان گردن نمی نهد، وی آن را بازسازی و بازپردازی می نماید تا در راستای نیازهای خود شکل دهد



:: بازدید از این مطلب : 410
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 30 دی 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مهدی حیدری
پرسش
 
کدام یک از ایات قرانی درباره اهمیت علم ودانش بحث میکند
 ***************************************************************************************************************
پاسخ اجمالی

از آن جا که قرآن کتاب هدایت و راهنمایی به راه سعادت و کمال است و هدایت هم جز از راه عقل و علم میسر نیست، از این جهت علم و دانش اهمیت و جایگاه بسزایی در قرآن کریم دارد. تا جایی که می بینیم آیات بسیار زیادی از قرآن کریم به ارزش و اهمیت علم و معرفت و ابزار و وسایل تحصیل آن؛ مانند تدبر، تأمل، تعقل و ... می پردازد. از این رو بی جهت نیست که می بینیم آیاتی که به نحوی در باب علم بحث می کند، حدود یک چهارم از قرآن را به خود اختصاص داده است. این مسئله عجیبی نیست؛ چراکه اولین آیاتی بر رسول خدا (ص) نازل شد در باب خواندن، علم و دانش، معرفت و شناخت بوده است: "بخوان به نام پروردگارت که (جهان را) آفرید* همان کس که انسان را از خون بسته‏اى خلق کرد!*

 

بخوان که پروردگارت (از همه) بزرگوارتر است* همان کسى که بوسیله قلم تعلیم نمود* و به انسان آنچه را نمى‏دانست یاد داد!. فراتر از این اساسا خلقت انسان همراه علم و معرفت بوده است. چنان که قرآن کریم به آن اشاره می کند: "..سپس علم اسماء [علم اسرار آفرینش و نامگذارى موجودات‏] را همگى به آدم آموخت. بعد آنها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود: اگر راست مى‏گویید، اسامى اینها را به من خبر دهید"!.

 

بنابراین، به راحتی نمی توان تمام این آیات را برشمرد. از این رو در حد توان به بعضی از اقسام این آیات اشاره می کنیم:

 

1. آیاتی که در باره علم الاهی است.

2. آیاتی که در باره علم پیامبر اسلام (ص) و سایر پیامبران (ع) است.

3. آیاتی که در تبیین اهمیت و ارزش علم و دانش است.

4. آیاتی که واژه علم به صراحت در آنها نیامده، اما مفهوم آنها در باره علم و دانش است و بر آن تطبیق می کند که در جواب تفصیلی به ذکر برخی از نمونه ها می پردازیم.

پاسخ تفصیلی

پیدایش علم و دانش با خلقت انسان برابری می کند و همواره بشر در صدد آن بوده که بفهمد و درک نماید، علم و دانش در زندگی انسان دارای جایگاه ویژه ای است. نقش علم در زندگی انسان این است که راه سعادت، تکامل و راه ساختن را به انسان می آموزد. علم انسان را توانا می کند که آینده را همان گونه که می خواهد بسازد. علم مانند ابزاری در اختیار خواست انسان قرار می گیرد و طبیعت را آن چنان که انسان بخواهد و فرمان دهد می سازد.

 

پیامبر اکرم (ص) پیروانش را به فراگیری علم و دانش تشویق می کرد. کودکان اصحابش را وادار کرد که سواد بیاموزند، برخی از یارانش را فرمان داد زبان سریانی بیاموزند. این تأکید و تشویق ها در باره علم سبب شد که مسلمانان با همت و سرعت بی نظیری به جست و جوی علم در همه جهان پرداختند، آثار علمی را هر کجا یافتند به دست آوردند و ترجمه کردند و خود به تحقیق پرداخته و از این راه علاوه بر این که حلقه ارتباطی شدند میان تمدن های قدیم یونانی و رومی و ایرانی و مصری و هندی و غیره، و تمدن جدید اروپایی، خود یکی ازشکوهمندترین تمدن ها و فرهنگ های تاریخ بشریت را آفریدند که به نام تمدن و فرهنگ اسلامی شناخته شده و می شود.

 

خداوند در قرآن می فرماید: "قل هل یستوی الذین یعلمون و الذین لا یعلمون، انما یتذکر اولوا الالباب"؛ بگو آیا دانایان با نادانان مساوی اند؟ جز این نیست که تنها خردمندان یادآور می شوند".[1] اهمیت علم در اسلام آن قدر زیاد است که طلب آن را بر هر مسلمانی واجب دانسته است. پیامبر اکرم می فرماید: "طلب العلم فریضة علی کل مسلم"؛ یعنی جست و جو و تحصیل علم بر هر مسلمانی فرض و واجب است.[2]  معنای حدیث این است: یکی از فرایض و واجبات اسلامی، در ردیف سایر واجب ها، تحصیل علم است. در کتاب های روایی همیشه یک باب مخصوص تحت عنوان "باب وجوب طلب العلم" و یا عنوانی نظیر این عنوان وجود دارد. می فرماید جست و جو و طلب علم بر هر مسلمان واجب است، هیچ استثنایی ندارد، حتی از لحاظ زن و مرد هم استثنایی ندارد. این حدیث می فرماید فریضه علم یک فریضه عمومی است، اختصاص به طبقه ای یا صنفی یا جنسی ندارد.

 

با بیان این مقدمه در اهمیت و جایگاه علم و دانش در مکتب اسلام ، بدیهی است که قرآن به عنوان کتاب آسمانی این مکتب که برای راهنمایی و سعادت دو جهانی بشر آمده و خود حاوی و سرشار از علوم مختلف است به این موضوع اهمیت ویژه داده است و در جای جای این کتاب الاهی به تناسب موضوع علم را مطرح نموده است.

 

تبیین مسئله علم و معرفت در قرآن کریم، نیاز به بحث های مفصل و تدوین کتاب های فراوان دارد. با اندک تأمل در آیات قرآن مشاهده می شود که واژه علم با تمام مفرداتش، همچنین وسایل تحصیل علم و معرفت؛ مانند قلوب، عقول، تعقل، تدبر، خرد، و... دارای اهمیت ویژه است. گزاف نگفتیم اگر بگوییم حدود یک چهارم قرآن در باره علم و دانش است. بدین جهت عجیب نیست که اولین آیاتی که بر رسول خدا (ص) نازل شد در باب علم، خواندن، معرفت و شناخت بوده است: "بخوان به نام پروردگارت که (جهان را) آفرید* همان کس که انسان را از خون بسته‏اى خلق کرد!* بخوان که پروردگارت (از همه) بزرگوارتر است* همان کسى که بوسیله قلم تعلیم نمود* و به انسان آنچه را نمى‏دانست یاد داد!".[3] فراتر از این اساسا خلقت انسان همراه علم و معرفت بوده است، چنان که قرآن به آن اشاره می کند: "سپس علم اسماء [علم اسرار آفرینش و نامگذارى موجودات‏] را همگى به آدم آموخت. بعد آنها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود: اگر راست مى‏گویید، اسامى اینها را به من خبر دهید!".[4]

 

بنابراین، به راحتی نمی توان تمام این آیات را برشمرد. از این رو به بعضی از اقسام این آیات اشاره می کنیم. آیات قرآن را که در باره علم و دانش بحث می کنند در مجموع می توان به چهار دسته به شرح زیر تقسیم نمود:

 

1. آیاتی که درباره علم الاهی است.

2. آیاتی که در باره علم پیامبر اسلام (ص) و سایر پیامبران (ع) است.

3. آیاتی که در تبیین اهمیت و ارزش علم و دانش است.

4. آیاتی که واژه علم به صراحت در آنها نیامده اما مفهوما در باب علم است و بر آن تطبیق می کند.

 

دسته اول آیاتی که در باره علم خداوند متعال است: روشن است که یکی از صفات حق تعالی صفت علیم است. در قرآن کریم آیات زیادی به این موضوع اختصاص دارد. همچنین آیات دیگر به نمونه های از علم الاهی در باره افعال و کارهای روزمره بشر می پردازد. جالب است بدانیم که تنها صفت علیم در قرآن در آیات متعدد به مناسبت های مختلف 32 بار تکرار شده است. به عنوانه نمونه، آیات: 32، 127و 187و 235 سوره بقره، 35 آل عمران، 76 مائده، 13، 96، 80 و 115 انعام، 61 و 23 انفال، 34 و 83 یوسف، 65 یونس، 22 و 109 کهف، 187 اعراف و... در این باره است.

 

دسته دوم آیاتی است که به علم و دانش پیامبر اسلام (ص) و دیگر پیامبران الاهی (ع) می پردازد و بیان می دارد که خداوند علم های گوناگون را به آنها آموخت. آیات: 5 سوره نجم، 22، 62، و 68 یوسف، 74، 79و 80 انبیاء، 62 اعراف و 75 انعام، نمونه هایی از آیات قرآن کریم در باره علم پیامبران است.

 

دسته سوم آیاتی است که در بیان ارزش و جایگاه خود علم است. در قرآن کریم آیات فراوانی وجود دارد که به ارزش و جایگاه علم و دانش و نقش آن در زندگی انسان و ثمرات و نتایج آن در جنبه های مختلف زندگی فردی و اجتماعی مردم و جامعه می پردازد که در این مقال به گوشه هایی از آن اشاره می شود:

 

1. برخی از آیات به این مسئله می پردازند که علم و دانش یکی از معیارها و ملاک های انتخاب و گزینش افراد برای منصب ها است. آیات 247 سوره بقره و 9 زمر به همین موضوع اشاره دارد: "خداوند او را بر شما برگزیده و او را در علم و (قدرت) جسم، وسعت بخشیده است. خداوند ملکش را به هرکس بخواهد می بخشد....". "آیا کسانی که می دانند با کسانی که نمی دانند یکسانند..".

 

2. رابطه تنگاتنگ و ناگسستنی علم با ایمان و دریافت مفاهیم و اسرار قرآنی. آیه 7 آل عمران و 162 سوره نساء ، 107 اسراء، 54 حج، 49 عنکبوت، 6 سبأ، نمونه هایی است که از آنها این حقیقت استفاده می شود.

 

3. ترس از خداوند محصول دانش است: " از میان بندگان خدا تنها دانشمندان از او می ترسند".[5]

 

4. علم مقدمه ای است برای اثبات حق: "ر گاه بعد از علم و دانشى که (در باره مسیح) به تو رسیده، (باز) کسانى با تو به محاجّه و ستیز برخیزند، به آنها بگو: «بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را ما از نفوس خود دعوت کنیم، شما هم از نفوس خود آن گاه مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم".[6]

 

5. علم حجت را بر انسان تمام می کند: " و اگر از هوی و هوس های آنان پیروی کنی، بعد از آن که آگاه شده ای هیچ سر پرست و یاوری از سوی خدا برای تو نخواهد بود".[7]

 

6. علم زمینه ساز عوامل نجات انسان از عذاب قیامت است: "خداوند کسانی را که ایمان آورده اند و کسانی را که علم به آنان داده شده درجات عظیمی می بخشد...". "... (در این هنگام ) کسانی که به آنها علم داده شده می گویند: "رسوایی و بدبختی امروز بر کافران است" و ... .[8]

 

7. هم قرین بودن گواهی و شهادت عالمان و دانشمندان با شهادت خدا و ملائکه: "گواهی می دهد که معبودی جز او معبودی نیست و فرشتگان و صاحبان دانش (هر کدام به گونه ای بر این مطلب) گواهی می دهند...".[9]

 

8. صاحبان دانش به پیروی سزاورترند: "ای پدر دانشی بر من آمده که برای تو نیامده است، بنابر این از من پیروی کن، تا تو را به راه راست هدایت کنم".[10]

 

9. علم و دانش مایه بصیرت و بینایی است: "اما کسانی که علم و دانش به آنهاداده شده بود گفتند: وای بر شما ثواب الاهی برای کسانی که ایمان آورده اند و عمل صالح انجام می دهند بهتر است، اما جز صابران آن را دریافت نمی کنند".[11]

 

10. خلاصه آن که علم و دانش دارای چنان اهمیتی است که پیامبر اولوالعزم مشقت های یک سفر سخت و پر مخاطره را به جان می خرد. تا بتواند به آگاهی و دانش بیشتری دست یابد. این داستان در سوره کهف از آیه 65 تا 76 در قصه حضرت موسی و خضر (ع) آمده است: "آیا از تو پیروی کنم تا از آنچه به تو تعلیم داده شده و مایه رشد و صلاح است، به من بیاموزی".[12]

 

دسته چهارم از آیات علم و دانش آیاتی است که واژه علم به صراحت در آنها نیامده، اما مفهوما در باب علم است و برعلم و دانش تطبیق می کند؛ مانند آیات میثاق؛ کسانی که خداوند به آنها کتاب داده (پیامبران) از آنان میثاق گرفته تا حتما آن را به مردم ابلاغ کنند و ... . در این مقال به همین مقدار اکتفا نموده و جهت آگاهی بیشتر در این باره شما را به معجم المفهرس الفاظ قرآن، اثر محمد فؤاد عبد الباقی آدرس می دهیم.



:: بازدید از این مطلب : 399
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 30 دی 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مهدی حیدری

 

حدیث (1) قال رسول الله صلى‏ الله‏ عليه ‏و‏آله :

خَيرُ الدُّنيا وَالآخِرَةِ مَعَ العِلمِ وَشَرُّ الدُّنيا وَالآخِرَةِ مَعَ الجَهلِ ؛

خير دنيا و آخرت با دانش است و شرّ دنيا و آخرت با نادانى.

(بحارالانوار، ج79، ص170)

حدیث (2) قال رسول الله صلى ‏الله‏ عليه ‏و‏آله :

طَلَبُ العِلمِ فَريضَةٌ عَلى كُلِّ مُسلِمٍ أَلا إِنَّ اللّه‏َ يُحِبُّ بُغاةَ العِلمِ؛

طلب دانش بر هر مسلمانى واجب است. خداوند جويندگان دانش را دوست دارد.

(مصباح الشریعه،ص13)

حدیث (3) قال على عليه ‏السلام :

كُلُّ وِعاءٍ يَضيقُ بِما جُعِلَ فيهِ إِلاّ وِعاءُ العِلمِ فَإِنَّهُ يَتَّسِعُ بِهِ؛

فضاى هر ظرفى در اثر محتواى خود تنگ‏تر مى‏شود مگر ظرف دانش كه با تحصيل علوم، فضاى آن بازتر مى‏گردد.

 (نهج البلاغه،ص505)

حدیث (4) قال على عليه ‏السلام :

زَكاةُ العِلمِ بَذلُهُ لِمُستَحِقِّهِ وَإجهادُ النَّفسِ فِى العَمَلِ بِهِ؛

زكات دانش، آموزش به كسانى كه شايسته آن‏اند و كوشش در عمل به آن است.

(غرر الحکم و درر الکلم،ص391)

حدیث (5) قال على عليه‏ السلام :

خَيرُ العِلمِ مانَفَعَ؛

بهترين علم آن است كه مفيد باشد.

(غررالحکم و دررالکلم،ص 354)

حدیث (6) قال الصادق عليه ‏السلام :

مَن تَعَلَّمَ العِلمَ وَعَمِلَ بِهِ وَعَلَّمَ لِلّهِ دُعِىَ فى مَلَكُوتِ السَّماواتِ عَظيما فَقيلَ: تَعَلَّمَ لِلّهِ وَعَمِلَ لِلّهِ وَعَلَّمَ لِلّهِ؛

هر كس براى خدا دانش بياموزد و به آن عمل كند و به ديگران آموزش دهد، در ملكوت آسمانها به بزرگى ياد شود و گويند: براى خدا آموخت و براى خدا عمل كرد و براى خدا آموزش داد.

الذریعه الی حافظ الشریعه(شرح اصول کافی) ج1،ص56

حدیث (7) قال على عليه ‏السلام :

پاِنَّ العِلمَ حَياةُ القُلوبِ وَ نورُ البصارِ مِنَ العَمى وَ قُوَّةُ البدانِ مِنَ الضَّعفِ؛

به راستى كه دانش، مايه حيات دل‏ها، روشن كننده ديدگان كور و نيروبخش بدن‏هاى ناتوان است.

(تحف العقول، ص 28)

حدیث (8) قال على عليه‏ السلام :

يَنبَغى لِلعاقِلِ اَن يَحتَرِسَ مِن سُكرِ المالِ وَ سُكرِ القُدرَةِ ، وَ سُكرِ العِلمِ ، وَ سُكرِ المَدحِ وَ سُكرِ الشَّبابِ ، فَاِنَّ لِكُلِّ ذالِكَ رياحا خَبيثَةً تَسلُبُ العَقلَ وَ تَستَخِفُّ الوَقارَ؛

سزاوار است كه عاقل ، از مستى ثروت، قدرت ، دانش ، ستايش و مستى جوانى بپرهيزد، چرا كه هر يك را بادهاى پليدى است كه عقل را نابود مى‏كند و وقار و هيبت را كم مى‏نمايد.

(غرر الحكم، ص 797)

حدیث (9) قال ابی عبدالله عليه ‏السلام :

اِنَّ مِن حَقيقَةِ الايمانِ اَن تُؤثِرَ الحَقَّ وَ اِن ضَرَّكَ عَلَى الباطِلِ وَ اِن نَفَعَكَ وَ اَن لا يَجوزَ مَنطِقُكَ عِلمَكَ؛

از حقيقت ايمان اين است كه حق را بر باطل مقدم دارى، هر چند حق به ضرر تو و باطل به نفع تو باشد و نيز از حقيقت ايمان آن است كه گفتار تو از دانشت بيشتر نباشد.

(بحارالانوار، ج 2، ص114)

حدیث (10) قال الصادق عليه ‏السلام :

لايَزالُ المُؤمِنُ يُورِثُ أَهلَ بَيتِهِ العِلمَ وَ الدَبَ الصّالِحَ حَتّى يُدخِلَهُمُ الجَنَّةَ جَميعا؛

مؤمن همواره خانواده خود را از دانش و ادب شايسته بهره مند مى سازد تا همه آنان را وارد بهشت كند.

(مستدرك الوسايل، ج12، ص201)

حدیث (11) قال على عليه‏ السلام :

اَلعِلمُ قاتِلُ الجَهلِ؛

دانش، نابود كننده نادانى است.

(غررالحکم و دررالکلم،ص56)

حدیث (12) قال على عليه ‏السلام :

اَلا اِنَّ فيهِ عِلمَ مايَأتى وَالحَديثَ عَنِ المَاضى وَدَواءَ دائِكُم ونَظمِ ما بَينَكُم؛

آگاه باشيد كه دانش آينده، اخبار گذشته و درمان دردهايتان و نظم ميان شما در قرآن است.

(نهج البلاغه، ص 223)

حدیث (13) قال على عليه ‏السلام :

إِذا تَفَقَّهَ الرَّفيعُ تَواضَعَ؛

انسان بلند مرتبه چون به فهم و دانايى رسد، متواضع مى شود.

 (غررالحكم، ص285)

حدیث (14) قال على عليه‏ السلام :

 اَلعِلمُ کَنزٌ عَظیمٌ لایَفنی؛

علم گنج بزرگی است که با خرج کردن تمام نمی شود.

(غرر الحکم و درر الکلم،ص66)

حدیث (15) قال على عليه‏ السلام :

العِلمُ وَراثَهٌ کَریمَهٌ ، وَ الادابُ حُلَلٌ مُجَدَّدَهٌ ، وَ الفِکرُ مِرآهٌ صافِیَهٌ؛

علم میراث گرانبهائی است و ادب لباس فاخر و زینتی است و فکر آئینه ای است صاف.

(نهج البلاغه،ص469)

حدیث (16) پيامبر صلى ‏الله‏ عليه‏ و‏آله :

أنَّهُ إذا قالَ الْمُعَلِّمُ لِلصَّبىِّ قُل بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ فَقالَ الصَّبىُّ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ كَـتَبَ اللّه‏ُ بَراءَةً لِلصَّبِىِّ و بَراءَةً لأِبـَوَيهِ و بَراءَةً لِلمُعَلِّمِ؛

وقتى معلم به كودك بگويد: بگو بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم و كودك آن را تكرار كند خداوند براى كودك و پدر و مادرش و معلم، برائت از آتش در نظر خواهد گرفت.

بحارالانوار(ط-بیروت)،ج۸۹،ص257

حدیث (17) امام على عليه‏ السلام :

عِلمُ الْمُنافِقِ في لِسانِهِ وَعِلْمُ الْمُؤْمِنِ في عَمَلِهِ؛

دانش منافق در زبان او و دانش مؤمن در كردار اوست.

(غررالحكم، ص463)

حدیث (18) امام على عليه ‏السلام :

تَغَرَّبْ عَنِ الأَوْطانِ فى طَـلَبِ الْعُلا وَسافِرْ فَفِى الأَسْفارِ خَمْسُ فَوائِدَ تَفَرُّجُ هَمٍّ وَاكْتِسابُ مَعيشَةٍ وَعِلْمٌ وَآدابٌ وصُحْبَةُ ماجِدٍ؛

براى كسب بلند مرتبگى از وطن خود دور شو و سفر كن كه در مسافرت پنج فايده است: برطرف شدن اندوه، بدست آوردن روزى و دانش و آداب زندگى، و هم‏نشينى با بزرگواران.

(مستدرك الوسائل، ج 8، ص 115)

حدیث (19) پيامبر صلى‏ لله‏ عليه ‏و ‏آله :

اَلْعِلْمُ رَأسُ الْخَيْرِ كُلِّهِ، وَ الْجَهْلُ رَأسُ الشَّرِّ كُلِّهِ ؛

دانايى سرآمد همه خوبى‏ها و نادانى سرآمد همه بدى‏هاست.

(بحارالأنوار، ج74، ص 175)

حدیث (20) امام على عليه‏ السلام :

اَلْعِلْمُ اَصْلُ كُلِّ خَيْرٍ، اَلْجَهْلُ اَصْلُ كُلِّ شَرٍّ؛

دانايى، ريشه همه خوبى‏ها و نادانى ريشه همه بدى‏هاست.

(غررالحكم، ص48)

حدیث (21) امام على عليه‏ السلام :

رَأْسُ الْعِلْمِ التَّمْييزُ بَيْنَ الاْخْلاقِ وَ اِظْهارُ مَحْمودِها وَ قَمْعُ مَذْمومِها؛

بالاترين درجه دانايى، تشخيص اخلاق از يكديگر و آشكار كردن اخلاق پسنديده و سركوب اخلاق ناپسند است.


(غررالحکم و دررالکلم،ص378)

حدیث (22) امام على عليه ‏السلام :

جالِسِ الْعُلَماءَ يَزْدَدْ عِلْمُكَ وَ يَحْسُنْ اَدَبُكَ وتَزكُ نَفسُكَ؛

با علما معاشرت كن تا علمت زياد، ادبت نيكو و جانت پاك شود.

(غررالحکم و دررالکلم،ص341)

حدیث (23) امام على عليه ‏السلام :

مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنّاسِ اِماما فَليَبْدَأ بِتَعْليمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْليمِ غَيْرِهِ وَلْيَكُنْ تَاْديبُهُ بِسيرَتِهِ قَبْلَ تَأْديبِهِ بِلِسانِهِ وَ مُعَلِّمُ نَفْسِهِ وَ مُؤَدِّبُها اَحَقُّ بِالاِْجْلالِ مِنْ مُعَلِّمِ النّاسِ ومُؤَدِّبِهِمْ؛

كسى كه خود را پيشواى مردم قرار داده، بايد پيش از آموزش ديگران، خود را آموزش دهد و پيش از آن‏كه ديگران را با زبان، ادب بياموزد، باكردارش ادب آموزد و البته آموزش دهنده و ادب‏آموز خود بيش از آموزگار و ادب‏آموز مردم، شايسته تجليل است.

مثیرالاحزان،ص50

حدیث (24) امام على عليه ‏السلام :

يا مُؤمِنُ اِنَّ هذَا العِلمَ وَالاَدَبَ ثَمَنُ نَفْسِكَ فَاجْتَهِد فى تَعَلُّمِهِما ، فَما يَزيدُ مِنْ عِلْمِكَ وَ اَدَبِكَ يَزيدُ فى ثَمَنِكَ وَ قَدْرِكَ ، فَاِنَّ بِالْعِلْمِ تَهْتَدى اِلى رَبِّكَ وَ بِالاَْدَبِ تَحْسِنُ خِدْمَةَ رَبِّكَ وَبِأَدَبِ الْخِدْمَةِ يَسْتَوجِبُ الْعَبْدُ وَلايَتَهُ وَقُرْبَهُ ، فَاقْبَلِ النَّصيحَةَ كى تَنْجُوَ مِنَ الْعَذابِ؛

اى مؤمن! به تحقيق اين دانش و ادب بهاى جان توست پس در آموختن آن دو بكوش كه هر چه بر دانش و ادبت افزوده شود بر قيمت و قَدْرت افزوده مى‏شود ؛ زيرا با دانش به پروردگارت راه مى‏يابى و با ادب به پروردگارت خوش خدمتى مى‏كنى و با ادب در خدمت‏گزارى، بنده سزاوار دوستى و نزديكى به او مى‏شود . پس [اين [نصيحت را بپذير تا از عذاب بِرَهى.

(بحار الانوار(ط-بیروت)،ج1،ص180)

حدیث (25) پيامبر صلى ‏لله‏ عليه ‏و ‏آله :

اَلْعِلمُ إمامُ الْعَمَلِ وَالْعَمَلُ تابِعُهُ يُلهَمُ بِهِ السُّعَداءُ وَ يُحْرَمُهُ الأْشقياءُ؛

دانش پيشواى عمل و عمل پيرو آن است. به خوشبختان دانش الهام مى‏شود و بدبختان از آن محرومند.

(الأمالى، طوسى، ص 488)

حدیث (26) پيامبر صلى‏ الله‏ عليه ‏و‏آله :

قَلْبٌ لَيْسَ فيهِ شَىْ‏ءٌ مِنَ الْحِكْمَةِ كَبَيْتٍ خَرِبَ فَتَعَلَّموا وَ عَلِّموا وَ تَفَقَّهوا وَ لا تَموتوا جُهّالاً فَاِنَّ اللّه‏َ لا يَعْذِرُ عَلَى الْجَهْلِ؛

دلى كه در آن حكمتى نيست، مانند خانه ويران است، پس بياموزيد و آموزش دهيد، بفهميد و نادان نميريد. براستى كه خداوند، بهانه‏اى را براى نادانى نمى‏پذيرد.

نهج الفصاحه،ص600

حدیث (27) امام علی عليه‏ السلام :

قُم عَن مَجلِسِکَ لِاَبیکَ وَ مُعَلِّمِکَ وَ اِن کُنتَ اَمیراً؛

به احترام پدر و معلمت از جای برخیز هرچند فرمان روا باشی.

(غررالحکم،ص136)

حدیث (28) رسول اکرم (صلى ‏لله‏ عليه ‏و ‏آله):

ا لا اخبركم بأجود الأجواد قالوا بلى يا رسول اللَّه. فقال اجود الاجواد اللَّه و انا اجود بنى آدم و اجودهم بعدى رجل‏ علّم‏ علما فنشره و يبعث يوم القيمة امة واحدة و رجل جاد بنفسه في سبيل اللَّه حتى قتل

پيغمبر- صلّى اللَّه عليه و آله- فرمود:
آيا خبر ندهم به بخشنده‏ترين بخشنده‏ها؟ گفتند: بلى يا رسول اللَّه.
 بخشنده ‏ترين بخشنده‏ها خداى متعال جلّت عظمته مى‏باشد. و من بخشنده‏ترين اولاد آدم هستم و بخشنده‏ترين اولاد آدم بعد از من مردى است كه علمى را بياموزد پس آن را منتشر كند و چنين كس در روز قيامت مبعوث شود در حالى كه امت واحده است، يعنى كسى است كه جامع خيرات است و به او اقتدا مى‏شود. و نيز بخشنده‏ترين مردم بعد از من مردى است كه جان خود را در راه خدا بخشش كند تا كشته شود.

(إرشاد القلوب / ترجمه طباطبايى، ص50)

حدیث (29) امام محمد باقر عليه‏ السلام :

ما شیبَ شیءٌ بشیءٍ اَحسن مِن حِلمٍ بعلمٍ؛

چیزی با چیزی نیامیخته است که بهتر از حلم با علم باشد.

(بحارالانوار ، ج 75 ، ص 172 )

حدیث (30) پيامبر اكرم(صلی الله عليه و آله):

مَن عَمِلَ بِما يَعلَمُ وَرَّثَهُ اللَّهُ عِلمَ ما لَم يَعلَم.

هر كس به آنچه می ‏داند عمل كند، خداوند دانش آنچه را كه نمی ‏داند به او ارزانى می ‏دارد.

(مرآ‌ة العقول فی شرح اخبار آل الرسول،ج3،ص286)

حدیث (31)  امام على(سلام الله علیه) :

العِلمُ يُنجِدُ الفِكرَ.
دانش روشنى بخش انديشه است.

(غررالحکم و دررالکلم،ص48)

حدیث (32)  امام صادق (سلام الله علیه) :

لَستُ اُحِبُّ أن أرَى الشّابَّ مِنكُم إلاّ غادِياً في حالَينِ: إمّا عالِماً أومُتَعَلِّماً.
دوست ندارم جوانى از شما [شيعيان] را جز بر دو گونه ببينم: دانشمند يا دانشجو.

(امالی شیخ طوسی،متن،ص303)

حدیث (33)  امام علی (سلام الله علیه) :

لا عَمَلَ كَالتَّحقيِقِ.

هيچ عملى مانند پژوهش نيست.

 


(غررالحكم ودررالكم - ص768



:: بازدید از این مطلب : 452
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 30 دی 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مهدی حیدری

ارزش دانشمند ودانش

  • علی (ع) درباره ی ارزش علم و تفاوت افراد عالم و غیر عالم فرموده است : کاش میدانستم کسیکه از علم بی نصیب مانده چه چیز بدست آورده است. و آنکس که از علم بهره مند شده چه چیز بدست نیاورده است.

منبع : شرح ابن ابی الحدید ، جلد 20 ، ص289، کلمه ی 299

 

  • علی (ع)فرموده است :در علم و ادب بکوشید چه آنکه عالم ، عزیز و گرانقدر است ، اگر چه خاندان بزرگی منتسب نباشد ، اگر چه فقیر بی بضاعت باشد ، و اگرچه جوان باشد.

منبع : شرح ابن ابی الحدید ، جلد 20 ، ص 332،کلمه ی 814

 

  • رسول اکرم (ص) فرمود : اطاعت از فرمان الهی و پرستش ذات اقدس او بر اثر علم است ، خیر دنیا و آخرت در پرتو علم بدست می آید ، و شرّ دنیا و آخرت از جهل و نادانی دامنگیر انسان میشود.

منبع : بحار ،جلد1،ص64

 

  • علی (ع)فرموده است :شایسته ی مرد عاقل آنست که نظر صائب خردمند را بر اندیشه خود بیفزاید و دانش خویش را بعلم دانشمندان پیوند دهد.

منبع : غررالحکم ،ص384

 

  • علی (ع)فرموده است :به هر نسبت که دانش آدمی زیادتر میشود توجه خود را بنفس خویش افزون میکند و برای نیل بسعادت و صلاح سعی و کوشش خود را بکار میاندازد.

منبع : مستدرک 2،ص310

 

  • علی (ع) در ضمن وصایای خود به حضرت حسین (ع) فرموده : خوشبخت و رستگار کسی است که علم وعملش ،دوستی و دشمنیش ،گرفتن و رها کردنش ، سخن گفتن و سکوتش ،رفتار و گفتارش تنها بر اساس رضای الهی استوار باشد و بر خلاف امر پروردگار قدمی برندارد.

منبع : تحف العقول ،ص91

علم و عمل

  • رسول اکرم (ص) فرمود : ای اباذر ، در قیامت بدترین مردم نزد پروردگار عالمی است که در جهان از دانش خود عملاً استفاده نکرده و از آن پیروی ننموده است . و در حدیث دیگر فرمود:

منبع : لئالی اللخبار ص192

  • شدیدترین عذاب در قیامت برای عالمی است که بعلمش عمل ننموده و دانشش، او را بهره مند نکرده است.

منبع : مجموعه ی ورّام جلد 1 ص220

عقل و علم

  • علی (ع) فرموده است : عقل که غریزه ی اختصاصی انسان و از سرمایه های طبیعی بشر است با علم آموزی و تجربه اندوزی افزایش می یابد.

منبع : غررالحکم ،ص67

  • و نیز فرموده است : که تحصیل علم و دانش مایه ی تقویت و تأیید عقل آدمی است.

منبع : مستدرک 2،ص287

 

  •  امام صادق (ع) فرموده است : مطالعه ی بسیار و پی گیر در مسائل علمی ، باعث شگفتی عقل و تقویت نیروی فکر و فهم است.

منبع : بحارز 1،ص52

 

  • علی (ع) فرموده است : هر آن علمی که مورد تأیید و امضاء عقل نباشد گمراهی و ضلالت است.

منبع : غررالحکم ،ص546

  • علی (ع) فرموده است : چه بسا مردم عالمی که عملشان باعث قتل و نابودی آنان شد.

منبع : فهرست غرر،ص269

  • علی (ع) فرموده است : علمی که با آنان هدایت خود را فاسد و تباه سازی بدترین علم است.

منبع : غررالحکم ،ص444

غرور علم

  • علی (ع) فرموده است : شایسته است انسان عاقل ، خویشتن را از مستی ثروت ، از مستی علم ودانش ، از مستی تمجید و تملّق ، از مستی جوانی مصون نگاه دارد . زیرا هر یک از این مستی ها مسموم و پلیدی دارد که عقل را زائل می کند و آدمی را خفیف و بی شخصیّت مینماید.

منبع : غررالحکم،ص862

تجربه و علم

  • علی (ع) فرموده است : هر کس از وقایع گذشتگان عبرت بگیرد بینا میشود ، کسی که بصیرت و بینائی پیدا کرد می فهمد ، و آنکس گه فهمید عالم میشود.

منبع : سفینه ((عبر))ص146

  • علی (ع) فرموده است : تجربه های زندگی ، دانش مفید و ثمر بخشی است.

منبع : غررالحکم، ص35

  • و نیز فرموده است : تجربیّات ، به مردم دانش تازه می آموزد.

منبع : بحار 1،ص43

 

  • امام صادق (ع) فرموده است : انسان عاقل از یک سوراخ دوبار گزیده نمی شود یعنی انسان عاقل همواره تجربیّات خود را بخاطر میسپارد و عملاً به کار می بندد و اگر یک بار اشتباه کرد دوبار آنرا تکرار نمی کند.

منبع : تحف القول ،ص96

تعلیم و تعلّم

  • رسول اکرم (ص) مشاهده کرد که در مسجد، دو مجلس تشکیل شده است ، یکی مجلس علم که در آن از معارف اسلامی بحث میشود و دیگری مجلس دعا که در آن خدا را میخوانند. رسول اکرم فرمود : این هر دو مجلس خوب و مورد علاقه ی من است . آن گروه دعا میکنند و این گروه درس میخوانند و درس میگویند ، ولی گروه علمی برتر و بالاتر از گروه دعا هستند و من از طرف پروردگار برای تعلیم مردم ، مبعوث شده ام. سپس رسول اکرم (ص) به گروه معلّمین و محصّلین پیوست و با آنان در مجلس علم نشست.

منبع : بحار ،جلد1،ص64

 

  • علی (ع) فرموده است : ای گروه جوانان، شرف انسانی و سجایای اخلاقی خود را با ادب آموزی و تربیت محافظت نمائید و سرمایه ی گرانبها ی دین خویشتن را با نیروی علم و دانش از دستبرد ناپاکان و خطرات گوناگون بر کنار نگاه دارید.

منبع : تاریخ یعقوبی ،ص152

 

  • امام باقر (ع) از رسول اکرم (ص) حدیث کرده است که فرموده : صبح کن و روزت را بگذران که یا عالم باشی یا علم آموز ، بپرهیز از اینکه عمرت در لذائذ غفلت زا و کامجوئیهای زیانبخش سپری گردد.

منبع : مشکوةالانوار ،ص133

  • علی (ع) فرموده است : سزاوار است انسان عاقل رأی خردمندان را به رأی خود بیفزاید و دانش علماء را بر دانش خویش اضافه نماید.

منبع : غررالحکم ،ص384

  •  علی (ع) فرموده است : کسیکه در آموخته های خود بسیار بیندیشد دانش خود را استوار ساخته و بفهم مطالبی که نمی فهمد نائل میگردد.

منبع : فهرست غرر، ص 316

 

  •  امام صادق (ع) فرموده است : دوست ندارم جوانی از شما را ببینم مگر آنکه صبح کند و رفت و آمدش در یکی از این دو حالت باشد : یا عالم یا محصّل . کسی که چنین نباشد در انجام وظیفه کوتاهی کرده وخودداری از اداءِ وظیفه ، تضییع حق انسانیت است و چنین تضییعی گناه است و جایگاه گناهکار در آتش خواهد بود.

منبع : بحار ، جلد 1، ص55

 

  •  رسول اکرم مشاهده کرد که گسترش فتوحات مسلمین و توسعه ی امور نظامی حکم میکند که بعضی از اصحابش با سلاح های جدید آشنا شوند و طرز استفاده از آنها را بیاموزند ، بهمین جهت دو نفر از اصحاب خود را به ((جرش)) که یکی از روستاهای یمن بود فرستاد تا از آنجا وسائل یادگیری و تعلّم خود را فراهم آورند.

منبع : الاسشلام و الحضار العربیه ، ص103

طالبان علم

  • امام صادق (ع) فرموده است : طالبان علم، سه گروه اند و تو آنان را به ذات و صفاتشان بشناس : گروهی برای کارهای جاهلانه و بحث های خصومت آمیز درس می خوانند . گروهی برای گردن فرازی و فریبکاری تحصیل می کنند ، و گروه سوّم ، علم را برای فهمیدن و تعقّل کردن فرا میگیرند.

گروه اول با سخنان خود مردم را می آزارند و در بحث های علمی مجادله و لجاجت میکنند ، اینان درس میخوانند تا در مجلس عمومی با حضور مردم سخن علمی بگویند ، معلومات خود را به رخ این و آن بکشند و با نیروی دانش دیگران را شکست دهند و برتری خود را اثبات نمایند.

گروه دوم وقتی بااقران و امثال خود مواجه می شوند ، تکبّر می کنند و بر اثر غرور علمی ،آنان را با دیده ی تحقیر می نگرند و موقعیکه با ثروتمندان پست تر از خود بر خورد مینمایند به مکر و فریب دست می زنند و تملّق می گویند تا توجه آنان را به خود جلب کنند و از ثروتشان بهره مند کردند.

واضح است که تنها گروه سوّم در تحصیل علم ، هدف صحیح و منزّه دارند و ممکن است در پرتو دانش خود به کمال انسانی نائل گردند، ولی گروه اوّل و دوّم گرچه درس می خوانند و از پی تحصیل علم می روند امّا اخلاق بد و رفتار ناپسندشان سدّ راه سعادت آنها است و نمی توانند از معلومات خویش به شایستگی استفاده نمایند.

منبع : کافی ،جلد1،ص49

  • علی (ع) فرموده است : تملّق گفتن و حسد بردن از خلقیات مردم با ایمان نیست مگر در راه فرا گرفتن علم و دانش.

منبع : تحف العقول ص207

پرسش و علم

  • حضرت رضا (ع) فرمود : علم گنجینه های کمال است و کلیدهای آن گنجینه ها پرسش کردن است.

سواد آموزی

  • آنکس که ساعتی به ذلّت علم آموزی تن ندهد در همه ی عمر گرفتار ذلّت و خواری جهل خواهد بود.

منبع : بحار جلد 17 ص46

  •  علی (ع) فرموده است : کسیکه چیزی را نمی داند حیا نکند از اینکه آن را بیاموزد.

منبع : بحار، جلد 1 ،ص57

  • علی (ع) فرموده است : البته هیچ کس حیا نکند از اینکه اگر چیزی را نمیداند یاد بگیرد.

منبع : نهج البلاغه فیض ص 1113

  • علی (ع) فرموده است : هیچ کس حیا نکند وقتی از او بپرسند  چیزی را که نمیداند صریحاً بگوید نمیدانم. اولیاء اسلام در مواردی بسیاری مردم را از حیاء احمقانه و حجالت کشیدن های بی مورد بر حذر داشته اند.

منبع : : نهج البلاغه فیض ص 1113

مهار علم

  • حضرت امام حسن مجتبی (ع) روزی فرزندان خود و فرزندان برادر خود را دعوت کرد و به آنان فرمود : همه ی شما کودکان اجتماع امروز هستید و امید می رود که بزرگان اجتماع فردا باشید ،دانش بیاموزید و در کسب علم کوشش کنید و هر کدام که حافظه ی قوی ندارید و نمی توانید در مجلس درس مطالب استاد را ضبط کنید آنها را بنویسید و نوشته ها را در منزل نگهداری نمائید تا در موقع لزوم مراجعه کنید.

منبع : بحار جلد 1 ص 110

اجتماع و تحصیل علم

  •  علی (ع) فرموده است : در خردسالی علم بیاموزید تا در بزرگسالی به برتری و سیادت نائل آئید.

منبع : شرح بن ابی الحدید 20، کلمه ی 98 ، ص 267

  • و نیز فرموده است : کسیکه در کوچکی تحصیل علم نکند در بزرگی تقدّم اجتمکاعی نخواهد داشت .

منبع : غررالحکم ، ص 697

  • علی (ع) فرموده است : علم و دانش بیش از مقداری است که قابل احاطه باشد و یک فرد نمی تواند بر همه ی آنها واقف گردد پس از هر علمی بهتر و شایسته ترش را فرا گیرید.

منبع : فهرست غررالحکم، ص 265

  •  و نیز فرموده است : بهترین مطالبی که شایسته است جوانان یاد گیرند چیز هایی است که در بزرگسالی مورد نیاز باشد و بتوانند در زندگی اجتماعی از آموخته های دوران نو جوانی خود استفاده نمایند.

منبع : شرح بن ابی الحدید 20، کلمه ی 817

 

  • امام صادق (ع) فرموده است : کسیکه تحصیل علم می کند برای آنکه به مردان عالم فخر فروشی نماید ، یا به جنگ بی سوادان برود و آنان را شکست دهد ، یا آنکه به وسیله ی علم ، مردم را به خود متوجه کند و بگوید من رئیس شما هستم ، جایگاه چنین انسانی از آتش خواهد بود.

منبع : مستدرک ،جلد 2 ،ص322

تغذیه جان

  • علی (ع) میفرمود : چرا مردم موقع غذا خوردن در شب چراغ روشن میکنند تا با چشم خود ببینند چه طعامی می خورند ولی در تغذیه ی روانی خود همت ندارند که چراغ عقل را با شعله ی علم روشن کنند تا از غذای آلوده مصون بمانند و دچار عوارض نادانی و گناه در عقاید و اعمال خود نشوند.

منبع : سفینه (طعم) ص84

رشد علمی

  • از حضرت امام سجّاد (ع) درباره ی توحید سؤال شد در جواب فرمود : خدا میدانست که در آخر زمان افراد عالم و مردان دقیق و کنجکاو خواهند آمد . خداوند ((قُل هوَ الله اَحَدٌ )) و چند آیه از سوره ی حدید را تا ((وَ هُوَ علیمٌ بِذاتِ الصُّدور )) نازل فرمود.

جمله ی ((وَ ما یَنزِلُ مِنَ السَّماءِ و ما یَعرُجُ فیها)) از سوره ی حدید و جزءِ آیات پیش از ((علیمٌ بِذاتِ الصُّدور)) است که در حدیث حضرت علی بن الحسین (ع) آمده است . اینکه امام سجّاد (ع) در فهم این آیه ، به عمق دانش مردمی در آخر زمان اشاره می کند شاید ناظر به مطلبی باشد که دنیای امروز بدان متوجه شده است .

منبع : تفسیر برهان ، ص 1228

 

  • علی (ع) مرد با ایمانی را مخاطب ساخت و فرمود : علم و ادب ارزش وجود تو است . در تحصیل علم کوشش نما ، چه به هر مقداری که بر دانش و ادبت افزوده شود قدر و قیمتت افزایش می یابد.

منبع : مشکوة الانوار ، ص 135



:: بازدید از این مطلب : 394
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 30 دی 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مهدی حیدری

مجموعه رشته شيمي (شيمي محض، شيمي کاربردي، شيمي دبيري) در مقاطع کارشناسي، کارشناسي ارشد و دکتري از مجموعه رشته هاي علوم پايه است. که اهميت و جذابيت خاص خود را داراست. بدون شک علوم پايه، پايه تمامي علوم و کاربردها در جامعه است. کار در زمينه علوم پايه و تحقيقات و سرمايه گذاري در آن جزو افتخارات خاص هر ملتي است. اين رشته توسط داوطلبان آزمون سراسري که در گروههاي رياضي و تجربي تحصيل کرده اند انتخاب مي گردد. سابقه طولاني اين علم در زندگي بشر گوياي اهميت خاص آن براي اوست. اين علم در طول تاريخ، بخصوص در دهه هاي اخير،توسعه روز افزوني را طي نموده استاختصاص جوايز بزرگ در سطح جهاني به اين رشته (ازجمله جايزه نوبل) گوياي اهميت شايان اين رشته تحصيلي است. علم شيمي پايه اي است براي ديگر علوم تجربي، به طوري که امروز، گستردگي علم شيمي به حدي است که نمي توان آن را از شاخه هاي ديگر تحصيل مجزا و حد و مرزي براي آن مشخص نمود. اهميت و کاربرد شيمي در پزشکي، دارو سازي، کشاورزي، صنايع غذايي، علم مواد، راه و ساختمان، صنايع پلاستيکي، رنگ و رزين و... بر هيچ کس پوشيده نيست
پيشرفتهاي اخير ايران در توسعه کارخانجات مادر مانند پتروشيمي، پالايشگاه، صنايع پلاستيکي، صنايعغذايي و دارويي نيز توجه خاص به اين رشته را ايجاب مي کند. افزايش سطح کيفيت محصولات، اعمالاستانداردهاي مطلوب، همگي نياز به ارتقاي دانش شيمي دارد. يک آزمايشگاه خوب در هر موسسه وکارخانه اي با يک شيمي دان خوب مي تواند بازدهي مطلوبي داشته باشد. اغلب آزمايشگاههاي کارخانجات مادر يا کارخانجات تبديلي معتبر در کشور توسط متخصصان و کارشناسان شيمي اداره مي شود. با عنايت به گسترش فراگير فرآيند توليد و توسعه، در کشور، توجه بيشتر به علم شيمي از ضروريات محسوب مي گردددر حال حاضر، رشته شيمي در مقطع کارشناسي در سه گرايش: شيمي محض، شيمي کاربردي و شيمي دبيري در اغلب دانشگاههاي کشور ارائه مي گردد. خوشبختانه مقاطع تحصيلات تکميلي در گرايشهاي متفاوت اين رشته، در تعداد قابل توجهي از دانشگاههاي مملکت داير است و با توجه به سابقه طولاني رشته شيمي در دانشگاههاي ايران، توان علمي متخصصان اين رشته در وضعيت مطلوب و قابل قبولي است
تعريف و هدف 
دوره کارشناسي شيمي يکي از دوره هاي آموزش عالي است که داراي سه شاخه: شيمي محض، شيمي کاربردي و شيمي دبيري مي باشد. هدف آن، آموزش و تربيت کارشناسان متخصص در زمينه هاي آموزش شيمي در دوره هاي مختلف دبيرستاني، راهنمايي و تربيت کمک پژوهشگر، آماده نمودن دانشجويان براي ورود به دوره کارشناسي ارشد و دکتري در ارتباط با تربيت کادر آموزشي و پژوهشي مورد نياز دانشگاهها و موسسات تحقيقاتي و تربيت متخصصان مورد نياز صنايع شيميايي کشور است
کارشناسان شيمي علاوه بر داشتن واحدهاي مشترک درسي، واحدهاي اختصاصي شاخه خاص خود را مي گذرانند؛ البته دانشجويان براي انتخاب 15 واحد درسي حق انتخاب و آزادي عمل دارند (به جز گرايش دبيري که 3 واحد انتخابي دارند). با انتخاب درست اين واحدها، دانشجويان در گرايش تخصصي تري مانند: شيمي فيزيک، شيمي تجزيه، شيمي آلي، شيمي معدني، شيمي پليمر، بيوشيمي و ديگر گرايشها اطلاعات تخصصي تري را کسب مي نمايند
اهميت و جايگاه در جامعه
شيمي تنها علمي است که 104 عنصر طبيعت را همراه نام خود دارد و بررسي خواص، ساختمان، ترکيبات و اهميت آنها در محدوده علم شيمي است. از آن جايي که جهان مادي از اين عناصر تشکيلشده است، هيچ چيز در هيچ جا نمي توان يافت که بي نياز از علم شيمي باشد. به عبارت ديگر، آثارشيميايي در تمام کائنات يافت مي شود؛ به طوري که اگر لحظه اي فعاليتهاي شيميايي از کائنات حذف شود،بلافاصله همه چيز متوقف خواهد گرديد؛ ديگر نوري از خورشيد ساطع نخواهد شد،حياتي نخواهد بود، سوخت و سازي در بدن جانوران و گياهان انجام نخواهد گرفت و ... . همه تحولات مادي در جامعه به شيمي وابسته است. اگر واکنشهاي شيميايي نباشند هيچ گونه توليدي رخ نمي دهد، هيچ فعاليت اقتصادي وجود نخواهد داشت و هيچ ماده اي نخواهد بود که ساخت و سازي انجام گيرد
مجموعه آنچه بيان شد نشانگر اهميت شيمي و فرآيندهاي آن در جامعه استفعاليتهاي عمده جامعه از جمله: کاربرد نفت، گاز، پتروشيمي، لاستيک، پلاستيک، صنايع غذايي، صنايع نساجي، دارويي، کشاورزي و... همگي شيميايي هستندافرادي که در جهان در ارتباط با علم شيمي کار ميکنند بدون شک بيشتر از تمام علوم ديگر هستند.



:: بازدید از این مطلب : 531
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 30 دی 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مهدی حیدری

بیست حدیث در باره علم ودانش

 

بخشی از مطالب فوق از احادیث پیامبر اکرم ص می باشد. 

1- ن و القلم و مایسطرون

2- علی گنجینه ی علم من است

3- زگهواره تا گور دانش بجو

4- آموختن علم برای هرزن و مرد مومن واجب است .

5- عالم بی عمل مانند کندوی بــی عسل

6- من شهر علم هستم و علی در آن هر کس می خواهد وارد شهر شود باید از درب آن وارد شود.

7- آفت علم جهل و نادانی  است .

8- علم دو گونه است علم فطری و اکتسابی ، اگر علم اکتسابیب هماهنگ با علم فطری نباشد سودمند نخواهد بود.

9- علم و عمل پیوندی نزدیک به هم دارند.

10- تا مرد سخن نگفته باشد        علم و هنرش نهفته باشد.

11- نزدیک ترین مردم به پیامبران داناترین آنان است .

12- بی ارزش ترین دانش است که برسر زبان ها باشد و با ارزش ترین علمی است که در اعضا و جوارح باشد.

13- علم را در نوشتن در بند کنید.

14- روز رساخیذ خداوند به بیسوادان چیزهایی می بخشد که به دانشمندان نمی بخشد.

15- بستن علم بر هر مسلمان و آنکه راپش نا اهلان نهدچنانست که گوهر  به  از آن آورند.

16-مردم دو دسته اند علم آموز و عالم و در غیر آن چیزی نیست .

            17-بهترین صدقه آن است خود علم بیاموزی و به دیگران (مسلمان) آموزش دهی

               18-دانشمندان وارث پیغمبراند و دانش را از آنها به ارث بردند.

                  19- جویای علم میان جاهل مانند زنده میان مرده .

                  20- بهترین امت من دانشمندان اند و بهترین دانشمندان امت بردبارانند.



:: بازدید از این مطلب : 398
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 30 دی 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مهدی حیدری


انسان ، به سبب ویژگیهای بی نظیرش در میان همه موجودات ، عنوان اشرف مخلوقات را به خود اختصاص داده است. او استعداد خاص تفکر و یادگیری دارد که به او اجازه می دهد اعمال خاص انجام دهد . نتایج اعمالش را پیش بینی و ارزیابی کند .تغییر و تحولات گوناگون و سریعی را در عرصه علم و فناوری به وجود آورد. آنچنان که به قول تافلر دنیا را به دهکده ای تبدیل کند که اطلاعات را در سریع ترین زمان ممکن از قاره ای به قاره دیگر انتقال دهد .
بنابراین بر اثر پیشرفت سریع و غیر قابل انتظاری که در قلمرو دانش و فناوری طی چند قرن اخیر نصیب انسان شده است حجم اطلاعات و دانسته های بشری روز به روز به طور سر سام آوری در حال افزایش است. بر دانش آموزان و دانشجویان لازم است که هرچه سریعتر خود را با این تغییر و تحولات همگام سازند. در این راستا، بسیاری از دانش آموزان و دانشجویان کوشش زیاد می کنند . بسیار مطالعه می کنند اما به دلیل عدم توانایی در تمرکز حواس، هنگام مطالعه نمی توانند به نتیجه د لخواه دست یابند.

تمرکز در لغت یعنی تراکم ، فشردگی مجموعه، چکیده، تمرکز در اصطلاح یعنی حفظ و نگهداری توجه و تمرکز حواس ، روی موضوعی معین ، بدون تمرکز حواس ، یادگیری مثمر ثمر نخواهد بود . بنابر این همه افراد توانایی تمرکز دارند و چون تمرکز نسبی است یعنی کسی نمی تواند ادعا کند کاملا حواس پرت است ویا همیشه تمرکز حواس دارد.

تمرکز گاهی ساده است و گاهی مشکل. تمرکز در موضوع هایی که نیاز به تفکرو تجزیه و تحلیل دارند مشکل و تمرکز در موضوع هایی که جنبه ی تفریحی و سرگرمی دارند ، بسیار آسان است.

تمرکز حواس:

یعنی عوامل حواس پرتی را به حد اقل رساندن… تمرکز هر شخص به نسبت کاهش عوامل حواس پرتی او افزایش می یابد و بنا به تغییرات موقعیت ذهنی و محیطی او تغییر می کند . بیشتر افراد گمان می کنند که تمرکز یک امر ذاتی و تغییر آن ناممکن است ، در حالی که تمرکز یک امر اکتسابی است و باید هر روز پرورش و جهت داده شود و هر کس با هوش عادی خود می تواند به آن دست یابد. پس برقراری تمرکز حواس به میزان کاهش عوامل حواس پرتی بستگی دارد . یعنی هر چه عوامل مزاحم و مخل تمرکز بیشتر باشند توانایی حفظ تمرکز حواس کمتر است و بر عکس. لذا حواس پرتی ؛ یعنی خارج شدن از روند مطالعه یا جریان کا ری و فرو رفتن در افکار و تخیلات و یا انجام کار دیگر.

منشاء حواس پراگندگی:

حواس پرتی یا منشاء ذهنی و درونی دارد و یا منشاء بیرونی و محیطی

حواس پرتی درونی و ذهنی: عبارت است از اشکالات فکری انسان و اندیشه هایی که موانعی بر سر راه توجه دقیق به مطالعه و تمرکز حواس ایجاد می کنند. این موقع شامل مواردی از قبیل: درد، رنج، غم وغصه ، نگرانی، گرسنگی و تشنگی ، سردی و گرمی ، ترس و خشم و شادی ، سردرد و … می باشد

حواس پرتی بیرونی و محیطی:

آنچه که به محیط پیرامون فرد ارتباط پیدا می کند و یا تحریکات غیر عادی که توسط حواس مختلف انسان ایجاد می شوند مانند نور شدید و نور ضعیف ، صداهای ناهنجار، روشن بودن رسانه ای صوتی و تصویری و نظایر اینها ممکن است فرایند تمرکز حواس را با اشکال مواجه کنند. رهایی از حواس پرتی و ایجاد تمرکز حواس در افراد مختلف ، متفاوت است و به حالت درونی ، تجربه ها مکان و موقعیت آنها بستگی دارد. . برخی از افراد اظهار می دارند که من آدم کاملا حواس پرتی هستم و برخی دیگر می گویند نمی توانم تمرکز حواسم را به روی کاری حفظ کنم . در حالی که این تفکر غلط است و هیچ کس نباید خود را فردی کاملا حواس پرت یا فاقد تمرکز حواس بداند بلکه بهتر است وقتی که تمرکز حواس فردی دچار اختلال شد ، بگوید در این لحظه و در محیط فعلی حواس پرتی من بیشتر و میزان تمرکزمن کمتر است. لذا حواس پرتی بیشتر علل درونی دارد و به طبیعت خود فرد، ویژگیها، حالات روحی و روانی، و عادات فردی بستگی دارد.بی شک حواس پرتی بیرونی آسانتر از عوامل حواس پرتی درونی بر طرف می شود .پس می توان بدون توجه به عوامل محیطی مانند : سرو صدای زیاد، شلوغ بودن محیط و حتا داخل موترسرویس و هنگام مسافرت تمرکز حواس خود را حفظ کرد . اما نمی توان در حال گرسنگی و یا تشنگی شدید نگرانی و ناراحتی دگرگونی فکر و اندیشه با تمرکز مطالعه کرد و یا کار دیگری را با تمرکز انجام داد و مطالعات و یا تجربیات زیادی این موضوع را تائید کرده است که یک انسان می تواند در محل پر سرو صدا و نا آرامی با تمرکز و توجه کافی مطالعه کند.

روشهای تقویت تمرکز حواس:

تمرکز حواس هنگام مطالعه کلید اصلی و اساسی درک و فهم مطالب است. و کلید اساسی تمرکز حواس استفاده از روشهایی است که باعث تقویت و پرورش ومهارت در برقراری تمرکز حواس هنگام مطالعه می شوند. بنا براین بدون تمرکز حواس ممکن است درک و فهم مطلبی که فقط یک ساعت وقت لازم داشته باشد ، ساعتها وقت بگیرد اما به خوبی فهمیده نشود و امر مطالعه بی فایده است و اثر مثبتی نخواهد داشت. لذا کاربرد روشها و فنونی که به خواننده کمک می کند تا هنگام مطالعه فعال باشد ، تمرکز حواس را تقویت و مهارت فرد را در ایجاد تمرکز حواس هنگام مطالعه افزایش می دهد این روشها عبارتند از:

آمادگی برای مطالعه:

برای شروع مطالعه ، ابتدا بایستی خود را از جهات گوناگون آماده کرد، زیرا حداکثر آمادگی ، مقدمه ای برای علاقمندی به مطالعه، ایجاد تمرکز حواس و یادگیری بهتر می باشد. منظور از آمادگی پیدایش تمام شرایطی است که شخصی را قادر می سازد تا با اطمینان به موفقیت و اعتماد به نفس، به تجربه خاصی بپردازد .

آمادگی بدنی:

به رشد و تکامل طبیعی بدن ، تندرستی و نداشتن نقصهای بدنی مربوط است. گاهی وجود بیماریهایی مانند زخم معده، میگرن، سردرد و نظایر اینها باعث از بین رفتن تمرکز حواس و مانع مطالعه فرد می شود و فرد تا به دست آوردن تندرستی کامل قادر به برقراری تمرکز حواس و مطالعه ثمر بخش نیست و انگیزه کافی هم برای مطالعه ندارد
آمادگی ذهنی: آمادگی ذهنی را می توان از خصوصیاتی نظیر رشد گویای سالم ، قدرت تفسیرو تعبیر اشکال ، توانایی درک همانندیها و نا همانندیها میان کلمات و … شناخت دانست .

آمادگی اجتماعی:

به ماهیت و وسعت تجارب فرد بستگی دارد که می توان آنرا با تجربه و تحلیل زمینه خانه و خانوادگی ، محیط وسیع اجتماعی که او در آن تجربه اندوخته است و تربیت پیشین او تعیین کرد.

آمادگی روانی:

آمادگی روانی به شکل پیچیده ای با رشد و تکامل بدنی ، ذهنی و اجتماعی آمیخته است . خستگی، بی قراری ، بی تابی، کوتاهی زمان، دقت نداشتن تمرکز در مطالعه ، واکنشهای منفی نسبت به خود و دیگران ، ضعف اعتماد به نفس و نظایر آنها همگی نشانه نبودن آمادگی روانی ، بدنی ،ذهنی و اجتماعی دانش آموزان و دانشجویان ، اجرای برنامه های آموزشی ، تمرکز حواس و فرایند یادگیری را آسانتر و مطلوبتر می کند

۲-داشتن علاقه به مطالعه:

مطالعه ثمر بخش از دو عامل متاثراست: یکی علاقه نسبت به مطالب خواندنی ، دیگر کاربرد ماهرانه فنون مطالعه نسبت به مطلب خواندنی سبب می شود تا شخص به مطالعه بیشتر بپردازد ، مطالعه بیشتر منجر به بهتر شدن فنون مطالعه می شود ، کاربرد فنون بهتر ، مطالعه را آسانتر ، سریعتر و لذت بخش تر می سازد؛ در نتیجه علاقه خواننده نسبت به مطالعه افزایش می یابد. پس تا زمانی که فرد تمایل یا علاقه به انجام کاری نداشته باشد نمی تواند برانگیخته شود. لذا وقتی خواننده به موضوعی علاقه مند می شود، خود به خود بر آن تمرکز می کند، بیشتر دقت می کند و به راحتی مطالب را به حافظه می سپارد و بعدا هم خیلی راحت به خاطر می آورد .پس ازعلاقه پیدا کردن نسبت به مطالب، گام بعدی تعیین هدف مطالعه است زیرا هدف زیر بنای انجام کاری است و به فعالیت انسان جهت و نیرو می دهد . هدف ارزشمند، فرد را به خواستن و طلب کردن وادار می کند و نیروی لازم را برای فعالیت در وی بوجود می آورد وسبب پیدایش تمرکز در او می شود . لذا هر فرد برای مطالعه باید هدف مشخصی داشته باشد.« زیرا تعلیم و تربیت علم اهداف است و همه بر این باورند که بدون داشتن هدف، یادگیری کاری بس دشوار و غیر ممکن است» همانطور که فرانکین معتقد است انسان بدون هدف مانند گلوله ای است که بدون هدف شلیک می شود . علاوه بر آن مطالعه بدون هدف یکی از عادات غلط مطالعه بشمار می رود .

تعیین زمان و مکان مطالعه:

یکی از راه های برقراری تمرکز حواس این است که مطالعه در آن ساعت از روز انجام گیرد که برای فرد مناسبتر است. اما تعیین مناسبترین زمان برای مطالعه کاری دشوار است و به عادات فردی بستگی دارد. برخی افراد عادت دارند تا نیمه های شب بیدار بمانند و با استفاده از سکوت و آرامش شبانه با خیالی راحت و آسوده مطالعه کنند برخی دیگر عادت دارند شب زود بخوابند و صبح زود از خواب بیدار شوند وبه مطالعه بپردازند. با این توصیف تعیین زمان و مقدار مطالعه باعث آگاهی از تمام زمینه مطالعه ، برقراری تمرکز حواس، عدم سردرگمی، جلوگیری از اتلاف وقت و انرژی و فهم بهتر مطالب می شود.

وا لتر پارک در کتاب خود به نام « چگونه درس بخوانیم؟» چنین می نویسد: « موفقیت یا عدم موفقیت شما در تحصیلات دانشگاهی ، مستقیما به این امر بستگی دارد که چگونه از وقت خود استفاده می کنید ؟ موفقیت در دانشگاه و البته در مقاطع تحصیلی پایین تر نیز بستگی به استفاده اشتباه از زمان دارد .» «محیط آشنای یک اتاق مشخص، در حین مطالعه موجب انصراف کمتر و تمرکز بیشتر حواس می شود ،زیرا لوزم آن اتاق هر روز پیش چشم شما است و کمتر توجهتان را به خود جلب می کند . به علاوه اگر هر روز به وقت مطالعه در اتاق معینی بودید کم کم ذهنتان عادت می کند که به محض رسیدن به آن اتاق آماده تمرکز حواس و فراگیری شود. » بنا براین ثابت بودن مکان مطالعه و مشخص بودن آن به علت دسترسی به آن و فراهم بودن وسایل مورد نیاز از قبیل کتب درسی ، دفاتر، کتاب لغت، خط کش، قلم و نظایر آن جهت مطالعه موجب تمرکز حواس بیشتر و آمادگی ذهنی هنگام مطالعه می شود. پس یکی از بهترین راه های برقراری تمرکز اختصاص دادن یک اتاق مجهز به آنچه لازم دارید ، در موقع مطالعه است. این اتاق خیلی زود مناسب تمرکز و یادگیریتان شده و کار شما را به طور خودکار راحت تر می کند و بعد برایتان یک عادت مفید می شود. « برای داشتن تمرکز به هنگام مطالعه ابتدا باید خود را از دنیای خارج جدا کنید و محیط مناسبی برای مطالعه بر گزینید . چنین محیطی باید آرام، روشن و دارای هوای مناسب باشد. هیچ چیز به اندازه سر و صدا ، خسته کننده و مانع تمرکز حواس نیست. ایجاد محیط کار مناسب، به دلیل ایجاد آرامش و شرایط مناسب اهمیت دارد و زمینه ای است برای تمرکز و دقت» یادبگیر که بگویی «نه»:

« زمانیکه تصمیم گرفتید باید مطالعه کنید اما دوستان یا هم اتاقی های شما در خواست می کنند که دور هم جمع شوید ؛ هنر گفتن «نه» را در خود تقویت کنید . اگر این اراده در شما ضعیف است ، می توانید روی در اتاق مطالعه خود بنویسید « مزاحم نشوید» اگر موفق نشدید می توانید کارهای دیگری انجام دهید که نشان دهد شما دوست ندارید که کسی باعث از هم گسیختن افکار شما شود».

ترک افکار منفی و داشتن افکار مثبت:

مطالعه عمیق و یادگیری ثمر بخش وقتی حاصل می شود که فرد تصور مثبتی از خود داشته باشد و به خود اعتماد کند . زیرا اعتماد به خود در موفقیت مؤثر است و مهارت را بیشتر و نیرو را افزایش داده و مغز را سالمتر می کند . وقتی می خواهید کاری انجام دهید از گفتن کلماتی همانند : نمی خواهم ، نمی دانم، نمی توانم بپرهیزید. جمله« این کار محال» است را از دفتر زندگی خود خط بزنید ، ترس و بدگمانی و بی ارادگی را از ذهن خود دور کنید . هرگز به خویشتن اجازه ندهید که هیجانات و افکار منفی شما را در خود غرق سازد و تمرکز حواس شما را مختل کند. اعتماد به نفس داشته باشید و پیوسته به نزد خود تکرار کنید که قادر به انجام کار هستم ، می توانم انجام دهم و باید انجام دهم . بدین طریق تفکر مثبت را در خود پرورش دهید. قوی بودن اعتماد به نفس احساس شعف و شادی را در شما بوجود می آورد و در حالت شادمانی از تمرکز حواس خوبی برخوردارید. بهتر فکر می کنید، بهتر مطالعه می کنید و نتیجه کارتان بهتر می شود.

مارگریت کوربت می نویسد « انسان در بحر اندیشه های خوشایند حافظه بهتری پیدا می کند و ذهن در حالت آرامی قرار می گیرد و میل به یادگیری را در خود بوجود می آورد» لذا خود پنداری مثبت مهمترین کمک برای تمرکز و یادگیری است اگر بتوانیم تصورات غلط ومنفی را از ذهن خود دور نموده و تصورات مثبت را جایگزین کنیم ، می توانیم علاقه به مطالعه و یادگیری را در خود ایجاد کنیم چرا که علاقه به مطالعه شرایط اصلی و اساسی ایجاد تمرکز حواس به هنگام مطالعه است .آلفردآدلر روانشناس مشهور ، در دوره جوانی در درس ریاضی بسیار ضعیف بود
. معلمش این موضوع را با والدینش در میان گذاشت آنها باور کردند که

آد لر در درس ریاضی ضعیف است ، آدلر هم این موضوع را پذیرفته بود . یکی از روزها که معلم مسئله ای را روی تخته نوشته بود و شاگردان کلاس از حل مسئله عاجز مانده بودند ، آدلر جواب مسئله را پیدا کرد ، پای تخته رفت و در میان حیرت همگان مسئله را حل کرد . فهمید که توانایی درک و فهم مطالب درس ریاضی را دارد ، استعدادش را باور کرد، تصورات مثبت را جایگزین تصورات منفی کرد و از آن به بعد یکی از دانش آموزان ممتاز درس ریاضی شد

طرح سئوال:

طرح سئوال یکی از شیوه های مطالعه دقیق و فعالانه است که در تمام اوقات مطالعه، مفید است. طرح سئوال پیش از مطالعه دقیق، فرد را وادار می کند تا به طور فعالانه و با تمرکز و دقت کافی و با انگیزه و علاقه به مطالعه بپردازد . طرح سئوال هنگام مطالعه یکی از روشهایی است که خواننده را فعال و به طور عمقی او را در گیر مطالعه می کند وسبب برانگیختن جدیت و تلاش وی به هنگام مطالعه می شود و فرد برای یافتن پاسخ به سئوالات بایستی تمرکز حواس خود را حفظ نماید ، زیرا در هنگام مطالعه ، نمی توان بدون تمرکز پاسخ سئوالات را پیدا کرد. بعد از خواندن مطالب با طرح سئوال می توان میزا ن فراگیری خود را ارزش یابی نموده و به نقاط قوت و ضعف خود پی برد و سبب ایجاد نظر انتقادی نسبت به مطالب در فرد می شود. خواننده در مطالعات بعدی برای از بین بردن نقاط ضعف خود با دقت و تمرکز بیشتری مطالعه می کند.

- آگاهی از شیوه های صحیح مطالعه و یادگیری:

« برخی از والدین به طور مدام به فرزندان خود می گویند درس بخوانید، مطالعه کنید، ولی هرگز نمی گویند چگونه مطالعه کنید و روشهای صحیح مطالعه را نمی دانند» بنابر این آگاهی از شیوه های صحیح مطالعه و یادگیری چون:تند خوانی ، عبارت خوانی، خواندن اجمالی ، خواندن تجسمی، و … به خواننده کمک می کند تا تمرکز حواس خود را هنگام مطالعه حفظ نمایند
تند خوانی:
تند خوانی باعث توجه و تمرکز بیشتر و فهمیدن مطالب و در نتیجه باعث یادگیری بهتر می شود . فکر و ذهن ما قادر است هزاران کلمه را در دقیقه از خود عبور دهد ولی اگر سرعت مطالعه ما پائین باشد، ذهن وقت اضافی می آورد و ناچار به این شاخه وآن شاخه می پرد و در نتیجه حواس پرتی ایجاد می شود . اما مطالعه سریع و یا تند خوانی فرصت جولان به ذهن نمی دهد و سبب برقراری تمرکز حواس هنگام مطالعه می شود.
عبارت خوانی :

عبارت خوانی یعنی خواندن عبارات و جملات به عوض خواندن کلمات . عبارات خوانی به نوع دیگری به تمرکز حواس کمک می کند از این طریق خواننده باید با سرعتی که نزدیک به سرعت اندیشیدن اوست . بخواند، اگر سرعت آنقدر کم باشد که ذهن از حالت فعال بودن باز بماند ، احساس دلزدگی ایجاد می شود و چیزهای دیگری ذهن فرد را مشغول می کند و از روند مطالعه خارج می شود . بنا بر این اگر سرعت خواندن با سرعت اندیشیدن هماهنگ باشد باعث افزایش تمرکز حواس می شود.

خواندن اجمالی:

روش خواندن اجمالی مبتنی است بر یک نمونه گیری سریع از نکات اساسی و صرف نظر کردن از جزئیات، در این روش خواننده مطالب را سازمان بندی می کند ، آنگاه هدف از مطالعه خود را مشخص نموده و مقدار زمان مطالعه و میزان دشواری کتاب را تخمین می زند و سپس از طریق سئوال کردن کنجکاوی ، علاقه، دقت و تمرکز حواس فرد ، افزایش میابد.

خواندن تجسسی:

منظور از روش تجسسی طرح انواع سئوالات جزئی و کلی و مطالعه عمیق و اثر بخش در جهت دست یافتن به پاسخ این سئوالات است … کسی که به دنبال چیزی می گردد به احتمال بیشتری آن چیز را پیدا می کند لذا هدف خواندن تجسسی افزایش دامنه تمرکز و درک عمیق تر معانی است . به همین دلیل خواندن تجسسی تمرکز حواس و علاقه فرد را افزایش می دهد و به او کمک می کند تا مطالب دشوار را تجزیه و تحلیل نموده و آنها را بهتر بفهمد. فهمیدن مطالب موجب تحکیم آنها در حافظه می شود پس خواندن تجسسی برای غلبه بر تنبلی ، حالت کسلی، پرتی حواس، از طریق تحریک حس کنجکاوی و شرکت فعالانه در مطالعه به کار می رود.

- جدیت در مطالعه:

به محض نشستن پشت میز مطالعه خواندن را با جدیت شروع کنید ، چرا که اگر سریع مشغول به کار مطالعه شوید ، تمرکز حواس زود به دست می آید « این ضرب المثل چینی را به یاد داشته باشید که: فتح ستارگانی که هزاران فرسنگ از ما دور هستند با بر داشتن قدم اول امکان پذیر است» شک و تردید حاصلی جز حواس پرتی یا انحراف حواس و تسلیم به تخیلات واهی ندارد ، اجازه ندهید چیزی جز مطالعه ذهن شما را مشغول کند . با خود تصمیم بگیرید تا مقدار زمانی را برای مطالعه مشخص کنید و خود را به مدت زمانی خاص محدود کنید . در این زمان از مطالعه دست نکشید ، به مطالعه ادامه دهید ، اما زمان مطالعه را طولانی نکنید بیهوده وسواس به خرج ندهید ، بهانه تراشی نکنید به خود تلقین کنید که فرد با اراده ای هستید و می توانید هر درسی را به خوبی یاد بگیرید. جدی باشید و با علاقه و انگیزه مطالعه کنید تا هنگام مطالعه دچار حواس پرتی نشوید.

استفاده از رهنما:

یکی از شیوه های برقراری تمرکز حواس، استفاده از یک رهنما چون ؛ انگشت سبابه، مداد و … به هنگام مطالعه است . زیرا استفاده از یک رهنما هنگام مطالعه باعث تمرکز حواس بهتر ، افزایش سرعت مطالعه، عادت به روان خواندن، جلوگیری از برگشت دوباره خوانی و اتلاف وقت و جلوگیری از خستگی چشم و ذهن می شود.

خط کشیدن زیر مطالب مهم:

استفاده از این روش یکی از شایعترین راهبردی است که اغلب دانش آموزان و دانشجویان از آن استفاده می کنند.

لذا هنگام مطالعه باید با استفاده از یک مداد ، ایده ها و مطالب مهم و اساسی را علامتگذاری نمود. زیرا برای مشخص نمودن ایده ها و مطالب مهم و اساسی و خط کشیدن زیر آنها لازم است با تمرکز حواس و دقت خاصی به مطالعه مشغول شد. پس خط کشیدن زیر مطالب مهم باعث برقراری تمرکز حواس و جلوگیری از حواس پرتی می شود

یاداشت برداری هنگام مطالعه:

یاداشت برداری نوعی تکرار درس است که هم سبب تمرکز حواس و هم موجب بیشتر به خاطر سپردن مطالب می شود . یاداشت برداری خوب ، کاری جدی و فعال است که با اندیشیدن ملازمه دارد ، لذا برای یاداشت برداری باید هنگام مطالعه فعال بود و لازمه فعال بودن ، داشتن تمرکز حواس است و برای برقراری تمرکز حواس جهت نوشتن ، هماهنگی چشم و مغز به منزله نوعی یادگیری تجسمی چند بعدی با قدرتی بی نظیر است که تمرکز حواس را تقویت نموده و فهم مطالب و سرعت یادگیری را افزایش می دهد.

پیشنهادات:

سعی کنید با ایجاد انگیزه های نیرومند و در نظر گرفتن اهدافی که برایتان مهم و جالب توجه است نسبت به مطالعه در خود شوق و علاقه ایجاد کنید. زیرا علاقه داشتن نسبت به موضوعی سبب تمرکز حواس در هنگام مطالعه آن موضوع می شود.

موقعیتهایی که نمی توانید در آنها تمرکز حواس داشته باشید ، تجزیه و تحلیل کنید ، احساسات خود را مورد بررسی قرار دهید و بدانید که چه عواملی افکار شما را دگرگون می کنند. افکار منفی و بیمارگونه را از خود دور کنید و هر موقعیت را تا حدی که می توانید به طور منطقی تعبیر و تفسیر کنید.

موضوعهای مطالعاتی خود را تقسیم بندی کنید یعنی هر موضوعی را که می خواهید مطالعه کنید، آن را به قسمتهای کوچکتر تقسیم کرده و به تدریج در زمانهای مختلفی آنها را مطالعه کنید.

هر وقت مصمم شدید مطالعه کنید یا کار دیگری انجام دهید ، بکوشید بر عزم خود پا بر جا باشید تا آن کار را به اتمام برسانید .

زمانهای مطالعه خود را با فعالیتهای متنوع تقسیم نمائید تا اینکه بتوانید تمرکز حواس خود را برای مدت زمان طولانی تری حفظ کنید و مطالعه را در آن ساعت از روز انجام دهید که برای شما مناسب تر است .

استفاده از یک استراحت کوتاه در هر ساعت، انرژی لازم برای حفظ تمرکز حواس را برای مدت زمانی طولانی تری در اختیار فرد می گذارد.

هرکاری به جای خویش نیکوست پس برنامه مطالعاتی داشته باشید و برای هر کاری وقت به خصوص تعیین کنید.
-با آگاهی ازفنون مطالعه بکارگیری آنها در هنگام مطالعه در خود ایجاد تمرکز کنید زیرا کاربرد فنونی که خواننده را در عمل مطالعه فعال می سازد، کلید اساسی ایجاد تمرکز است.

به جای اینکه بکوشید دنیای خارج را تغییر دهید ، خود را تغییر دهید و لازم نیست که دیگران ویا رفتار آنها را مطابق دلخواه خویش تغییر داده شوند.

چند برگ کاغذ روی میز مطالعه خود داشته باشید و مواردی از افکار منحرف کننده و مزاحم را یاداشت کنید و بعد از مطالعه نسبت به حل آنها در حد امکان اقدام نمائید
ممکن است حواس پرتی شما ناشی از گرسنگی و تشنگی شدید، بی خوابی ، خستگی، و یا علت یا علل درونی دیگری باشد، در چنین موقعیتی هرگز مطالعه نکنید.

هنگام مطالعه لباس راحتی به تن کنید ، لباسی که نه بسیار زبر باشد نه بسیار نرم ، نه بسیار گشاد باشد نه بسیار تنگ.
مطالعه در حالتهایی نظیر دراز کشیدن ، به پشت خوابیدن، در حال راه رفتن تکیه زدن به دیوار و امثال اینها مفید نمی باشد. زیرا در چنین موقعیتهایی نمی توان تمرکز حواس خود را حفظ نمود ، بنا بر این هنگام مطالعه سعی شود خم شدن کمر عادت نشود و فاصله کتاب تا چشم سی سانتیمتر باشد

محرکهای محیطی از قبیل صدای رادیو، تلویزیون، تیلفون، و… که باعث حواس پرتی شما می شوند از موقعیت مطالعه خود حذف کنید.
<br style="margin: 0px; padding: 0px; list-

:: بازدید از این مطلب : 387

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 30 دی 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مهدی حیدری

ده دانشمند معروف و برتر جهان

ده دانشمند معروف و برتر جهان

شکی نیست که دانشمندان به پیشرفت مستمر جامعه ی امروز کمک بسیاری کرده اند. بعضی از چیزهایی که ما امروز از آن ها بهره مند هستیم مثلاًنیرویبرق،حاصل اختراعات کسی است که زندگی خود را وقف این کار کرده است. بر خلاف سایر مشاغل، دانشمندان به خاطر اینکه از هر چیزی برای تحقیق و نو آوری دست می کشند مشهور هستند. درطول تاریخ از دانشمندان بسیاری یاد شده است که به خاطر اعتقادشان مورد آزار و اذیت قرار گرفتند اما حتی این هم آنها را از قدم برداشتن به سوی پیشرفت باز نداشت. در تلاش برای تجلیل از دانشمندان سراسر دنیا، این مقاله سعی دارد برخی از بزرگترین دانشمندان تاریخ را معرفی کند.

ارسطو

زندگینامه دانشمندان, بیوگرافی دانشمندان, دانشمندان معروف جهان

ارسطو به عنوان برجسته ترین فیلسوف دوران خودش شناخته شده است. او دانش وسیعی در رشته های مختلف داشت، که تنها عده ی کمی از دانشمندان قادر به این کار بوده اند.او دررشته های فیزیک، جانور شناسی، بیولوژی، سیاست، علم اخلاق و منطقعلاوهبررشتههایدیگرنیز نقش داشته است. با وجود اینکه ارسطو صد ها سال پیش از این زندگی می کرده است اماهنوزهمدر عصر حاضرنتیجه ی اقدامات او احساس می شود.

سراسحاق نیوتون

زندگینامه دانشمندان, بیوگرافی دانشمندان, دانشمندان معروف جهان

احتمالاً اسحاق نیوتون هم درست مثل ارسطو، از بزرگترین دانشمندان زمان خودش بوده است. او نیز در زمینه های مختلفی مثل ریاضیات، فیزیک و فلسفه ی طبیعی در کنار سایر رشته ها مهارت زیادی داشت. نیوتون بیشتر به خاطر نقشی که در تلاش و نهایتاً روشن کردن قانون گرانش و سه قانون حرکت داشت شناخته شده است. هیچ نشانه ای در زندگی جوانی این مرد بزرگ دانش وجود نداشت که نشان دهد اویکی از مشهور ترین دانشمندان دنیا خواهد شد ولی او توانست بر تمام موانعی که در برابرش بود غلبه کند و پیروز شود.

گالیلو گالیلی (گالیله)

زندگینامه دانشمندان, بیوگرافی دانشمندان, دانشمندان معروف جهان

تا به امروز گالیله هنوز هم به عنوان کسی که بیشترین سهم را در پیشرفت علم داشته شناخته شده است. با وجود اینکه به خاطر اعتقادش توسط کلیسا مورد آزار و اذیت قرار گرفتاما حتا آن هم او را از انجام اکتشافاتی که در عصر حاضر هم مورد استفاده هستند باز نداشت. او نه تنها یک فیزیکدان بلکه ستاره شناس و فیلسوف هم بود. سهم او در پیشرفت علم، اختراع تلسکوپ و بیان دو قانون اول حرکت را در بر دارد.

چارلز رابرت داروین

 

زندگینامه دانشمندان, بیوگرافی دانشمندان, دانشمندان معروف جهان

در ادامه، شماره ی چهار چارلز داروین است. هرچند کسانی هستند که در دانشمند بودن او اختلاف نظر دارند. سهم عمده ی او در یافتن منشاء انسان است. او همچنین به خاطر سفرهای بسیاری که دور دنیا برای اثبات نظریه خود انجام داده معروف است.

البرت انیشتین

زندگینامه دانشمندان, بیوگرافی دانشمندان, دانشمندان معروف جهان

با توجه به گذشته ی البرت انیشتین، هیچ کس فکر نمی کرد پسری که تا سه سالگی نمی توانست حرف بزند و تا هشت سالگی نمی توانست بخواند، یکی از بزرگترین دانشمندان تاریخ باشد. با وجود موانعی که در پیش داشت توانست جایزه ی صلح نوبل را به خاطر تلاش هایی که در زمینه ی فیزیک انجام داد، بگیرد.

توماس ادیسون

زندگینامه دانشمندان, بیوگرافی دانشمندان, دانشمندان معروف جهان

هیچ دانشمند دیگری نتوانسته است مثل ادیسون بیش از 1000 اختراع ثبت شده داشته باشد.مثل انیشتین، ادیسون هم در کودکی مشکلات یادگیری داشت. دستگاه گرامافون و لامپ الکتریکی از اختراعات اوست.

الساندرو جوزپه آنتونیوآناستاسیو ولتا

زندگینامه دانشمندان, بیوگرافی دانشمندان, دانشمندان معروف جهان

ولتا که ایتالیایی بود به عنوان یک دانشمند در زمینه ی توسعه ی باتری الکتریکی تلاش کرد. واحد اندازه گیری الکتریسیته "ولت" به یاد او و به خا طر احترام به تلاش های او نام گذاری شده است.

استفن هاکینگ

زندگینامه دانشمندان, بیوگرافی دانشمندان, دانشمندان معروف جهان

بعد از درگذشت البرت انیشتین، کسی فکر نمی کرد که دوره ی دانشمندان گذشته باشد اما استفن هاکینکزبه لیست بزرگترین دانشمندان قرن بیستم اضافه میشود. شهرت او به خاطر نظریه ی انفجار بزرگ و سیاه چاله است. او همچنین در دانشگاه کمبریج به عنوان استاد ریاضیات تدریس کرده است.

لوئی پاستور

زندگینامه دانشمندان, بیوگرافی دانشمندان, دانشمندان معروف جهان

لوئی بیشتر به خاطر تلاش هایی که در زمینه ی پزشکی انجام داده شناخته شده است. نظریه ی جوانه ((germاولین بار بوسیله ی او معرفی شد و در ازآن پس در مطالعات میکرو بیولوژی مورد استفاده قرار می گیرد.

سر جاگادیش چاندرا بوز

زندگینامه دانشمندان, بیوگرافی دانشمندان, دانشمندان معروف جهان

جاگادیش به خاطر اقداماتش در اختراع رادیو و مایکرو ویو مشهور است. او که اولین دانشمند بنگالی (بنگلادشی) است تلاش های بسیاری در زمینه ی پیشرفت علم داشته است.

لیست فوق تلاش کرده است که تنها بعضی از بهترین دانشمندان طول تاریخ را معرفی کند و این بدان معنی نیست که دانشمندانی که اینجا ذکر نشده اند در رشته های خاص خود تلاش های ارزنده ای نداشته اند. همچنان که دنیا و تکنولوژی پیشرفت می کند تلاش های بسیاری هم صرف این میشود که وسایل الکترونیکی موجود راکارآمد تر و کم هزینه تر کنند. برای مثال پس از اختراع اینترنت پیشرفت ها ادامه داشته است تا اطمینان حاصل شود که دسترسی به اینترنت نه تنها ارزان تر بلکه ساده تر هم باشد



:: بازدید از این مطلب : 444
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 30 دی 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عبدالکریم اشرفی دهکردی

 

باسمه تعالی

              اداره کل آموزش وپرورش استان چهارمحال وبختیاری

نام :                                             مدیریت آموزش وپرورش ناحیه دو شهرستان شهرکرد

 نام خانوادگی :                                             امتحانات داخلی دوره ابتدایی

نام پدر :                                           دبستان هیات امنایی دکتر علی شریعتی شهرکرد

نام درس :                                                            سال تحصیلی 92-1391

 

نمره با عدد :

 

 

نمره با حروف :

 

 

 

نام ونام خانوادگی آموزگار :

 

 

امضاءدبیر

 

تعداد سوال :                     تعداد صفحه :              تاریخ آزمون :     /      /1391        زمان آزمون :             دقیقه

 

 

ردیف

دانش آموزان عزیز با توکل به خدا وآرامش خاطر به سوالات زیر پاسخ دهید

بارم

1

یکی از موضوعات مهم در روابط دوستی....

الف) بازی نمودن است       ۝                      ب) انتخاب دوست است     ۝

ج)کمک به دیگران است     ۝                      د) رقابت در کارهاست       ۝

./5

2

پیشوایان بزرگ دینی از ما می خواهند که از دوستی با افراد........،.........و.......خودداری کنیم.

الف)دروغگو،حسود و سخن چین      ۝            ب)بخیل،سخن چین و حسود          ۝

ج)دروغگو،حسود و بخیل         ۝          د)دروغگو  ، بخیل و سخن چین  ۝

./5

3

یکی از نکات مهم در تصمیم گیری ها این است که از فکر و تجربه دیگران استفاده کنیم به این کار چه می گویند؟

الف( تحت تأثیر فشار های روانی دوستان قرار گرفتن  ۝     ب) خوب فکر کردن   ۝

ج)  مشورت        ۝                                                     د) به موقع تصمیم گرفتن  ۝

./5

 

4

چه عواملی در کشاورزی  مؤثرند؟

الف)سرمایه ،آب و هوا   ۝                        ب)خاک نیروی کار             ۝

ج)  نهادها،                   ۝                           د) عوامل طبیعی و انسانی   ۝

 

./5

5

در کشور ما حدود چند در صد برق یا انژی الکتریکی برق حرارتی است؟

الف)65%     ۝        ب)85%      ۝      ج)75%         ۝             د)95%۝

مسلملنلن تحت تأثیر چه عواملی به تفکر و آموختن علم اهمیت زیادی می دادند و در زمینه های مختلف پیشرفت کردند؟

الف) قرآن، تعالیم دینی اسلام   ۝          ب)    قرآن، پیشرفت علم و دانش ۝

ج)قرآن،استفاده از دانش های دیگران  ۝    د) تعالیم دینی اسلام، پیشرفت علم و دانش ۝

 

./5

6

 

./5

7

نخستین بیمارستان اسلامی به دستور چه کسی و در کجا بنا شد؟

الف) محمود غزنوی در بغداد  ۝       ب)عضدالدوله دیلمی در جندی شاپور۝

ج) عضدالدوله در بغداد         ۝                د) محمود غزنوی در جندی شاپور۝

./5

8

اوج شهرت شهر اصفهان مربوط به کدام دوره ی حکومت ها می باشد؟

الف)آل بویه     ۝           ب)افغان ها     ۝    ج)افشاریه   ۝     د)صفویه  ۝

 

./5

 

 

9

نوشته هایی بر روی  سنگ ، کاشی یا مانندآن را می گوییند؟

الف) سنگ واره  ۝     ب) تاریخچه     ۝         ج)کتیبه     ۝         د) هنر  ۝

 

 

./5

10

مشهور ترین خطاط و نقاشی های مینیاتوری در عصر صفویه به ترتیب کدامند؟

الف)علی رضا عباسی و رضا عباسی   ۝         ب)استاد میر عماد و محمود فرشچیان۝

ج) کمال الملک و حسین بهزاد          ۝              د)   رضا عباسی و علی رضا عباسی      ۝

 

./5

11

جمله های زیر را با وپاپه های مناسب کامل کنید.

همه ی  فعالیت های مربوط به.…………………..در منزل انجام نمی گیرد. ما برای بسیاری از فعالیت ها از مکان های……………….استفاده می کنیم.

 

1

12

تفریح وسرگرمی نیز برای انسان لازم است،چون باعث دوباره برای فعالیت های دیگر…………….………و…………………………استفاده می کنیم.

1

13

حکومت صفویه به ساختن…………… و……………اهمیت زیادی می داد.

1

14

این مسجد به فرمان شاه عباس ساخته شد تا …………. که عالم بزرگی بود در آن …………… برگزار کند و به تربیت وتدریس شاگردان بپردازد.

1

 

15

ایرانیان مسلمان دانش…….……را گستردند……………و……………از جمله این دانشمندان ایرانی  معروف در……………………هستند.

2

 

 

سوال های تشریحی

برای پاسخ دادن به سوال ها ی تشریحی از پشت صفحه استفاده نمایید.

 

 

16

حد و مرز دوستی را توضیح دهید؟

 

2

17

چهار مورد از نکاتی را که در موقع تصمیم گیری باید به آنها توجه کنیم را نام ببرید. و یکی را به دلخواه توضیح دهید؟

 

 

2

18

دو فعالیت مهم کشاورزی را نام ببرید و هر کدام را توضیح دهید؟

 

           

2

19

سه گروه عمده ی انرژی را نام ببرید  و بگویید بیشترین انرژی مورد نیاز ما از کدام گروه به دست می آید؟

 

2

20

چهار مورد از مؤسسات و سازمان هایی که در اوقات فراغت فعالیت می کند نام ببرید.

1

 

 

موفق باشید

گروه آموزشی پایه ششم

دبستان هیات امنایی  دکتر علی شریعتی شهرکرد

 



:: بازدید از این مطلب : 374
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 29 دی 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مهدی حیدری

مطالب جذاب علمی

 

 

نکته های جالب و خواندنی درباره ی نجوم

1_ همه ی اجسامی که با جوٌ زمین برخورد می کنند کاملا نمی سوزند.
2_ شهاب سنگهای بزرگ هر 000/10 سال یکبار با سطح زمین برخورد میکنند.
3_ وقتی جسمی با زمین برخورد می کند شهاب سنگ نامیده می شود.
4_ اجسام بزرگتر با نیروی بسیار زیادی با زمین برخورد کرده و گودالهایی را در روی آن به وجود می آورند. یکی از گودالها به اسم آریزونای آمریکاست. 

ستارگان چشمک زن
اگر شب هنگام که هوا تاریک و صاف است به آسمان نگاه کنید ستارگان را می بینید در یک شب کاملا صاف می بینید هزاران ستاره را ببینید . اگر آنها را با دقت کافی بررسی کنید متوجه می شوید که حتی دو ستاره شبیه به هم به نظر نمی رسند. ستارگان از نظر روشنی چشمک زدن و حتی رنگ با یکدیگر تفاوت دارند.

رنگ دما
رنگ ستارگان بسته به درجه حرارت سطح آنها متفاوت است. به عنوان مثال دمای یک ستاره ی سرخ کمتر یک ستاره ی نارنجی است. که دمای آن هم کمتر از دمای یک ستاره ی زرد است.

علت سوسوزدن ستارگان 
نوریک ستاره کم و بیش از موانع متعددی در فضا عبور کرده و به زمین می رسد گرچه قبل از رسیدن به زمین نور آن باید از جو نیز بگذرد نور ستاره هنگام عبور از هوا می تواند توسط جریانها و ذرات هوا شکسته شود. این امر باعث می شود که از دید یک ناظر زمینی ستاره به نظر چشمک یا سوسو بزند.
از کوچک به بزرگ
اندازه ی ستارگان متفاوت است. خورشید ستاره ی ما ستاره ی بزرگی نیست! و گا ستاره ای به رنگ سفید آبی است که چندین برابر خورشید می باشد. دبران که یک ستاره ی نارنجی رنگ است حدودا 20 برابر خورشید است.(بتل گوس) یک ستاره ی سرخ و عظیم است 600 برابر خورشید می باشد (بتل گوس) همان (آلفای جبار) یا (یدالجوزای الیمنی) است.

هفت خواهران 
در زمستان به سمت شمالی آسمان نگاه کنید. گروه کوچکی از ستارگان را می بینید که کنار هم گرد آمده اند و جزئ گروهی از ستارگان به نام صورت فلکی (ثور) هستند این مجموعه ی ستارگان را خوشه ی روین با هفت خواهران می نامند. اگر جه با چشم غیر مسلح فقط شش تای آنها را می توان دید. این ها گروهی از ستارگان هستند که با هــــم تشکیل یک خوشه را داده اند. نورانی ترین ستاره های این خوشه یک ستاره آبی رنگ درخشان است . علت رنگ آبی آنها بخاطر این است که بسیار سریع می سوزند ( چپ) و ستارگان تند سوز عمر زیادی ندارند. این نشان میدهد که ستاره های آبی رنگ در زمان نه چندان دوری متولد شده اند.

نامگذاری ستارگان
مردم همیشه داستان هایی درباره ستارگان ساخته و پرداخته اند و آنها را به گروههایی مرتبط کرده و نام شخصیتهایی را بر روی آنها گذاشته اند شما می توانید از این گروهها برای تقسیم بندی آسمان و پیداکردن مسیرتان از ستاره ای به ستاره ی دیگر استفاده کنید.

دیدار با ستارگان
تقسیم بندی ستارگان بر اساس گروههایی به نام صورت فلکی است. برای نشان دادن این صورتهای فلکی به طور واضح آسمان را به چند بخش ستاه ای تقسیم کرده اند. این تقسیم بندی ها نشان دهنده صور فلکی اصلی است که شامل بروج دوازده گانه و شکارچی (جبار) با کمربند سه ستاره گرزجنگی و سپرش می باشد.

شکارچی در حال تیراندازی
برای پیدا کردن ستاره ی شعرای یمانی می توان از صورت فلکی شکارچی (جبار) استفاده کرد. سه ستاره ی کمربند جبار به سوی صورت فلکی ثور (گاونر) هدایت می کند. با استفاده از 
ستاره ی پای شکارچی (رجل الجبار) و ستاره ی نیانی کمربندش می توانید ستاره ی کاستور (راس پیکرپیشین) را در صورت فلکی جوزا (دوپیکر) پیدا کنید.

راهنمایان شمالی
بخشی از صورت فلکی دب اکبر را هفت ستاره تشکیل می دهند. این هفت ستاره را (بگردان بزرگ) یا (گاو آهن) می نامند. دو ستاره ای که در لبه سمت راست قرار دارند ما را به سمت ستاره ی قطبی و صورت فلکی قطبی اسد (شیر) راهنمایی می کنند.دب اکبر هم چنین هدایت کننده ی ما به سوی صورتهای فلکی سیاهگوش وسماوک رامح (نگهبان شمالی) می باشد.

فضا از كجا شروع ميشود؟
فضا از بالاي جو شروع ميشود.هر چه بالاتر رويم هوا رقيقتر ميشود.در ارتفاع تقريبا 160 كيلومتري هوا به قدري رقيق ميشود كه در واقع چيزي از آن باقي نميماند.فضا از اين نقطه آغاز ميشود.

مدار چيست؟
مدار مسيري است دايره اي و يا بيضي شكل كه اجرامي در فضا ان را طي ميكنند.سيارات روي مدار محور دايره اي شكل خورشيد ميگردند و اقمار حول مداري به دور سيارات گردش ميكنند.براي قرار گرفتن يك فضاپيما در مدار زمين،فضاپيما بايد به آن سوي جو پرواز كند.فضاپيما بايد سرعت خود را لااقل به28 هزار كيلومتر در ساعت برساند، يعني تقريبا معادل 8 كيلومتر در ثانيه.اگر فضاپيما نتواند به اين سرعت برسد، به زمين سقوط خواهد كرد.

كدام سياره آن قدر دا‎غ است كه سرب در آن ذوب ميشود؟
گرمترين سياره، نزديكترين سياره به خورشيد،يعني تير يا عطارد نيست بلكه ناهيد،دومين سياره منظومه شمسي است.سطح اين سياره بسيار داغ است، زيرا برعكس تير، ناهيد داراي جو است.جو همانند شيشه هاي گلخانه به گرم كردن سطح سياره كمك ميكند.دماي اين سياره در حدود 500 درجه سانتيگراد است كه براي ذوب كردن بسياري از فلزات مانند قلع، سرب و روي كافي است.

سيارات داخلي و خارجي كجا قرار دارند؟ 
سيارات داخلي چهار سياره اي هستند كه نزديك خورشيدند،يعني تير،ناهيد،زمين و مريخ.پنج سياره ي ديگر يعني مشتري، كيوان، اورانوس، نپتون و پلوتون از خورشيد بسيار دورند و به همين دليل سيارات خارجي ناميده ميشوند.

كدام سيارات حلقه هايي به دور خوذ دارند؟
سه سياره ي مشتري، اورانوس و كيوان حلقه هايي به دور خود دارند.حلقه ها كمربندهاي باريكي از سنگهاي بزرگند كه حول محوري به دور سياره ميگردند.حلقه ي كيوان، اين سياره را به زيباترين سياره ي آسمان تبديل كرده است.ستاره شناسان عقيده دارند كه نپتون نيز داراي حلقه هايي است.
 
 
از هم یاری آقای مهدی حیدری کمال تشکر را دارم  با تقدیم احترام مدیر وبلاگ



:: بازدید از این مطلب : 458
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 28 دی 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مهدی حیدری

هر کس بنا بر تجربه يا تحقيق خود زمان يا زمانهاي خاصي را براي مطالعه پيشنهاد مي کند. به راستي بهترين زمان براي مطالعه چه موقعي است؟ چه زماني حافظه توانايي بيشتري براي به خاطر سپاري مطالب دارد؟ در چه هنگامي از شبانه روز، مغز کارايي بالاتري دارد؟ و خلاصه اينکه در چه زماني بايد درس خواند تا بتوان حد اکثر استفاده را از درس و يادگيري برد؟ 
پاسخ به اين پرسشها متفاوت است. عده اي معتقدند شب و خصوصا آخر شب، زماني مناسب براي مطالعه و يادگيري است و برعکس، عده اي ديگر عقيده دارند که مناسب ترين زمان براي يادگيري اوايل صبح است.
گروهي که معتقدند مطالعه آخر شب مناسب تر است، ميگويند چون خواننده بعد از مطالعه مي خوابد ذهن فرصت کافي براي پردازش اطلاعات دارد و مطالب خوانده شده بهتر در حافظه تثبيت مي گردد. لذا مطالب براي مدت طولاني تري در حافظه باقي مي ماند. در واقع اين گروه معتقدند از آنجا که در هنگام خواب مطلب يا اطلاعات جديد ديگري وارد حافظه نمي شود لذا فرصت کافي براي پردازش اطلاعات وارده است. 
آنان معتقدند با اين روش مطالب خوانده شده بهتر به خاطر سپرده مي شوند و کمتر فراموش مي گردند، زيرا خواب فرصتي بسيار مناسب براي ماندگاري آنها در حافظه است. 
گروهي که مطالعه در صبح زود را پيشنهاد مي کنند عقيده دارند که يادگيري نياز به مغز آماده وسر حال و بدون خستگي دارد . اين عده معتقدند با مغز خسته نمي توان چيزي را به درستي آموخت. در واقع اصل را بر آمادگي مغز مي دانند. اينان بر اين عقيده هستند که چون در شب مغز استراحت کرده و شخص خستگي ذهني ندارد لذا هنگام صبح آمادگي بيشتري براي يادگيري دارد و آنچه در صبح خوانده شود بهتر در حافظه باقي مي ماند، به همين دليل مطالعه در اوايل صبح را پيشنهاد مي کنند.

 

تفاوت صبح زود با آخر شب 
اخيرا عده اي از محققين نظره اي داده اند مبني بر اين که ساعات بين 30/8 تا 30/6 بعد از ظهر بهترين زمان براي مطالعه است 
اين پژوهشگران مي گويند: علم جديد« علم گاه زيست شناسي» مي گويد در هر ساعت از شبانه روز انسان استعداد و توانايي خاصي دارد. طبق عقايد قبلي پزشکان انسان طي ساعات مختلف شبانه روز در يک حالت تعادل پايدار به سر مي برد. 
اما يافته هاي اخير علم گاه زيست شناسي( کرونوييو لوژي) نشان مي دهد، بدن انسان در طي شبانه روز متحمل تغييرات زيادي در اين زمينه مي شود و در هر ساعت از روز توانايي خاصي دارد. 
اين محققين معتقدند حافظه کوتاه مدت و سرعت انتقال فکري در بيشتر افراد در ساخت آخر صبح تا اوايل بعد از ظهر به بيشترين حد فعاليت مي رسد. بهترين زمان براي فعال شدن حافظه دراز مدت از ساعت30/6تا30/8 بعد از ظهر است بنابراين اين اوقات زماني بسيار مناسب براي مطالعه به شمار مي رود. در ساعت آخر شب و اوايل صبح ميزان حافظه دراز مدت، درک مطلب و فراگيري دروس در کمترينم حد ممکن است . 
از همين نکته بايد استفاده کرد و به دانش آموزان توصيه کرد و زماني که حافظه دراز مدت فعاليت چنداني ندارد کم تر مطالعه کند. همچنين مي گويند: ميزان احساسات فرد نسبت به درد به طور کلي در طي روز افزايش مي يابد و در هنگام شب به حد اکثر مي رسد. طبق بررسي هاي انجام شده در زنان باردار نيز بيشترين شروع ساعات درد زايمان 12 نيمه شب تا 4 صبح است.

زمان دقيق مطالعه 
واقعيت اين است که هيچ زماني به طور دقيق و انحصاري براي مطالعه وجود ندارد ؛ يعني دقيقا نمي توان مشخص کرد که در چه هنگامي بايد مطالعه و در چه موقعي از آن پرهيز کرد بلکه هر وقت احساس کرديد که مي توانيد مطالعه کنيد درس خواندن را شروع کنيد. 
زمان مطالعه بستگي به خود شما دارد که چه موقعي از نظر جسمي و رواني آمادگي لازم را داريد. اگر نسبت به زمانهاي خاص براي مطالعه شرطي شده ايد آن اوقات بهترين زمان مطالعه است .
فرضا اگر هميشه عادت داريد صبح ها در مکان مشخص مطالعه کنيد آن زمان و آن مکان براي شما بسيار مناسب است زيرا نسبت به زمان و مکان مطالعه شرطي شده ايد تا آمادگي بيشتري براي تمرکز و يادگيري داريد.
به ياد داشته باشيد که بلافاصله پس از غذا خوردن( خصوصا ناهار يا شام) مطالعه نکنيد؛ زيرا با پر بودن معده خون به طرف آن هجوم آورده تا غذا هر چه سريعتر هضم گردد و در نتيجه خون کمتري به مغز مي رسد و احساس خواب آلودگي به فرد دست داده و سطح هوشياري مغز کاهش مي يابد . بنابراين پس از صرف غذا کمي استراحت کرده و بعد مطالعه را شروع کنيد.

 

شگفتي هاي زمان در حيات انسان 
« اکثر انسانها از نيمه شب تا شش صبح به دنيا مي آيند و بين 4 تا 10 صبح بدرود حيات مي گويند.»
و اما توصيه اي براي کساني که شديدا غير فعال هستند.برنامه روزانه خود را تجديد سازمان کنيد کارهاي مشکل و فعاليت هاي خلاقه را صبح هنگامي که کاملا هوشيار هستيد انجام دهيد و برنامه خود را طوري ترتيب دهيد که فعاليت هاي تحريک کننده و همکشي در طول ساعت اوليه بعدازظهر صورت بپذيرد در زير روشهايي را عنوان مي کنيم که طي آنها مي توانيد با ساعت دروني تان سازگار تر و موافق تر زندگي کنيد. 
9 صبح: حافظه کوتاه مدت انسان در نيمه هاي شب در اوج قدرت خود قرار دارد زيرا دماي بدن به پايين ترين مقدار خود مي رسد و مغز در اين حالت به نحو کار آيندي قادر به ذخيره اطلاعات مي باشد . اما خوشبختانه حافظه کوتاه مدت شما در ساعت 9 صبح نيز هنوز خوب کار مي کند. احتمالا اين درست همان زماني است که شما شروع به کار مي کنيد و اگر چنين است زمان مناسبي است براي ملاقات هاي کوتاه ولي نه ديدار هاي طولاني؛ زيرا زمان حافظه کوتاه مدت است. 
11 صبح: حل مسائل بين اواسط صبح و اواخر آن از هر زمان ديگري سهل تر انجام مي پذيرد پس از آن به علت افزايش خستگي اين توانايي سير نزولي خود را طي مي کند . بهترين وقت براي تصميم گيري دشوار، حول و حوش قبل از نهار است. 
2تا 5 بعد ازظهر: حساسيت نسبت به درد در واپسين ساعات بعد از ظهر به حداقل خود رسيده و بالعکس در نيمه هاي شب به اوج خود مي رسد، بنابراين بهتر است از دندانپزشک خود خود براي بعد از ظهر وقت بگيريد و از جلسات معالجاتي در ابتداي صبح پرهيز کنيد. با آغاز عصر، حساسيت نسبت به درد افزايش مي يابد، بنابراين اگر بايستي با دوچرخه خود به زمين بيفتيد يا تزريقي داشته باشيد آن را حدود ساعت 8 شب انجام دهيد. 
3 بعد از ظهر: حافظه بلند مدت آن نوع حافظه اي است که در موقع به خاطر آوردن وقايع ديروز يا ماه هاي گذشته از آن استفاده مي کنيم و در حدود 3 بعد از ظهر بيش از هر زماني با کارآيي عمل مي کند. اگر بايستي مطلب مهمي را به خاطر بسپاريد اين ساعت وقت آن است. 
4تا 8 بعد از ظهر: سرعت واکنش در ابتداي روز، نسبت به هر وقت ديگري کمتر است. ليکن تدريجا بهبود يافته و بين واپسين ساعات بعد از ظهر و اواسط عصر به بالاترين مقدار خود مي رسد . اين بهترين موقع براي تايپ کردن يا بازي تنيس است. 

7 بعد ازظهر: متابوليسم در اوايل عصر بالاترين حد خود را دارا است و در ساعت اوليه صبح پايين ترين حد را . اين حقيقت که سرعت متابوليسم در نيمه هاي شب کاهش مي يابد، به مبتلايان سرطان اميد تازه اي مي بخشد . سلول ها در حالت «کند» خود در مقابل داروهاي خاصي کمتر آسيب پذيرند و با زمان بندي صحيح وعده هاي مصرف مواد ضد سرطان مي توان کارايي آنها را افزايش داد. داروهاي ضد آسم و مسکن ها نيز در ساعات آخر عصر مؤثر ترند و اثرات جانبي کمتري را بر جاي مي گذارند. اما مخاطب اصلي ما دانش آموزان ، داوطلبان کنکور و دانشجويان هستند که بايد در ساعت هاي مختلف با توجه به آمادگي جسماني و ذهني مطالعه کنند و لزوما نبايستي در يک زمان بسيار کوتاه که شايد حافظه بلند مدت با کوتاه مدت قدري بيشتر فعال هستند، مطالعه کنند.



:: بازدید از این مطلب : 423
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 28 دی 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مهدی حیدری

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

الف – در بخش تولید علم

1- ورود ایران به جمع 10 کشور تاثیر گذار جهان با پیشرفت اعجاب انگیز علمی

در بیست و هفتمین جلسه ستاد راهبری اجرای نقشه جامع علمی کشور که روز سه شنبه دوازده دی ماه جاری در دبیرخانه این شورا برگزار شد، اعلام گردید که شورای اطلاعات ملی آمریکا در گزارش چشم انداز بیست ساله جهان، ایران را به دلیل پیشرفت های اعجاب انگیز علمی، یکی از 10 کشور تاثیر گذار جهان تا دو دهه آینده دانست. پیشرفت های اعجاب انگیز علمی و فناوری کشور در سال های اخیر، به عنوان یکی از منابع تولید قدرت ایران در عرصه بین الملل مورد توجه قرار گرفته است.

 

2- ایران در جایگاه سیزدهم تولید علم جهان قرار گرفت.

دکتر مهراد رییس مرکز منطقه ای اطلاع رسانی علوم و فناوری تعداد مقالات پردازش شده ایران در ISI   را 519 مقاله ذکر کرد و گفت: با گذشت تنها 7 روز از سال نو میلادی ایران جایگاه 13 تولید علم دنیا را به خود اختصاص داده است. ایشان همچنین با اشاره به اینکه شتاب علمی ایران بی نظیر است اعلام کرد، تولید علم در ایران 11 برابر دنیاست. وی اضافه کرد تعداد مقالات نمایه شده ایران در پایگاه اسکوپوس 14 هزار مقاله بوده در حالیکه تعداد مقالات ترکیه در این پایگاه علمی تاکنون 12 هزار مقاله ثبت شده است.

3- سهم 30 درصدی دانشگاه های علوم پزشکی در تولید علم کشور

در یک دهه گذشته سهم وزارت علوم، تحقیقات و فناوری از همه تولید علم کشور 58 درصد، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی5ر31 درصد و دانشگاه آزاد اسلامی 5ر10  درصد بوده است.  محسابه سهم تولید علم در وزارت علوم، وزارت بهداشت و دانشگاه آزاد براساس میزان فعالیت های علمی که نتیجه آن به صورت چاپ مقالات علمی د رنشریات بین المللی طاهر می شود، انجام می شود.

 

ب – در حوزه پزشکی و سایر علوم 

 

1-  اهدای بالاترین مدال فناوری آمریکا به جراح چشم ایرانی

مدال ملی علوم از سال 1959 توسط رییس جمهور ایالات متحده آمریکا به افرادی که مهمترین مشارکتها را در پیشبرد دانش در حوزه های علوم اجتماعی و رفتاری ، زیست شناشی، شیمی ، مهندسی، ریاضی و فیزیک داشته، اهدا شده است. کمیته 12 نفره ای مسئول برگزیدن برندگان جایزه است که توسط بنیاد ملی علوم مدیریت می شود.

این مدال امسال( 2013 میلادی) به آقای غلامعلی پیمان تعلق گرفت این حراج شبکیه برای اختراع دستورالعمل جراحی چشم لازیک این جایزه را در بخش فناوری و نوآوری دریافت کرده است. تجربه بیش از 40 سال وی در مهندسی و داروشناسی و همچنین تجربه و اطلاعات ژرف وی در عرصه چشم پزشکی به بهبود روشهای جراحی چشمی و شیوه های درمانی انقلابی منتهی شده است.

 

2-  محققان ایرانی نوعی ترمیم کننده آسفالت با ماندگاری بالا ساختند

پژوهشگران دانشکده مهندسی عمران و محیط زیست دانشگاه صنعتی امیر کبیر نوعی پر کننده جدید برای ترمیم آسفالت عرضه کردند که عمر و ماندگاری آسفالت را افزایش می دهد.

    مشکلات آسفالت ها، ایجاد تدریجی ترک، نفوذ آب و تخریب آنها است که روش متداول برای ترمیمی آسفالت، استفاده از مواد درزگیر است ولی خود درزگیرها در صورت نامطلوب بودن در مدت کوتاهی از ترک خارج می شوند. در این طرح تلاش بر آن شده که چسبندگی بین درزگیر و آسفالت افزایش یابد تا کارایی درزگیر را به میزان قابل ملاحظه ای افزایش دهد. براساس نتایج آزمایشگاهی این ماده می تواند عمر آسفالت را بین 2  تا 4 سال افزایش دهد. این آسفالت در یکی از محورهای شمالی کشور استفاده شد و نتایج یک ساله نشان داد این ماده می تواند مقاومت آسفالت را افزایش دهد. سابقه استفاده  از درزگیرها در دنیا حدود 40 سال ذکر شده و ترکیب های پرکننده موجود در بازار بیشتر دو جزیی و عمر کوتاه و کارایی کمتری دارند. در حالیکه هزینه تولید این درزگیر جدید در حدود نصف نمونه خارجی است و می توان از دستگاههای موجود درزگیری برای تزریق آن استفاده کرد.     

 

باتشکر از نویسنده مهدی حیدری



:: بازدید از این مطلب : 367
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 28 دی 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مهدی حیدری

چگونه مطالب درسي را مرور کنيم؟ 

چگونه مطالب درسي را مرور کنيم؟

 

در سال‌هاي پايه، فاصله مطالعه تا يادآوري مطالب بسيار کوتاه است، به همين دليل نياز و لزوم مرور دروس به درستي لمس نخواهد شد؛ اما درمقطع پيش‌دانشگاهي،‌ داوطلبان فرصتي براي مطالعه شب امتحان نخواهند داشت. بنابراين لازم است بعد از مطالعه صحيح و اصولي و رسم الگوي يادآوري، مطالب مطالعه شده مرور شوند تا در روز کنکور درحافظه بلندمدت بوده و براحتي قابل يادآوري باشند.

براي مرور صحيح بهتر است مراحل و شيوه درست آن را رعايت کنيم.

 

الف) انواع مرور:

مرور مي‌تواند به 3 شکل زير صورت پذيرد:

 

1- مرور از روي جزوه و کتاب:

در اين نوع مرور، داوطلب، مطلب را از منبع اوليه مجدداً مرور مي‌کند. يقيناً حتي اگر فقط مطالب مهم و قسمت‌هايي که علامت زده شده نيز مطالعه شوند، باز هم مرور از روي جزوه زمان زيادي را صرف خواهد کرد.

 

2- مرور با تست:

مي‌توانيد با زدن تست، ضمن حفظ آمادگي مطالب مورد مطالعه، آن را مرور کنيد؛ اما مرور با تست نمي‌تواند جامعيت مطلب را تضمين کند. يعني ممکن است بخشي از مطلب يا نکاتي وجود داشته باشند که در مجموعه تست مورد سؤال قرار نگيرد.

 

چگونه مطالب درسي را مرور کنيم؟

 

3- مرور از روي الگوي يادآوري (خلاصه‌نويسي):

اين نوع مرور، کامل‌ترين و مطمئن‌ترين و نيز سريع‌ترين شکل مرور است. در اين نوع مرور، شما بايد الگوي يادآوري فصل مورد نظر را در ذهن خود رسم کنيد و سعي کنيد تمامي قسمت‌ها را يادآوري کنيد و اگر نتوانستيد بخشي از الگو را يادآوري کنيد، بايد ابتدا کمي به ذهنتان فشار بياوريد تا گرسنه شود و آن گاه مي‌توانيد از روي منبع اصلي (جزوه و کتاب) آن را کامل کنيد.

اين کار باعث مي‌شود تا شما تمامي مطالب را مرور کنيد و مطلبي از قلم نيفتد. البته بعد از مرور الگو، مي‌توانيد تعدادي تست (به تناسب زمان و مبحث) نيز بزنيد.

 

ب) مراحل صحيح مرور:

اما اين که با چه فاصله زماني، مطالب را مطالعه و مرور مي‌کنيم نيز اهميت بسيار زيادي دارد.

طبق تحقيقات صورت گرفته، مطالب بايد يک روز بعد از رسم الگوي يادآوري فصل مجددا مرور شوند. تا يک هفته بعدمطالب در حافظه ما وجود دارد، اما يک هفته بعد بايد مجدداً الگو را به روش گفته شده مرور کرد. سومين مرور يک ماه بعداست و اگر مطالب 4 ماه بعد مرور شوند، بيشتر جزئيات در حافظه ما باقي خواهند ماند.

 

 

شما مي‌توانيد براي تنظيم دقيق اين فواصل زماني از يک تقويم استفاده کنيد. به اين ترتيب که بعد از رسم الگوي يادآوري، در فواصل يک روز، يک هفته، يک ماه و 4 ماه، نام الگويي را که بايد مرور کنيم، يادداشت نماييم تا در روز مرور آن را به طور کامل انجام دهيم.



:: بازدید از این مطلب : 387
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 27 دی 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عبدالکریم اشرفی دهکردی

 

حرف بزنید 
 
یک آدم صبور و دهن‌قرص، گیر بیاورید و کل بدبختی‌ها و جفتکهایی که از "الاغ زندگی" خورده‌اید را با او تقسیم کنید…
 
بازگو کردن مشکلات، وزن آنها را کم میکند… علاوه بر آن معمولا وقتی سفره دلتان را جلو کسی باز می‌کنید، اوهم سفره خودش را برایتان باز میکند و یحتمل می فهمید که شما در این دنیا، تنها آدم کتک خورده نیستید... و این یعنی آرامش..
دوم اینکه فقط به زمان حال فکر کنید:
 
گذشته‌تان و آینده‌تان را خیلی جدی نگیرید…
اصلا پاپیچ خرابکاریها و کوتاهی‌هایی که در گذشته در حق خودتان کرده‌اید، نشوید.
 
همه همینطور بوده‌اند وانگشت فرو کردن در زخمهای قدیمی، هیچ فایده‌ای جز چرکی شدن آنها ندارد.
 
آینده را هم که رسما باید به هیچ وجه به حساب نیاورید.
 
ترس از حوادث و رخدادهای احتمالی، حماقت محض است..
 
فکر هر چیزی، از خود آن چیز معمولا سخت‌تر و دردناک‌تر است…
سوم اینکه به خودتان استراحت بدهید:
 
حالامی‌گویم استراحت، یکهو فکرتان نرود به سمت یک ماه عشق و حال وسط سواحل هاوایی…! وسط همه گرفتاریها واسترسها و بدبختی‌هاتون...!!! 
 
آدم میتواند خیلی شیک به خود، مرخصی چند ساعته بدهد…
 
کمی تنهایی، کمی بچگی کردن، یا هر چیز نامتعارفی که شاید دوست داشته باشید…. که کمی از دنیای واقعی دورتان کند و خستگی را بگیرد…
 
مثل نهنگ‌ها که هر از چندگاهی به بالای آب می‌آیند و نفسی تازه می‌کنند و دوباره به زیر آب برمی‌گردند…
چهارم اینکه تن‌‌تان را بجنبانید
 
ورزش قاتل استرس است...
 
لزومی هم ندارد که وقتی می‌گوییم ورزش، خودتان را موظف کنید روزی هزار بار وزنه یک تنی بزنید و بازو دربیاورید…
 
همچین که یک جفتک چارکش منظم وخفیف در روز داشته باشید، کلی موثر است…
 
از من به شما نصیحت…
 
پنجم اینکه واقع‌بین باشید:
 
ما ملت شریف، بیشتر استرسمان بابت چیزهایی است که کنترلی روی آنها نداریم…
 
 
 ششم اینکه زندگی‌تان، میدان و مسابقه اسب‌دوانی نیست  
خودتان را دائم با دیگران مقایسه نکنید… مقایسه کردن و"رقابت‌پیشگی"، استرس‌زا است…
 
اینکه جاسم فوق‌لیسانس دارد و من ندارم و قاسم لامبورگینی دارد و من ندارم و عبود فلان دارد و من ندارم، شما را دقیقا می‌کند همان اسب مسابقه که همه عمرش را بابت هویج ِ سر چوب، دویده وبه هیچ کجا هم نرسیده…
 
زندگی مسخره‌تر از چیزی است که شما فکرش رامی‌کنید…
 
هیچ دونفری لزوما نباید مثل هم باشند…
خودتان باشید…
 
 
هفتم اینکه از مواجهه با عوامل "ترس‌زا" هراس نداشته باشید:
 
مثال ساده آن، دندان‌پزشک است…
وقتی دندان خراب دارید، یک کله پیش دکتر بروید و درستش کنید… نه اینکه مثل بز بترسید و یک عمر را از ترس دندان‌پزشک، بادرد آن بسازید و همه لقمه‌هایتان را با یکطرفتان بجوید…
 
نیم ساعت جنگیدن با درد، بهتر از یک عمر زندگی با ترس   درد است…
ترس، استرس می زاید
هشتم اینکه خوب بخورید و بخوابید
 
آدمی که درست نخوابد و نخورد، مغزش درست کارنمی‌کند…
مغز علیل هم، عادت دارد همه چیز را سخت و مهلک نشان دهد…
 
آدم وقتی گرسنه و خسته است، یک وزنه یک کیلویی را هم نمی‌تواند بلند کند، چه برسد به یک فکر چند کیلویی…!!
نهم اینکه بخندید:
 
همه مشکل دارند…
من دارم، شما هم دارید… همه بدبختی داریم، گرفتاری داریم و این موضوع تابع محل جغرافیایی آدمها هم نیست…
 
یاد بگیرید بخندید… به ریش دنیا و مشکلات بخندید…
 
به بدبختی‌ها بخندید… به من که دو ساعت صرف نوشتن این موضوع کردم،بخندید…
 
به خودتان بخندید…
 
دو بار اولش سخت است، اما کم کم عادت میکنید و می‌بینید که رابطه خنده و گرفتاری، مثل رابطه خیار است و سوختگی پوست… درمانش نمی‌کند اما دردش را کم میکند
 
 
دهم اینکه : 
 
 این ایمیل را برای کسانی که دوستشان دارید و از خندیدنشان شاد میشوید بفرستید


:: بازدید از این مطلب : 423
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 19 دی 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عبدالکریم اشرفی دهکردی
 

طرح درس ریاضی کسرها

 

گاماول: اهداف محتوایی و شناختی

انتظاردارم دانش آموزان مفهوم کسر را بدانند و بتوانند برای یک شکل یا وسایل کمک آموزشیکه با تعداد و دسته های مشخص در اختیار آنها قرار می گیرد کسر بنویسند و همچنینبرای یک کسر شکل رسم نموده و یا به طور مجسم آن را نشان دهند . برای این کار میتوان از وسایل همراه خود دانش آموزان یا کارت های رنگی و ... استفاده کرد .

گامدوم : سئوالات راهنمای درس

برایاینکه در دانش آموزان ایجاد انگیزه شود می توان از پیش در آمد ی برای اینکاراستفاده کرد مثلاً از آنها بخواهیم که اگر تولد یکی از آنها باشد و6نفر در تولد او حضور داشته باشندچگونه می توانندکیک را بین 6 نفر به طور مساوی تقسیم کنند و یا با کمک نماینده یکلاس می توان به تعداد بچه های کلاس سیب تهیه نموده و از آنها خواست که سیب را بهطور مساوی بین 6 نفر یا کمتر تقسیم کنند یا تعداد شکلات و ...

گامسوم : ارزشیابی

ازبچه ها خواسته می شود که در گروه های 4 نفری کسر را تمرین نموده و با راهنمایی معلمو تعیین تکلیف برای هر گروه که سیب ها را به چند قسمت مساوی تقسیم کنند به آنها کسرآموزش داده می شود بعد از اینکه معلم مطمئن شد که تمام گروهها کسر را فهمیده وکاملاً بر این موضوع مسلط شده لذا می توان از خود گروهها خواست که با مداد رنگ هایخودشان به تمرین و یاد گیری کسر به طور مشارکتی بپردازند همچنین دانش آموزان آشنابا رایانه می توانند در منزل به تمرین و ممارست بپردازند .

گامچهارم : ارتباطات

میتوان از علایق دانش آموزان و دانسته های قبلی آن ها نیز استفاده نمود . برای اینکارمی توان همان مثال اول در مورد کیک تولد را مطرح نمود . ( حالا که شما کسر راآموختید چگونه می توانید این کیک را بین 6 نفر تقسیم کنید . ) سپس از تمام گروه هاخواسته می شود که با نقاشی کردن این کار را انجام دهند . به این ترتیب که با رسم یکشکل هندسی و تقسیم آن به 6 قسمت مساوی و رنگ آمیزی آن کسر مربوط به یک ششم یا دوششم   و ... را نشان دهند . با اینکار هم کمک به یاد گیری کسر شده ، هم بچه ها با ذوق و شوق به رنگ آمیزی و ترسیماشکال هندسی می پردازند در این روش نوعی ترکیب و تلفیق بین درس ریاضی و هنر نیزایجاد می گردد .

گامپنجم :

برایرسیدن به اهداف مورد نظر باید بین اهداف و ارزشیابی وابستگی مستقیم وجود داشته باشددر این درس هدف توانایی درک مفهوم کسر و نوشتن کسر مورد نظر برای یک شکل است . دراین مرحله باید با توجه به توانایی های فردی هر دانش آموز به آنها تکلیف داد . تکتک دانش آموزان را پای تخته صدا می زنیم سپس برای دانش آموزان کم توان از کسرهایساده و اشکال ساده تمرین می دهیم ، نقاط ضعف آنها را رفع می کنیم و برای دانشآموزان تیز هوش می توان از کسرهای دیگر که در حد توان آنها باشد سؤال پرسیده و کارمی کنیم .

گامششم : استراتژی تدریس ، مدیریت و مواد و منابع

بعدار یاد گیری درس توسط تمام دانش آموزان و ارزشیابی از تک تک آنها تمرینات کتاب درسیکه در توان همه ی دانش آموزان می باشد را به آنها تکلیف می دهیم علاوه بر آن ازآنها می خواهیم که خودشان هم چند نمونه از شکل ها و کسرها را در دفتر شان بنویسند وبا گروه خود همکاری نموده و یک نمونه سؤال هر گروه برای جلسه ی بعد داشته باشند ودر جلسه ی آینده سؤالات گروهها را با هم جابه جا می کنیم تا سؤالات مختلف گروههاتوسط دانش آموزان حل شود و معلم مربوطه نظارت کامل بر این سؤالات باید داشته باشدنقش معلم به عنوان راهنما ، همواره در کنار دانش آموزان خواهد بود .

برایکار گروهی ، دانش آموزان می توانند از آزمایشگاه مدرسه یا حتی حیاط مدرسه نیزاستفاده کنند و با گروه خود و گروه های دیگر تعامل داشته باشند ، هم فکری و مشورتکنند و سرانجام به هدف و نتیجه ی اصلی درس برسند . برای یاد گیری بیشتر دانش آموزانمی توان توجه آنها را به کتابهای کمک درسی استاندارد که مورد تایید آموزش و پرورشمی باشد جلب کرد . در این درس از هر وسیله ی ساده ای که در اختیار دانش آموزان باشدو از کارت ها و کاغذ های رنگ و مهره های رنگی و ... می توان استفاده نمود .

گام هشتم : در این مرحله ( ارزیابی درس و معلم ) می توان از سؤالات چالشی که برای ارزیابی بازده درس به کارآید استفاده نمود . مثلاً اگر تعداد دانش آموزان یک کلاس 36 نفر است و می خواهیم  یک چهارمدانش آموزان این کلاس را به کتابخانه ببریم ، چند نفر میتوانند از کتابخانه دیدن نمایند ؟ و ...

 

 

موفق باشید :اشرفی



:: بازدید از این مطلب : 872
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 19 دی 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عبدالکریم اشرفی دهکردی

زندگینامه امام علی بن موسی الرضا (علیه السلام)

 

مقدمه:

امام علی ‌بن موسی‌الرضا (علیه السلام) هشتمین امام شیعیان از سلاله پاک رسول خدا و هشتمین جانشین پیامبر مکرم اسلام می‌باشند.

ایشان در سن 35 سالگی عهده‌دار مسئولیت امامت و رهبری شیعیان گردیدند و حیات ایشان مقارن بود با خلافت خلفای عباسی که سختی‌ها و رنج بسیاری را بر امام رواداشتند و سر انجام مأمون عباسی ایشان را در سن 55 سالگی به شهادت رساند. در این نوشته به طور خلاصه، بعضی از ابعاد زندگانی آن حضرت را بررسی می‌نماییم.

 

نام، لقب و کنیه امام:

نام مبارک ایشان علی و کنیه آن حضرت ابوالحسن و مشهورترین لقب ایشان "رضا" به معنای "خشنودی" می‌باشد. امام محمد تقی (علیه السلام) امام نهم و فرزند ایشان سبب نامیده شدن آن حضرت به این لقب را اینگونه نقل می‌فرمایند: "خداوند او را رضا لقب نهاد زیرا خداوند در آسمان و رسول خدا و ائمه اطهار در زمین از او خشنود بوده‌اند و ایشان را برای امامت پسندیده‌اند و همینطور (به خاطر خلق و خوی نیکوی امام) هم دوستان و نزدیکان و هم دشمنان از ایشان راضی و خشنود بود‌ند."

یکی از القاب مشهور حضرت "عالم آل محمد" است. این لقب نشانگر ظهور علم و دانش ایشان می‌باشد. جلسات مناظره متعددی که امام با دانشمندان بزرگ عصر خویش، بویژه علمای ادیان مختلف انجام داد و در همه آنها با سربلندی تمام بیرون آمد دلیل کوچکی بر این سخن است، که قسمتی از این مناظرات در بخش "جنبه علمی امام" آمده است. این توانایی و برتری امام، در تسلط بر علوم یکی از دلایل امامت ایشان می‌باشد و با تأمل در سخنان امام در این مناظرات، کاملاً این مطلب روشن می‌گردد که این علوم جز از یک منبع وابسته به الهام و وحی نمی‌تواند سرچشمه گرفته باشد.

 

پدر و مادر امام:

پدر بزرگوار ایشان امام موسی کاظم (علیه السلام) پیشوای هفتم شیعیان بودند که در سال 183 ﻫ.ق. به دست هارون عباسی به شهادت رسیدند و مادر گرامیشان "نجمه" نام داشت.

 

تولد امام:

حضرت رضا (علیه السلام) در یازدهم ذیقعدﺓ الحرام سال 148 هجری در مدینه منوره دیده به جهان گشودند. از قول مادر ایشان نقل شده است که: "هنگامی‌که به حضرتش حامله شدم به هیچ وجه ثقل حمل را در خود حس نمی‌کردم و وقتی به خواب می‌رفتم، صدای تسبیح و تمجید حق تعالی و ذکر "لااله‌الاالله" را از شکم خود می‌شنیدم، اما چون بیدار می‌شدم دیگر صدایی بگوش نمی‌رسید. هنگامی‌که وضع حمل انجام شد، نوزاد دو دستش را به زمین نهاد و سرش را به سوی آسمان بلند کرد و لبانش را تکان می‌داد؛ گویی چیزی می‌گفت."(2)

 نظیر این واقعه، هنگام تولد دیگر ائمه و بعضی از پیامبران الهی نیز نقل شده است، از جمله حضرت عیسی که به اراده الهی در اوان تولد، در گهواره لب به سخن گشوده و با مردم سخن گفتند که شرح این ماجرا در قرآن کریم آمده است.(3)

 

زندگی امام در مدینه:

حضرت رضا (علیه السلام) تا قبل از هجرت به مرو در مدینه زادگاهشان، ساکن بودند و در آنجا در جوار مدفن پاک رسول خدا و اجداد طاهرینشان به هدایت مردم و تبیین معارف دینی و سیره نبوی می‌پرداختند. مردم مدینه نیز بسیار امام را دوست می‌داشتند و به ایشان همچون پدری مهربان می‌نگریستند. تا قبل از این سفر، با اینکه امام بیشتر سالهای عمرش را در مدینه گذرانده بود، اما در سراسر مملکت اسلامی پیروان بسیاری داشت که گوش به فرمان اوامر امام بودند.

 امام در گفتگویی که با مأمون درباره ولایت عهدی داشتند، در این باره این گونه می‌فرمایند: "همانا ولایت عهدی هیچ امتیازی را بر من نیفزود. هنگامی که من در مدینه بودم فرمان من در شرق و غرب نافذ بود و اگر از کوچه‌های شهر مدینه عبور می‌کردم، عزیرتر از من کسی نبود. مردم پیوسته حاجاتشان را نزد من می‌آوردند و کسی نبود که بتوانم نیاز او را برآورده سازم مگر اینکه این کار را انجام می‌دادم و مردم به چشم عزیز و بزرگ خویش، به من مى‌نگریستند."

 

امامت حضرت رضا (علیه السلام):

امامت و وصایت حضرت رضا (علیه السلام) بارها توسط پدر بزرگوار و اجداد طاهرینشان و رسول اکرم (صلی الله و علیه و اله) اعلام شده بود. به خصوص امام کاظم (علیه السلام) بارها در حضور مردم ایشان را به عنوان وصی و امام بعد از خویش معرفی کرده بودند که به نمونه‌ای از آنها اشاره می‌نماییم.

 یکی از یاران امام موسی کاظم (علیه السلام) می‌گوید: «ما شصت نفر بودیم که موسی بن‌جعفر به جمع ما وارد شد و دست فرزندش علی در دست او بود. فرمود: "آیا می‌دانید من کیستم؟" گفتم: "تو آقا و بزرگ ما هستی." فرمود: "نام و لقب من را بگویید." گفتم: "شما موسی بن جعفر بن محمد هستید." فرمود: "این که با من است کیست؟" گفتم: "علی بن موسی بن جعفر." فرمود: "پس شهادت دهید او در زندگانی من وکیل من است و بعد از مرگ من وصی من می‌باشد."»(4) در حدیث مشهوری نیز که جابر از قول نبى ‌اکرم نقل می‌کند امام رضا (علیه السلام) به عنوان هشتمین امام و وصی پیامبر معرفی شده‌اند. امام صادق (علیه السلام) نیز مکرر به امام کاظم می‌فرمودند که "عالم‌ آل محمد از فرزندان تو است و او وصی بعد از تو می‌باشد."

 

اوضاع سیاسی:

 مدت امامت امام هشتم در حدود بیست سال بود که می‌توان آن را به سه بخش جداگانه تقسیم کرد:

 ده سال اول امامت آن حضرت، که همزمان بود با زمامداری هارون.

1-      پنج سال بعد از‌ آن که مقارن با خلافت امین بود.

2-      پنج سال آخر امامت آن بزرگوار که مصادف با خلافت مأمون و تسلط او بر قلمرو اسلامی آن روز بود.

 مدتی از روزگار زندگانی امام رضا (علیه السلام) همزمان با خلافت هارون الرشید بود. در این زمان است که مصیبت دردناک شهادت پدر بزرگوارشان و دیگر مصیبت‌های اسفبار برای علویان (سادات و نوادگان امیرالمؤمنین) واقع شده است. در آن زمان کوشش‌های فراوانی در تحریک هارون برای کشتن امام رضا (علیه السلام) می‌شد تا آنجا که در نهایت هارون تصمیم بر قتل امام گرفت؛ اما فرصت نیافت نقشه خود را عملی کند. بعد از وفات هارون فرزندش امین به خلافت رسید. در این زمان به علت مرگ هارون ضعف و تزلزل بر حکومت سایه افکنده بود و این تزلزل و غرق بودن امین در فساد و تباهی باعث شده بود که او و دستگاه حکومت، از توجه به سوی امام و پیگیری امر ایشان بازمانند. از این رو می‌توانیم این دوره را در زندگی امام دوران آرامش بنامیم.

اما سرانجام مأمون عباسی توانست برادر خود امین را شکست داده و او را به قتل برساند و لباس قدرت را به تن نماید و توانسته بود با سرکوب شورشیان فرمان خود را در اطراف و اکناف مملکت اسلامی جاری کند. وی حکومت ایالت عراق را به یکی از عمال خویش واگذار کرده بود و خود در مرو اقامت گزید و فضل ‌بن ‌سهل را که مردی بسیار سیاستمدار بود، وزیر و مشاور خویش قرار داد. اما خطری که حکومت او را تهدید می‌کرد علویان بودند که بعد از قرنی تحمل شکنجه و قتل و غارت، اکنون با استفاده از فرصت دو دستگی در خلافت، هر یک به عناوین مختلف در خفا و آشکار عَلم مخالفت با مأمون را برافراشته و خواهان براندازی حکومت عباسی بودند؛ به علاوه آنان در جلب توجه افکار عمومی مسلمین به سوی خود، و کسب حمایت آنها موفق گردیده بودند و دلیل آشکار بر این مدعا این است که هر جا علویان بر ضد حکومت عباسیان قیام و شورش می‌کردند، انبوه مردم از هر طبقه دعوت آنان را اجابت کرده و به یاری آنها بر می‌خواستند و این، بر اثر ستم‌ها و نارواییها و انواع شکنجه‌های دردناکی بود که مردم و بخصوص علویان از دستگاه حکومت عباسی دیده بودند. از این رو مأمون درصدد بر آمده بود تا موجبات برخورد با علویان را برطرف کند. بویژه که او تصمیم داشت تشنجات و بحران‌هایی را که موجب ضعف حکومت او شده بود از میان بردارد و برای استقرار پایه‌های قدرت خود، محیط را امن و آرام سازد. لذا با مشورت وزیر خود فضل بن سهل تصمیم گرفت تا دست به خدعه‌ای بزند. او تصمیم گرفت تا خلافت را به امام پیشنهاد دهد و خود از خلافت به نفع امام کناره‌گیری کند، زیرا حساب می‌کرد نتیجه از دو حال بیرون نیست، یا امام می‌پذیرد و یا نمی‌پذیرد و در هر دو حال برای خود او و خلافت عباسیان، پیروزی است. زیرا اگر بپذیرد ناگزیر، بنابر شرطی که مأمون قرار می‌داد ولایت عهدی آن حضرت را خواهد داشت و همین امر مشروعیت خلافت او را پس از امام نزد تمامی گروه‌ها و فرقه‌های مسلمانان تضمین می‌کرد. بدیهی است برای مأمون آسان بود در مقام ولایتعهدی بدون این که کسی آگاه شود، امام را از میان بردارد تا حکومت به صورت شرعی و قانونی به او بازگردد. در این صورت علویان با خشنودی به حکومت می‌نگریستند و شیعیان خلافت او را شرعی تلقی می‌کردند و او را به عنوان جانشین امام می‌پذیرفتند. از طرف دیگر چون مردم حکومت را مورد تایید امام می‌دانستند لذا قیامهایی که بر ضد حکومت می‌شد جاذبه و مشروعیت خود را از دست می‌داد.

 او می‌اندیشید اگر امام خلافت را نپذیرد ایشان را به اجبار ولیعهد خود می‌کند که در اینصورت بازهم خلافت و حکومت او در میان مردم و شیعیان توجیه می‌گردد و دیگر اعتراضات و شورشهایی که به بهانه غصب خلافت و ستم، توسط عباسیان انجام می‌گرفت دلیل و توجیه خود را از دست می‌داد و با استقبال مردم و دوستداران امام مواجه نمی‌شد. از طرفی او می‌توانست امام را نزد خود ساکن کند و از نزدیک مراقب رفتار امام و پیروانش باشد و هر حرکتی از سوی امام و شیعیان ایشان را سرکوب کند. همچنین او گمان می‌کرد که از طرف دیگر شیعیان و پیروان امام، ایشان را به خاطر نپذیرفتن خلافت در معرض سئوال و انتقاد قرار خواهند داد و امام جایگاه خود را در میان دوستدارانش از دست می‌دهد.

 

سفر به سوی خراسان:

مأمون برای عملی کردن اهداف ذکر شده چند تن از مأموران مخصوص خود را به مدینه، خدمت حضرت رضا (علیه السلام) فرستاد تا حضرت را به اجبار به سوی خراسان روانه کنند. همچنین دستور داد حضرتش را از راهی که کمتر با شیعیان برخورد داشته باشد، بیاورند. مسیر اصلی در آن زمان راه کوفه، جبل، کرمانشاه و قم بوده است که نقاط شیعه‌نشین و مراکز قدرت شیعیان بود. مأمون احتمال می‌داد که ممکن است شیعیان با مشاهده امام در میان خود به شور و هیجان آیند و مانع حرکت ایشان شوند و بخواهند آن حضرت را در میان خود نگه دارند که در این صورت مشکلات حکومت چند برابر می‌شد. لذا امام را از مسیر بصره، اهواز و فارس به سوی مرو حرکت داد.ماموران او نیز پیوسته حضرت را زیر نظر داشتند و اعمال امام را به او گزارش می‌دادند.

 

حدیث سلسلة الذهب:

در طول سفر امام به مرو، هر کجا توقف می‌فرمودند، برکات زیادی شامل حال مردم آن منطقه می‌شد. از جمله هنگامیکه امام در مسیر حرکت خود وارد نیشابور شدند و در حالی که در محملی قرار داشتند از وسط شهر نیشابور عبور کردند. مردم زیادی که خبر ورود امام به نیشابور را شنیده بودند، همگی به استقبال حضرت آمدند. در این هنگام دو تن از علما و حافظان حدیث نبوی، به همراه گروه‌های بیشماری از طالبان علم و اهل حدیث و درایت، مهار مرکب را گرفته و عرضه داشتند: "ای امام بزرگ و ای فرزند امامان بزرگوار، تو را به حق پدران پاک و اجداد بزرگوارت سوگند می‌دهیم که رخسار فرخنده خویش را به ما نشان دهی و حدیثی از پدران و جد بزرگوارتان، پیامبر خدا، برای ما بیان فرمایی تا یادگاری نزد ما باشد." امام دستور توقف مرکب را دادند و دیدگان مردم به مشاهده طلعت مبارک امام روشن گردید. مردم از مشاهده جمال حضرت بسیار شاد شدند به طوری که بعضی از شدت شوق می‌گریستند و آنهایی که نزدیک ایشان بودند، بر مرکب امام بوسه می‌زدند. ولوله عظیمی در شهر طنین افکنده بود به طوری که بزرگان شهر با صدای بلند از مردم می‌خواستند که سکوت نمایند تا حدیثی از آن حضرت بشنوند. تا اینکه پس از مدتی مردم ساکت شدند و حضرت حدیث ذیل را کلمه به کلمه از قول پدر گرامیشان و از قول اجداد طاهرینشان به نقل از رسول خدا و به نقل از جبرائیل از سوی حضرت حق سبحانه و تعالی املاء فرمودند: "کلمه لااله‌الاالله حصار من است پس هر کس آن را بگوید داخل حصار من شده و کسی که داخل حصار من گردد ایمن از عذاب من خواهد بود." سپس امام فرمودند: "اما این شروطی دارد و من، خود، از جمله آن شروط هستم."

 این حدیث بیانگر این است که از شروط اقرار به کلمه لااله‌الاالله که مقوم اصل توحید در دین می‌باشد، اقرار به امامت آن حضرت و اطاعت و پذیرش گفتار و رفتار امام می‌باشد که از جانب خداوند تعالی تعیین شده است. در حقیقت امام شرط رهایی از عذاب الهی را توحید و شرط توحید را قبول ولایت و امامت می‌دانند.

 

ولایت عهدی:

باری، چون حضرت رضا (علیه السلام) وارد مرو شدند، مأمون از ایشان استقبال شایانی کرد و در مجلسی که همه ارکان دولت حضور داشتند صحبت کرد و گفت: "همه بدانند من در آل عباس و آل علی (علیه السلام) هیچ کس را بهتر و صاحب حق‌تر به امر خلافت از علی بن موسی رضا (علیه السلام) ندیدم." پس از آن به حضرت رو کرد و گفت: "تصمیم گرفته‌ام که خود را از خلافت خلع کنم و آن را به شما واگذار نمایم." حضرت فرمودند: "اگر خلافت را خدا برای تو قرار داده جایز نیست که به دیگری ببخشی و اگر خلافت از آن تو نیست، تو چه اختیاری داری که به دیگری تفویض نمایی." مأمون بر خواسته خود پافشاری کرد و بر امام اصرار ورزید. اما امام فرمودند:‌ "هرگز قبول نخواهم کرد." وقتی مأمون مأیوس شد گفت: "پس ولایت عهدی را قبول کن تا بعد از من شما خلیفه و جانشین من باشید." این اصرار مأمون و انکار امام تا دو ماه طول کشید و حضرت قبول نمی‌فرمودند و می‌گفتند: "از پدرانم شنیدم، من قبل از تو از دنیا خواهم رفت و مرا با زهر شهید خواهند کرد و بر من ملائک زمین و آسمان خواهند گریست و در وادی غربت در کنار هارون ‌الرشید دفن خواهم شد." اما مأمون بر این امر پافشاری نمود تا آنجاکه مخفیانه و در مجلس خصوصی حضرت را تهدید به مرگ کرد. لذا حضرت فرمودند: "اینک که مجبورم، قبول می‌کنم به شرط آنکه کسی را نصب یا عزل نکنم و رسمی را تغییر ندهم و سنتی را نشکنم و از دور بر بساط خلافت نظر داشته باشم." مأمون با این شرط راضی شد. پس از آن حضرت، دست را به سوی آسمان بلند کردند و فرمودند: "خداوندا! تو می‌دانی که مرا به اکراه وادار نمودند و به اجبار این امر را اختیار کردم؛ پس مرا مؤاخذه نکن همان گونه که دو پیغمبر خود یوسف و دانیال را هنگام قبول ولایت پادشاهان زمان خود مؤاخذه نکردی. خداوندا، عهدی نیست جز عهد تو و ولایتی نیست مگر از جانب تو، پس به من توفیق ده که دین تو را برپا دارم و سنت پیامبر تو را زنده نگاه دارم. همانا که تو نیکو مولا و نیکو یاوری هستی."

 

جنبه علمی امام:

مأمون که پیوسته شور و اشتیاق مردم نسبت به امام و اعتبار بی‌همتای امام را در میان ایشان می‌دید می‌خواست تا این قداست و اعتبار را خدشه‌دار سازد و از جمله کارهایی که برای رسیدن به این هدف انجام داد تشکیل جلسات مناظره‌ای بین امام و دانشمندان علوم مختلف از سراسر دنیا بود، تا آنها با امام به بحث بپردازند، شاید بتوانند امام را از نظر علمی شکست داده و وجهه علمی امام را زیر سوال ببرند که  شرح یکی از این مجالس را می‌آوریم:

 "برای یکی از این مناظرات، مأمون فضل بن سهل را امر کرد که اساتید کلام و حکمت را از سراسر دنیا دعوت کند تا با امام به مناظره بنشینند. فضل نیز اسقف اعظم نصاری، بزرگ علمای یهود، روسای صابئین (پیروان حضرت یحیی)، بزرگ موبدان زرتشتیان و دیگر متکلمین وقت را دعوت کرد. مأمون هم آنها را به حضور پذیرفت و از آنها پذیرایی شایانی کرد و به آنان گفت: "دوست دارم که با پسر عموی من (مأمون از نوادگان عباس عموی پیامبر است که ناگزیر پسر عموی امام می‌باشد.) که از مدینه پیش من آمده مناظره کنید." صبح روز بعد مجلس آراسته‌ای تشکیل داد و مردی را به خدمت حضرت رضا (علیه السلام) فرستاد و حضرت را دعوت کرد. حضرت نیز دعوت او را پذیرفتند و به او فرمودند: "آیا می‌خواهی بدانی که مأمون کی از این کار خود پشیمان می‌شود." او گفت: "بلی فدایت شوم." امام فرمودند: "وقتی مأمون دلایل مرا بر رد اهل تورات از خود تورات و بر اهل انجیل از خود انجیل و از اهل زبور از زبورشان و بر صابئین بزبان ایشان و بر آتش‌پرستان بزبان فارسی و بر رومیان به زبان رومی‌شان بشنود و ببیند که سخنان تک ‌تک اینان را رد کردم و آنها سخن خود را رها کردند و سخن مرا پذیرفتند آنوقت مأمون می‌فهمد که توانایی کاری را که می‌خواهد انجام دهد ندارد و پشیمان می‌شود و لاحول و لا قوه الا بالله العلی العظیم." سپس حضرت به مجلس مأمون تشریف ‌فرما شدند و با ورود حضرت، مأمون ایشان را برای جمع معرفی کرد و سپس گفت: "دوست دارم با ایشان مناظره کنید." حضرت رضا (علیه السلام) نیز با تمامی آنها از کتاب خودشان درباره دین و مذهبشان مباحثه نمودند. سپس امام فرمود: "اگر کسی در میان شما مخالف اسلام است بدون شرم و خجالت سئوال کند." عمران صایی که یکی از متکلمین بود از حضرت سؤالات بسیاری کرد و حضرت تمام سؤالات او را یک به یک پاسخ گفتند و او را قانع نمودند. او پس از شنیدن جواب سؤالات خود از امام، شهادتین را بر زبان جاری کرد و اسلام آورد و با برتری مسلم امام، جلسه به پایان رسید و مردم متفرق شدند. روز بعد حضرت، عمران صایی را به حضور طلبیدند و او را بسیار اکرام کردند و از آن به بعد عمران صایی خود یکی از مبلغین دین مبین اسلام گردید.

 رجاء ابن ضحاک که از طرف مأمون مامور حرکت دادن امام از مدینه به سوی مرو بود، می‌گوید: «آن حضرت در هیچ شهری وارد نمی‌شد مگر اینکه مردم از هر سو به او روی می‌آوردند و مسائل دینی خود را از امام می‌پرسیدند. ایشان نیز به آنها پاسخ می‌گفت و احادیث بسیاری از پیامبر خدا و حضرت علی (علیه السلام) بیان می‌فرمود. هنگامی که از این سفر بازگشتم نزد مأمون رفتم. او از چگونگی رفتار امام در طول سفر پرسید و من نیز آنچه را در طول سفر از ایشان دیده بودم بازگو کردم. مأمون گفت: "آری، ای پسر ضحاک! ایشان بهترین، داناترین و عابدترین مردم روی زمین است."»

 

اخلاق و منش امام:

خصوصیات اخلاقی و زهد و تقوای آن حضرت به گونه‌ای بود که حتی دشمنان خویش را نیز شیفته و مجذوب خود کرده بود. با مردم در نهایت ادب تواضع و مهربانی رفتار می‌کرد و هیچ گاه خود را از مردم جدا نمی‌نمود.

 یکی از یاران امام می‌گوید: "هیچ گاه ندیدم که امام رضا (علیه السلام) در سخن بر کسی جفا ورزد و نیز ندیدم که سخن کسی را پیش از تمام شدن قطع کند. هرگز نیازمندی را که می‌توانست نیازش را برآورده سازد رد نمی‌کرد در حضور دیگری پایش را دراز نمی‌فرمود. هرگز ندیدم به کسی از خدمتکارانش بدگویی کند. خنده او قهقهه نبود بلکه تبسم می‌فرمود. چون سفره غذا به میان می‌آمد، همه افراد خانه حتی دربان و مهتر را نیز بر سر سفره خویش می‌نشاند و آنان همراه با امام غذا می‌خوردند. شبها کم می‌خوابید و بسیاری از شبها را به عبادت می‌گذراند. بسیار روزه می‌گرفت و روزه سه روز در ماه را ترک نمی‌کرد. کار خیر و انفاق پنهان بسیار داشت. بیشتر در شبهای تاریک، مخفیانه به فقرا کمک می‌کرد."(5) یکی دیگر از یاران ایشان می‌گوید: "فرش آن حضرت در تابستان حصیر و در زمستان پلاسی بود. لباس او در خانه درشت و خشن بود، اما هنگامی که در مجالس عمومی شرکت می‌کرد، خود را می‌آراست (لباسهای خوب و متعارف می‌پوشید).(6) شبی امام میهمان داشت، در میان صحبت چراغ ایرادی پیدا کرد، میهمان امام دست پیش آورد تا چراغ را درست کند، اما امام نگذاشت و خود این کار را انجام داد و فرمود: "ما گروهی هستیم که میهمانان خود را به کار نمی‌گیریم."(7)

 شخصی به امام عرض کرد: "به خدا سوگند هیچکس در روی زمین از جهت برتری و شرافت اجداد، به شما نمی‌رسد." امام فرمودند:" تقوی به آنان شرافت داد و اطاعت پروردگار، آنان را بزرگوار ساخت."(8)

 مردی از اهالی بلخ می‌گوید: "در سفر خراسان با امام رضا (علیه السلام) همراه بودم. روزی سفره گسترده بودند و امام همه خدمتگزاران حتی سیاهان را بر آن سفره نشاند تا همراه ایشان غذا بخورند. من به امام عرض کردم: "فدایت شوم بهتر است اینان بر سفره‌ای جداگانه بنشینند." امام فرمود: "ساکت باش، پروردگار همه یکی است. پدر و مادر همه یکی است و پاداش هم به اعمال است."(9)

 یاسر، خادم حضرت می‌گوید: «امام رضا (علیه السلام) به ما فرموده بود: "اگر بالای سرتان ایستادم (و شما را برای کاری طلبیدم) و شما مشغول غذا خوردن بودید بر نخیزید تا غذایتان تمام شود. به همین جهت بسیار اتفاق می‌افتاد که امام ما را صدا می‌کرد و در پاسخ او می‌گفتند: "به غذا خوردن مشغولند." و آن گرامی می‌فرمود: "بگذارید غذایشان تمام شود."»(10)

 یکبار غریبی خدمت امام رسید و سلام کرد و گفت: "من از دوستداران شما و پدران و اجدادتان هستم. از حج بازگشته‌ام و خرجی راه را تمام کرده‌ام اگر مایلید مبلغی به من مرحمت کنید تا خود را به وطنم برسانم و در آنجا معادل همان مبلغ را صدقه خواهم داد زیرا من در شهر خویش فقیر نیستم و اینک در سفر نیازمند مانده‌ام." امام برخاست و به اطاقی دیگر رفت و از پشت در دست خویش را بیرون آورد و فرمود: "این دویست دینار را بگیر و توشه راه کن و لازم نیست که از جانب من معادل آن صدقه دهی."

 آن شخص نیز دینارها را گرفت و رفت. از امام پرسیدند: "چرا چنین کردید که شما را هنگام گرفتن دینارها نبیند؟" فرمود: "تا شرمندگی نیاز و سوال را در او نبینم."(11)

 امامان معصوم و گرامی ما در تربیت پیروان و راهنمایی ایشان تنها به گفتار اکتفا نمی‌کردند و در مورد اعمال آنان توجه و مراقبت ویژه ای مبذول می‌داشتند.

 یکی از یاران امام رضا (علیه السلام) می‌گوید: «روزی همراه امام به خانه ایشان رفتم. غلامان حضرت مشغول بنایی بودند. امام در میان آنها غریبه‌ای دید و پرسید: "این کیست؟" عرض کردند: "به ما کمک می‌کند و به او دستمزدی خواهیم داد." امام فرمود: "مزدش را تعیین کرده‌اید؟" گفتند: "نه هر چه بدهیم می‌پذیرد." امام برآشفت و به من فرمود: "من بارها به اینها گفته‌ام که هیچکس را نیاورید مگر آنکه قبلا مزدش را تعیین کنید و قرارداد ببندید. کسی که بدون قرارداد و تعیین مزد، کاری انجام می‌دهد، اگر سه برابر مزدش را بدهی باز گمان می‌کند مزدش را کم داده‌ای ولی اگر قرارداد ببندی و به مقدار معین شده بپردازی از تو خشنود خواهد بود که طبق قرار عمل کرده‌ای و در این صورت اگر بیش از مقدار تعیین شده چیزی به او بدهی، هر چند کم و ناچیز باشد؛ می‌فهمد که بیشتر پرداخته‌ای و سپاسگزار خواهد بود."»(12)

 خادم حضرت می‌گوید: «روزی خدمتکاران میوه‌ای می‌خوردند. آنها میوه را به تمامی نخورده و باقی آنرا دور ریختند. حضرت رضا (علیه السلام) به آنها فرمود: "سبحان الله اگر شما از آن بی‌نیاز هستید، آنرا به کسانی که بدان نیازمندند بدهید."»

 

مختصری از کلمات حکمت‌آمیز امام:

امام فرمودند: "دوست هر کس عقل اوست و دشمن هر کس جهل و نادانی و حماقت است."

امام فرمودند: "علم و دانش همانند گنجی می‌ماند که کلید آن سؤال است، پس بپرسید. خداوند شما را رحمت کند زیرا در این امر چهار طایفه دارای اجر می‌باشند: 1- سؤال کننده 2- آموزنده 3- شنونده 4- پاسخ دهنده."

امام فرمودند: "مهرورزی و دوستی با مردم نصف عقل است."

امام فرمودند: "چیزی نیست که چشمانت آنرا بنگرد مگر آنکه در آن پند و اندرزی است."

امام فرمودند: "نظافت و پاکیزگی از اخلاق پیامبران است."

 

شهادت امام:

 در نحوه به شهادت رسیدن امام نقل شده است که مأمون به یکی از خدمتکاران خویش دستور داده بود تا ناخن‌های دستش را بلند نگه دارد و بعد به او دستور داد تا دست خود را به زهر مخصوصی آلوده کند و در بین ناخن‌هایش زهر قرار دهد و اناری را با دستان زهر‌آلودش دانه کند و او دستور مأمون را اجابت کرد. مأمون نیز انار زهرآلوده را خدمت حضرت گذارد و اصرار کرد که امام از آن انار تناول کنند. اما حضرت از خوردن امتناع فرمودند و مأمون اصرار کرد تا جایی که حضرت را تهدید به مرگ نمود و حضرت به جبر، قدری از آن انار مسموم تناول فرمودند. بعد از گذشت چند ساعت زهر اثر کرد و حال حضرت دگرگون گردید و صبح روز بعد در سحرگاه روز 29 صفر سال 203 هجری قمری امام رضا (علیه السلام) به شهادت رسیدند.

 

تدفین امام:

به قدرت و اراده الهی امام جواد (علیه السلام) فرزند و امام بعد از آن حضرت به دور از چشم دشمنان، بدن مطهر ایشان را غسل داده و بر آن نماز گذاردند و پیکر پاک ایشان با مشایعت بسیاری از شیعیان و دوستداران آن حضرت در مشهد دفن گردید و قرنهاست که مزار این امام بزرگوار مایه برکت و مباهات ایرانیان است.


 

پاورقی‌ها:

منتهی الآمال.

منتهی الآمال.

سوره مریم، آیه 30.

عیون اخبارالرضا، جلد 1، صفحه 21.

اعلام الوری، صفحه 314.

اعلام الوری، صفحه 315.

اصول کافی، جلد 6، صفحه 383.

عیون اخبارالرضا، جلد2، صفحه 174.

اصول کافی، جلد 8، صفحه 230.

اصول کافی، جلد 6، صفحه 298.

مناقب ابن شهر آشوب، جلد 4، صفحه 360.

اصول کافی، جلد 5، صفحه 288.

 

 

 

 

 پاورقی شماره

3

 

 

 

 

 



:: بازدید از این مطلب : 368
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 19 دی 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عبدالکریم اشرفی دهکردی

 

زندگی معلم

 

زندگي را شايد

غنچه تفسير كند وقت شكفتن به درخت

زندگي را شايد

ماه تعبير كند در دل شبهاي سياه .

زندگي را شايد

مرگ معنا بخشد در جهاني ديگر .

زندگي از نظر من اما :

رفتن و آمدن از مدرسه است ،

پيشه ام كاشتن معرفت است ؛

هديه آب به باغ دانش ،

بردن كودك معصوم به راه فردا .

كودكان چشم اميدي به نگاهم دارند

تا بياموزند علم ، رمز و راز دنيا

تا كه بنمايم صرف ، فعل راه فردا.

كودكان معني آب و هدف زندگي اند

كودكان راز گل و سادگي اند

زندگي را هر روز ،

مي كنم تفسير بر تخته سياه .

زندگي را هر روز،

مي كنم هديه به امواج نگاه

زندگي يافتن مجهولات است

زندگي تكيه شاگردان بر شانه ماست.

تا كه فرصت دارم

چون درختان در باد

صبر را پيشه خود خواهم ساخت

گرچه طوفان حوادث ببرد برگ مرا .

ريشه را سخت نمايم در خاك

تا كه در فصل بهار بار ديگر

بشوم سبز و بمانم در باغ

 



:: بازدید از این مطلب : 478
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 19 دی 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عبدالکریم اشرفی دهکردی

باسمه تعالی

              اداره کل آموزش وپرورش استان چهارمحال وبختیاری

نام :                                             مدیریت آموزش وپرورش ناحیه دو شهرستان شهرکرد

 نام خانوادگی :                                             امتحانات داخلی دوره ابتدایی

نام پدر :                                           دبستان هیات امنایی دکتر علی شریعتی شهرکرد

نام درس :      مطالعات اجتماعی و آداب زندگی                        سال تحصیلی 92-1391

 

نمره با عدد :

 

نمره با حروف :

 

نام ونام خانوادگی آموزگار :

 

امضاءآموزگار :

 

 

تعداد سوال :  20      تعداد صفحه :   2    تاریخ آزمون :    26 /     10 /1391        زمان آزمون :      90    دقیقه

 

 

ردیف

دانش آموزان عزیز با توکل به خدا وآرامش خاطر به سوالات زیر پاسخ دهید

بارم

 

 

1

یکی از موضوعات مهم در روابط دوستی....

الف)بازی نمودن است       ۝                      ب)انتخاب دوست است     ۝

ج)کمک به دیگران است     ۝                      د)رقابت در کارهاست       ۝

5/0

 

 

2

پیشوایان بزرگ دینی از ما می خواهند که از دوستی با افراد...................و................خودداری کنیم.

الف)دروغگو،حسود و سخن چین  ۝                    ب)بخیل،سخن چین و حسود۝

ج)دروغگو،حسود و بخیل         ۝                         د)دروغگو  ، بخیل و سخن چین  ۝

5/0

 

 

3

یکی از نکات مهم در تصمیم گیری ها این است که از فکــر و تجربه دیگران استفــاده کنیم به این کار چه می گویند؟

الف( تحت تأثیر فشار های روانی دوستان قرار گرفتن  ۝                  ب) خوب فکر کردن   ۝

ج)  مشورت        ۝                                                                          د) به موقع تصمیم گرفتن  ۝

5/0

 

 

 

4

چه عواملی در کشاورزی  مؤثرند؟

الف)سرمایه ،آب و هوا   ۝      ب)خاک نیروی کار۝      ج)  نهاده ها،۝    د) عوامل طبیعی و انسانی  ۝

 

5/0

 

 

5

در کشور ما حدود چند در صد برق یا انرژی الکتریکی برق حرارتی است؟

الف)65%     ۝                  ب)85%   ۝               ج)75%   ۝              د)95%۝

 

5/0

 

 

6

مسلمانان تحت تأثیر چه عواملی به تفکر و آموختن علم اهمیت زیادی می دادند و در زمینه های مختلف پیشرفت کردند؟

الف) قرآن، تعالیم دینی اسلام   ۝                       ب)    قرآن، پیشرفت علم و دانش۝

ج)قرآن،استفاده از دانش های دیگران  ۝         د) تعالیم دینی اسلام، پیشرفت علم و دانش۝

 

5/0

 

 

7

نخستین بیمارستان اسلامی به دستور چه کسی و در کجا بنا شد؟

الف) محمود غزنوی در بغداد  ۝                    ب)عضدالدوله دیلمی در جندی شاپور۝

ج) عضدالدوله در بغداد         ۝                     د) محمود غزنوی در جندی شاپور۝

5/

 

 

8

اوج شهرت شهر اصفهان مربوط به کدام دوره ی حکومت ها می باشد؟

الف)آل بویه     ۝           ب)افغان ها           ۝    ج)افشاریه   ۝           د)صفویه  ۝

5/0

 

 

 

9

نوشته هایی بر روی  سنگ ، کاشی یا مانندآن را می گویند؟

الف) سنگ واره  ۝              ب) تاریخچه     ۝              ج)کتیبه     ۝           د) هنر  ۝

 

5/

 

 

10

مشهور ترین خطاط  و نقاش مینیاتوری در عصر صفویه به ترتیب کدامند؟

الف)علی رضا عباسی و رضا عباسی   ۝              ب)استاد میر عماد و محمود فرشچیان۝

ج) کمال الملک و حسین بهزاد          ۝              د)   رضا عباسی و علی رضا عباسی      ۝

 

5/0

 

 

11

جمله های زیر را با  کلمه های  مناسب کامل کنید.

همه ی  فعالیت های مربوط به.…………….......….در منزل انجام نمی گیرد. ما برای بسیاری از فعالیت ها از مکان های…………...…….استفاده می کنیم.

 

1

 

ادامه ی امتحان مطالعات اجتماعی و آداب زندگی     تاریخ : 26/10/91پایه ششم دبستان هیأت امنایی دکتر علی شریعتی شهرکرد ص 2

 

12

حکومت صفویه به ساختن…………… و……………اهمیت زیادی می داد.

1

 

 

13

این مسجد به فرمــان شاه عباس سـاخته شد تا ……….........…. که عالم بــزرگی بـود در آن ………........…… برگزار کند و به تربیت وتدریس شاگردان بپردازد.

1

 

 

14

ایرانیان مسلمان دانش…….….....…گسترش دادند …………..…و……....………از جمله این دانشمندان  ایرانی  معروف در دوره ی  ……………………هستند.

2

 

 

 

سوال های تشریحی  :برای پاسخ دادن به سوال ها ی تشریحی از پشت صفحه استفاده نمایید.

 

 

15

حد و مرز دوستی را توضیح دهید؟                                   

 

 

 

1

 

 

16

چهار مورد از نکاتی را که در موقع تصمیم گیری باید به آنها توجه کنیم را نام ببرید. و یکی را به دلخواه توضیح دهید؟

 

 

 

2

 

 

17

دو فعالیت مهم کشاورزی را نام ببرید و هر کدام را توضیح دهید؟

 

 

               

 

2

 

 

18

سه گروه عمده ی انرژی را نام ببرید  و بگویید بیشترین انرژی مورد نیاز ما از کدام گروه به دست می آید؟

 

 

2

 

 

19

چهار مورد از مؤسسات و سازمان هایی که در اوقات فراغت فعالیت می کند نام ببرید.

 

 

   2

 

 

20

نظر شما درباره برنامه زندگی روزانه ی یکی از دانش آموزان کلاس سوم دبستان شریعتی که نمودار آن در زیر آمده است چیست ؟( آبی تیره = 7 ساعت خواب  )( صورتی = 2 ساعت بازی های کامپیوتری ) (نارنجی =  1 ساعت نماز و دعا )

( آبی روشن = 2 ساعت غذا خوردن و نظافت ) ( زرد = 5 ساعت مدرسه ) ( سبزه تیره = 2 ساعت انجام تکالیف درسی )

 

 

 

موفق باشید        -                      گروه آموزشی پایه ششم  - دبستان هیات امنایی  دکتر علی شریعتی شهرکرد

 

1

 

 

             

 

 

 

 



:: بازدید از این مطلب : 351
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 19 دی 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عبدالکریم اشرفی دهکردی

باسمه تعالي

اداره كل آموزش وپرورش استان چهارمحال وبختياري

مدیریت آموزش وپرورش ناحيه 2 شهرستان شهركرد

دبستان هیأت امنایی دکترعلی شریعتی شهركرد

نمره باعدد :

 

نمره باحروف :

 

نام آموزگار:

                     امضا ء

 

   امتحان درس : تعلیمات و اخلاق         پايه :ششم       دوره ی  ابتدايي         دانش آموزان  درنوبت  : دینی                                 تاريخ :  24/10/91

نام   :                              نام خانوادگي :                                        نام پدر :                               ساعت شروع:   9      مدت :    یک ساعت  و پانزده    دقيقه  

تعداد صفحه:      2                           شماره صفحه :     1                          تعدادسؤالات  :             21

 

ردیف

دانش آموز عزیز با توکل به خدا و آرامش خاطر به سؤالات زیر پاسخ دهید .

بارم

1

بسیاری از گناهان مردم به خاطر از یاد بردن چیست؟

1) دنیا                            2) قیامت                          3) کار خوب                             4)  بهشت                                           

5/

2

این سخن از کیست ؟  (هر کس زنده ماندن ستمگران را دوست بدارد از آنان است  و در آتش دوزخ جای خواهد داشت

1)امام رضا (ع)                          2)  امام کاظم  (ع)                  3)  امام باقر (ع)                   4)  امام صادق (ع)       

5/

3

قرآن کریم مرگ را .......................................................می داند.

5/

4

 خدا در قرآن حضرت ابراهیم را پدر ....................و..................نامیده است.

 

1

5

روز سیزده آبان روز ..................................... است.

 

5/

6

خداوند می فرماید . اگر در آسمان و زمین غیر از الله خدایان دیگری بود .....................................................................

1

7

قرآن کتاب .........................  و.......................... مردم است.

1

8

امام دوازدهم ما مسلمانان .......................نام دارد که در ماه ...............................به دنیا آمد.

 

1

9

امام حسین (ع) در روز ..........................................سال 61 هجری در .......................................به شهادت رسید.

 

1

10

نظم وهماهنگی که در اطراف ما وجود دارد نشانه ی چیست؟

 

 

1

11

در چه زمانی سوره ی کافرون بر پیا مبر نازل شد؟

 

 

 

1

12

مشرکان مکه برای جلو گیری از پیشر فت اسلام چه کردند؟

 

 

 

1

13

خدا در سوره ی حمد با چه نامی از قیامت یاد کرده است ؟

 

 

5/

14

تولی وتبری یعنی چه ؟

 

 

 

 

2

ردیف

ادامه ی آزمون درس  : تعلیمات دینی و اخلاق          تاریخ  :24/10/91         پایه ششم  دبستان هیأت امنایی دکتر علی شریعتی شهرکرد         ص 2

بارم

15

وقتی به امام حسین (ع) خبر دادند که یزید به حکومت رسیده است چه فرمود ؟

 

 

 

1

16

تفاوت بین زندگی در این دنیا و جهان آخرت را بنویسید.

 

 

 

 

1

17

اهل بیت به چه چیزی خیلی اهمیت می دادند ؟

 

 

 

 

5/

18

چند نمو نه از رفتار های پسندیده وصفات نیک پیشوایان دینی را بنو یسید.

 

 

 

 

 

2

19

امام حسین (ع) هدف از قیام خود در برابر یزید چه فرمود.

 

 

 

 

 

1

20

دانش آموزی که به خدا و جهان آخرت ایمان دارد .در بر خورد با هم کلا سی های خود چگو نه رفتار می کند؟

 

 

 

 

1

21

به نظر شما اگر یک مدرسه دو مدیر داشته باشد چه مشکلا تی رخ خواهد داد؟

 

 

 

 

 

 

 

 

موفق باشید

1

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 



:: بازدید از این مطلب : 1325
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 19 دی 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عبدالکریم اشرفی دهکردی

به نام خدا

(سؤالات علوم تجربی)

نام و نام خانوادگی:

----------------------------------

۱- نام علمی آب اکسیژنه ............................. است.

۲- دو مشخّصه ی نیرو عبارت اند از......................... و ....................... .

3- در ایران آتشفشان .......... وجود ندارد.

4-برای مشخّص شدن میزان اسیدی بودن محیط از ........................... استفاده می کنند.

5- هر چه ph محیط کم تر باشد آن محیط ............................. بیش تری نسبت به محیط های دیگر دارد.

6- چرا میزان یون مثبت هیدروژنه افزایش پیدا می کند؟

 

7- ریخته شدن اسید بر روی سنگ مرمر باعث چه چیز هایی می شود؟(3 مورد)

8- حجم اکسیژن بر اثرفشار دچار تغییر می شود یعنی چه؟

 

 

9- دانش مندان با بررسی چه چیز هایی می فهمند که در گذشته چند بار آتشفشان فوران نموده است؟(2مورد)

 

10- چه وقت هایی سونامی پدید می آید؟

11- کانون زمین لرزه چیست و عمق آن چند کیلومتر است؟

 

12- مهم ترین ویژگی امواج لرزه ای چیست؟

13- قرمز شدن کاغذph به چه دلیلی است؟

14- قطع بیش از حدّ درختان باعث چه چیزی می شود؟

 

15- برای تهیهّ ی 1000 جلد کتاب 500 برگی باید 3 اصله درخت قطع شود یعنی چه؟(با راه حل)

-----------------------------------------------------------

پایان سؤالات علوم تجربی

اگر من جان به جای دوست بگزینم حرامم باد



:: بازدید از این مطلب : 435
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 19 دی 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عبدالکریم اشرفی دهکردی

به نام خدا

(سؤالات ریاضی)

نام و نام خانوادگی:

----------------------------------

1- حاصل عبارت روبرو کدام است؟           =

1)   4                                    2)    4                              3) 41                            4)82

2-کشاورزی بار اوّل  زمین خود را شخم زد و بار دوم  بقیه ی زمین را شخم زد او تا کنون چه کسری از کلّ زمین خود را شخم زد؟

1)                                      2)                                    3)                                4)

3- کدام کسر از بقیه کوچک تر است؟

1)                                     2)                                      3)                                4)

4- نصف ظرفی پر از آب است.اگر 2/1 لیتر از آب آن را خالی کنیم، حجم آب ثلث می شود. ظرفیت ظرف چند لیتر است؟

         1) 60                                  2) 36                                 3) 2/7                          4) 4/2

۵- اگر عدد ۵/۰ را در خودش ضرب کنیم، آن گاه حاصل چه تغییری می کند؟

1)   از 5/0 کوچک تر می شود.                                     2) از 5/0 بزرگ تر می شود.                             

 3) از 1 بزرگ تر می شود.                                  4) از 1 کوچک تر می شود.

6- باقی مانده ی تقسیم 8/2 بر 3/0 چند برابر باقی مانده ی 8/21 بر 3/0 می باشد ؟

1)  1 برابر                         2) 2 برابر                          3)  برابر                    4)  برابر

7- اگر اندازه ی هر زاویه ی خارجی چند ضلعی منتظم 10 درجه باشد، این چند ضلعی، چند ضلع دارد؟

1)   36 ضلع                     2) 18 ضلع                         3) 8 ضلع                  4) 42 ضلع

8-  اختلاف مجموع زوایای داخلی و خارجی کدام چند ضلعی 180 درجه است؟

1)   5 ضلعی                       2) 6 ضلعی                         3) 7ضلعی               4) 4 ضلعی

9- اگر مکمّل دو زاویه ی (ر) و (ص) برابر با 80 درجه باشد، اختلاف دو زاویه ی (ر) و (ص) چقدر است؟

1)   0 درجه                         2) 40 درجه                       3) 80 درجه            4) 100 درجه

10- حاصل عبارت روبرو کدام است؟                    = (((8÷16)- 25)+32)                                  

1)   52                                 2) 55                                  3) 62                      4) 68

۱۱- برای هر کدام از مثال ها تقریب درست رابه کار ببر.

الف) وزن بار یک وانت هندوانه :                                          ج) وزن یک قطعه کالا:

ب) وزن یک هندوانه:                                                               د) وزن یک انسان:

۱۲-مقدار تقریبی کسر  را با تقریب کم تر از 0001/0 هم به روش قطع کردن و هم به روش گرد کردن پیدا کنید.

 

 

13-جمعیّت روستایی در هر سال 10% افزایش می یابد. اگر امسال جمعیّت این روستا 12100 نفر باشد، در دو سال قبل، این روستا چند نفر جمعیّت داشته است؟

 

14- آرش کاری را در 16 روز و محمّد همان کار او را در 12 روز انجام می دهد.محمّد چند درصد از آرش ورزیده تر است؟

 

15- شیر (الف) حوضی را در 3 ساعت و شیر (ب) همان حوض را در 6 ساعت وشیر (ج) همان حوض را در 8 ساعت پر می کنند. اگر هر 3 شیر با هم باز شوند حوض در چند ساعت پر می شود؟

 

 

 

 

----------------------------------------------------

پایان سؤالات ریاضی

اگر من جان به جای دوست بگزینم حرامم باد



:: بازدید از این مطلب : 458
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : پنج شنبه 19 دی 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عبدالکریم اشرفی دهکردی

 

 

"تناسب مستقيم"                                                                               صفحه1

در برخي ازمسائل اگر دوكميت وجود داشته باشد با افزايش يا كاهش يكي ديگري نيز افزايش يا  كاهش مي يابد اين مسائل را ازطريق تناسب مستقيم حل مي نماييم.

 

مثال1:اگر 5 كيلو سيب را به قيمت 1000 تومان خريده باشيم.بابت 9 كيلو سيب چه مقدار بايد بپردازيم؟

با افزايش وزن سيب ها قيمت نيز افزايش مي يابد "پس تناسب مستقيم است"

قيمت 9 كيلو سيب

 

سئوال 1-اگر براي خريد 10 مداد 350 تومان پرداخته باشيم براي خريد 4 مداد چند تومان بايد بپردازيم؟

 

 

-----------------------------------------------------------------------------------------------

"تناسب معكوس"

در برخي ازمسائل  افزايش يك كميت باعث كاهش ديگري شده يا كاهش يكي باعث افزايش كميت ديگر ميشود. اين  مسائل را ازطريق ضرب هاي مساوي يا تناسب معكوس حل مي نماييم.

 

مثال2- 3 كارگر كاري را در 8 روز انجام مي دهند 6 كارگر همان كار را در چند روز انجام مي دهند؟

با افزايش تعداد كارگرها انتظار داريم كار در مدت زمان كمتري انجام شود و روزهاي كار كاهش يابد.

چون 6 كارگر مي خواهند همان كار 3 كارگر را انجام دهند پس مي توانيم يك تساوي بنويسيم.     

و نيز مي توانيم براي حل مسئله  از تناسب معكوس استفاده كنيم.       

(ما حل اين نوع مسئله ها را با راه حل  ضرب هاي مساوي ادامه خواهيم داد)

 

سئوال 2-علي با روزي 6ساعت مطالعه كتابي را در 15 روز مطالعه مي كند اگر روزي 3 ساعت مطالعه كند كتاب چند روزه تمام مي شود؟

 

 

مثال3-6 نقاش با روزي 8 ساعت كار ساختماني را 5 روزه نقاشي مي كنند   اين افراد اگر بخواهند اين كار را در 4 روز انجام دهند روزي چند ساعت بايد كار كنند؟

پاسخ:      ""     6 كارگر بار روزي 8 ساعت كار در 5روز نقاشي مي كنند پس 10 كارگر با روزي چند ساعت كار همان ساختمان را 4روزه نقاشي مي كنند؟                                                  ساعت

 

مثال 4-5 كارگر قرار گذاشتند كاري را 9 روزه انجام دهند  كاركه انجام شد 2نفراز آن كارگرها بيمار شده وديگر سركارحاضرنشدند.بقيه ي كار چند روز تمام مي شود؟كل كار چند روز تمام مي شود؟

كار انجام شده يعني () 3 روز از كل كار انجام شده و اين 5 كارگر بايد 6 روز ديگر كار كنند.

از طرفي 2 كارگر مريض شدند و تنها 3 كارگر بقيه كار را انجام خواهند داد. پس بايد بدانيم كاري را كه مي بايست 5 كارگر در مدت 6 روز انجام مي دادند توسط 3 كارگر در چند روز انجام خواهد شد؟                  بقيه كاردر10 روز 

بنابراين بقيه كارتوسط 3 كارگر در 10 روز انجام خواهد شد و چون 3 روز هم قبلا كار شده بود پس كل كار در 13 روز انجام مي شود.

 

 

 

 

 

صفحه ی 2

سئوال3- 15 كارگر قرار گذاشتند كاري را در 24 روز تمام كنند.بعد از آن كه  از كار را انجام دادند 3 نفر به آنها اضافه شد بقيه كار چند روزه تمام خواهد شد؟

 

 

سئوال 4- 60 نفركارگر با روزي 7 ساعت كار كاري را در 15 روز تمام مي كنند. پس از 3 روز 18 نفر از كارگرها بر سر كار حاضرنشدند .بقيه كارگرها روزي چندساعت كار كنند تا  كار در مدت پيش بيني شده به پايان برسد؟

 

 

وجه مشترك در مسائلي كه در بحث تناسب معكوس بيان شداين بود كه

"همان كاري  كه قرار بود با رعايت شرايطي انجام شود مي بايست با شرايط ديگري انجام مي شد.اما در بعضي مسئله ها كار مورد بحث در دو طرف مسئله يكسان نيست و بايد اين شرط لازم براي حل مسئله هاي تناسب معكوس را فراهم كرد.

 

"تناسب مركب"

مثال 5-هر گاه 8 گاو در 5 روز صد ليتر شير بدهند 6 گاو در چند روز 150 ليتر شير مي دهند؟

با اندكي دقت متوجه مي شويم كه كار انجام شده در اين مسئله ميزان شير مي باشد.و اين مقدار در دو طرف مسئله  مساوي نيست.

پس ابتدا بايد حساب كنيم 8 گاو كه در 5 روز 100 ليتر شيرميدهند در چند روز 150 ليتر شير مي دهند.و اين يك تناسب مستقيم است.    درنتيجه 8 گاو در  روز 150 ليتر شير مي دهند                

بنابر اين مسئله اين است: هرگاه 8 گاو در  روز 150 ليتر شير بدهند 6 گاو در چند روز 150 ليتر شير مي دهند.

از طرفي در اين نوع مسئله ها ،مقدار كار مورد نظر با ساير متغيرها نسبت مستقيم دارد و اين در حالي است كه ديگر متغيرها با همديگر نسبت عكس دارند بنابراين: اين گونه مسائل به شيوه ي ساده تري هم حل مي شود.  و آن اينكه مقدار كارهاي "متفاوت" را در طرفين مسئله جابه جا كنيم.واز روش ضرب هاي مساوي پاسخ را بدست آوريم.                      

 

مثال6- تعداد 16 نفر كارگر  كاري را درمدت 7 روز تمام مي كنند.چند نفر كارگر بقيه كار را در 2 روز تمام مي كنند؟

پاسخ:  

 

سئوال 5- زارعي روزي 8 ساعت كار مي كند و مزرعه اي به مساحت 4 هكتاررا در15 روز شخم مي زند. اين مزرعه را با روزي 10 ساعت كار چندروزه شخم خواهد زد؟

 

 

سئوال6- 12 كارگر 10 كيلومتر ازجاده را در 35 روز آسفالت كردند 20 كارگر  چند كيلومتر از جاده را در 21 روز آسفالت مي كنند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

سئوال 7-عده اي از كارگرها  اگر روزي 8 ساعت كاركنند 160 متر پارچه را در 6 روز مي بافند.همان عده روزي چندساعت كار كنند تا180 متر پارچه را در 9 روز ببافند؟

 

"رابطه انجام يك كار معين با نفراتي با سرعتهاي متفاوت"

اگر نفر اول كاري را در m ساعت و نفر دوم در n ساعت انجام دهد مدت زمان انجام كار در صورتي كه هر دو نفر با هم كار كنند:

كار دو نفر با هم A=                   يا      

 

مثال 7- علي كاري را در 3 ساعت و محمد همان كار را در  5 ساعت انجام مي دهند . اگر هر دو با هم اين كار را انجام دهند اين كار در چند ساعت  انجام مي شود.

پاسخ:             ساعت كار دو نفر با هم A=         يا          ساعت

 

 

سئوال 7- حوضي دوشير آب دارد.شير اولي در 20 ساعت و شير دومي در 5 ساعت حوض را پر مي كنند.اگر هر دو شير باز باشند در چند ساعت حوض پر مي شود؟

 

 

سئوال 8-نجاري روزي يك صندلي و شاگردش هر سه روز  يك صندلي مي سازد. اگر نجار و شاگردش با هم كار كنند.

اولا:يك صندلي را در چه كسري از روز مي سازند؟     ثانيا: 12 صندلي را در چند روز مي سازند؟

 

 

سئوال 7- كاري را افشين و محمد در روز و محمد و شهرام در روز و شهرام و افشين در  روز انجام مي دهند. اگر افشين و محمد و شهرام هر سه با هم كار كنند. اين كار در چه كسري از روز تمام خواهد شد؟

 

 

مثال 8- علي كاري را در 3 ساعت و محمد همان كار را در 5 ساعت و محسن به تنهايي در 2 ساعت انجام مي دهند. اگر سه نفر با هم كار كنند در چه مدت اين كار انجام مي شود.

                    كار سه نفر با هم A=                      يا                      

پاسخ:      ساعت   كار سه نفر با هم A=     يا     ساعت

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 



:: بازدید از این مطلب : 471
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 19 دی 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عبدالکریم اشرفی دهکردی

به نام خدا

 

 

 

معلّم عزیزم :

 

 

   ( تقدیم به آن که اندیشه ها را پرورانید وگلستانی را بنیان نهاد )

 

 

ای آغاز بی پایان ، ای وجود بی کران ، ای والا مقام ، ای فراراتر از کلّام ، ای معلّم تورا سپاس

 

تو همچون باران در کویر خشک اندیشه ام باریدی ومرا سیراب کردی ؛ ای نجات دهنده

 

آدمیان از جهل نادانی ؛  لب خندت ، امید زندگی برای ما است ؛ این تویی که با دستان پر مهرت

 

بوته های  علم وایمان را در وجودم نشاندی و گل های های گلستان روح ام را با اندیشه های

 

زیبا وژرف آفرینت  پروراندی همان طور که قدم گذشتن در جاده بی انتهای علم را به من

 

آموختی پس تورا ای معلّم به وسعت نامت سپاس می گویم ودوستت دارم .

         با احترام :  



:: بازدید از این مطلب : 396
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 19 دی 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عبدالکریم اشرفی دهکردی

 

 

باسمه تعالی

 

فرم گزارش کار آزمایشگاه علوم تجربی

اداره آموزش وپرورش ناحیه 2 شهرکرد  

نام مدرسه : دبستان پسرانه زیرک زاده شهرکرد

کلاس : پنجم

نام گروه : همت مضاعف ، کار مضاعف

نام اعضای گروه : مهدی صالحی زاده ، محمد رضا کریمی ، سید محمد مهدی عسگری

دبیر مربوطه : آقای

 

موضوع آزمایش : روئیت کردن جانداران ساده (جلبک ها ) با میکروسکوب

مواد و وسایل آزمابش: میکروسکوب ،ذره بین ، تیغه ، تیغک ، آب برکه ، جلبک ، ماژیک سبز ، کاغذ سفید

 

شرح آزمایش :

ابتدا یک قطره آب برکه با قطره چکان بر می داریم وآن را روی تیغه میکروسکوب می ریزم وسپس تیغک را روی تیغه می چسبانیم و زیر میکروسکوب قرار می دهیم

. میکروسکوب را تنظیم می کنیم بطوری که تصاویر جانداران ساده را مشاهده کنیم این تصویر نمونه از جانداران ساده است سپس تصویر را با ماژیک سبز روی کاغذ سفید رسم می کنیم .

جلبک ها که در آب ها زندگی می کنند جانداران تک سلولی هستند امّا انواع پر سلولی هم دارند که طول برخی از این جلبک های پر سلولی دریایی به 60متر هم می رسند .

جلبک های ذرّه بینی در آب های شیرین وشور وجود دارند . غذاییجانوران آبزی هستند . حدود نیمی از اکسیژن موجود در جو و  هوا را همین جلیک ها پدید می آورند .

رشته های سبز رنگ در کنار جوی ها ، حوض ها نمونه ای از سه نوع جلبک (‌قرمز ، سیز ، قهوه ای ) می باشد.   

نتیجه گیری : چون آب برکه کم حرکت یا بی حرکت است ، محّل مناسبی برای رشد جان داران ساده است که ما نمی توانیم با ذرّه بین یا چشم مشاهده کنیم واگر آنها را زیر میکروسکوب قرار دهیم بدلیل اینکه تصاویر موجودات در زیر میکروسکوب 200یا بیشتر از آن بزرگ نمایی دارند می توانیم سلول های تشکیل دهند ی آنها را جهت آزمایش ها واطّلاعات در باره ی جان داران ساده بفهمیم وتحقیف کنیم .

 

 



:: بازدید از این مطلب : 630
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : پنج شنبه 19 دی 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عبدالکریم اشرفی دهکردی

باسمه تعالی

سازمان آموزش وپرورش استان چهارمحال وبختیاری

اداره آموزش وپرورش ناحیه 2 شهرستان شهرکرد

دبستان زیرک زاده

سال تحصیلی 89-1388

نام ونام خانوادگی :

نام پدر :                                                                                                                                          کلاس    چهارم                     نام درس   املا

 

نمره باعدد:

 

 

نمره با حروف :

 

 

 

نام آموزگار :

 

 

امضاء:

تاریخ آزمون :                                                       زمان آزمون :           دقیقه 

نوبت دوم                                                                                      ص:1

 

 

در زبا ن فارسی به جمله های کوتاه ، شیرین ودل چسب ، مثل یا ضرب المثل می گویند.

از آن جا که ذهن خواننده وشنونده با این جمله ها آشنا ست ، خیلی زود مقصود گوینده را درک می کند

خدایا یاریمان کن تا علم وعمل را با هم همراه کنیم هرگز مغرور دانسته هایمان نشویم ودرراه دانستن وفهمیدن دمی از پا ننشینیم .

در روزگار پیشین ، توانگران وزورمندان ستمگر ،تهی دستان در مانده را به بیگاری وا می داششتندوبه رایگان یا با مزدی ناچیز از کار ودسترنج آنان بهرهمند شدند .

مهر مادری پرستوها در میان جانوران دیگر همت نداردپرستوهای دیده شده اند که وقتی لانه ی آن ها در آتش می سوخته است ،بی پروا خودرا به آتش زده اند تا جوجه ها را نجات دهند.

آرش نام خدا را بر زبان آوردوبا همه ی توان کمان را کشید تیر هم چون پرنده ای تیزبال پرواز کرد از بامداد تا نیم روز در پراوز بود ، از کوه ودرّه ودشت گذشت ودر کنار رود جیحون بر ساقه ی درخت گردویی که در جهان از آن تناورتر وبلندتر نبود نشست وآن جا مرز ایران وتوران شد.

یکی از دشمنان ، شمشیر خودرا بالا برد تابر بدن امام فرود آورد عبدالله دست خودرا سپر کرد شمشیر دستش را قطع کرد بعد هم خودراروی بدن امام انداخت تا ضربه های دشمنان به بدن امام اصابت نکند.

.

 

 

 



:: بازدید از این مطلب : 622
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 19 دی 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عبدالکریم اشرفی دهکردی

باسمه تعالی

سازمان آموزش وپرورش استان چهارمحال وبختیاری

اداره آموزش وپرورش ناحیه 2 شهرستان شهرکرد

دبستان زیرک زاده

سال تحصیلی 89-1388

نام ونام خانوادگی :

نام پدر                                                  کلاس     چهارم                             نام درس  علوم

 

نمره باعدد:

 

 

نمره با حروف :

 

 

 

نام آموزگار :

 

 

امضاء:

تاریخ آزمون :                                                  زمان آزمون :           دقیقه  

نوبت ص:1

 

ردیف

متن سوال

بارم

1

پاسخ صحیح هر سوال را با علامت (×)مشخص کنید.

الف : پوششی که اطراف سلول وجوددارد چه نام دارد؟

1-هسته o                  2- گوشته o                3- پوسته o               4 – سیتوپلاسم o

ب : اگر مواد بسیار داغ در زیر پوسته ی زمین سرد شوند ،چه نوع سنگی را بوجود می آورند؟

1 – سنگ رسوبی o    2 – سنگ آذرین  o       3 – سنگ دگرگونی  o     4 - سنگ مرمر o

ج : این عضو بدن وظیفه تصفیه کردن خون را به عهده دارد.

1 – مثانه o             2 –کلیه ها o             3 – شش ها o                      4 – قلب  o

د : کدام عضو زیر جزء اندام های تنفسی است؟

1 – معده o        2 –کلیه ها o             3 – شش ها o                      4 – قلب  o

 

 

 

 

 

.25/0

 

 

.25/0

 

 

.25/0

 

 

.25/0

2

پاسخ صحیح را با علامت (×) مشخص کنید.                                                صحیح         غلط

الف : به موادی که برای خوشمزه کردن غذا بکار می برند ادویه می گویند          o       o

ب : اگر دو قطب هم نام آهن ربا را به هم نزدیک کنیم همدیگر را می ربایند.          o       o

ج : نزدیک ترین سیار به خورشید زمین است .                                            o      o

د : پلاسمای خون مواد غذایی حل شده را به سلول ها می رساند .          o      o

 

 

 

25/0

 

25/0

 

25/0

 

25/0

 

3

در جاهای خالی کلمه مناسب بنویسید.

الف : به اجسامی که جریان الکتریسته رااز خود عبور بدهند................ می گویند.

ب : قرمزی خون به دلیل وجود ............................ است .

ج : در کوره آفتابی از آینه ی .................... استفاده می کنند .

د : اگر لامپ ها در مدار طوری بسته شوند که جریان برق هم زمان به لامپ ها وارد شود مدار به صورت ............ بسته شده است .

 

 

5/0

5/0

 

5/0

 

5/0

 

4

شکل زیر  چه چیز را نشلن می دهد ؟ توضیح دهید.

 

 

 

 

 

 

5/1

5

در شکل زیر  رگ ها را نام گذاری کنید .( سیاهرگ ، سرخرگ )

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

1

 

6

مفاهیم زیر را تعریف کنید .

آوند :

انگل :

مهتاب :

منظومه شمسی :

 

2

7

 

چه عواملی در باز تابش نور موثر هستند؟( دو مورد )

 

1

 

 

 

8

قدرت آهن ربای الکتریکی به چه جیز های بستگی دارد؟

 

 

 

 

 

1

 

 

 

9

وظیفه ی دستگاه گردش خون در بدن چیست ؟

 

 

 

 

 

1

 

 

 

10

اگر گلبول های سفید وظیفه ی دفاع در بدن را به عهده دارند پس چرا ما دارو می خوریم ؟

1

 

 

 

 

 

 

11

گیاهان برای غذاسازی به جه چیزهایی نیاز دارند ؟(4 مورد )

1

 

 

 

 

 

 

12

چرا به گیاهان غذاسازان بزرگ می گوین؟

1

 

 

 

 

 

 

13

کار کیسه های هواییرا در دستگاه تنفس شرح دهید.

 

 

 

 

 

 

1

 

 

 

14

در یک محلول آب شیرین ، آیا مزهی سطح مایع با هم فرق دارند؟چرا ؟

 

 

 

 

 

 

 

5/1

 

15

طرز تشکیل سنگ های رسوبی را توضیح دهید ودو کوه نام ببرید که از این نوع سنگ ها تشکیل شده اند؟

 

 

 

 

 

5/1

 

 

 

16

کرم هاچند دسته اند ؟ برای هر کدام مثال بزنید.

5/1

 

 

 

 



:: بازدید از این مطلب : 468
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 19 دی 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عبدالکریم اشرفی دهکردی

نام درس : ریاضیات ، پایه ششم  - موضوع :  آموزش روش اندازه گیری زاویه – تاریخ :   

هدف کلی : آشنایی دانش آموزان با روش اندازه گیری زاویه

روش آموزش : سبک دست ورزی ، کلامی جهت یادگیری دانش آموزان ، بهره گیری از روش نمایشی و توضیحی

ابزارهای آموزشی : کاغذ ، نقاله ، میله های تاشونده ، تابلو وماژیک

رفتارهای ورودی : دانش آموزان با مفاهیم زیر آشنا می باشند :

زاویه رابه عنوان سطح می شناسند ، انواع زاویه را می شناسند ، انواع زاویه هارا رسم می کنند .

ارزشیابی تشخیصی :             زاویه را بین دو نیم خط با مبدا مشترک نشان دهید .

با استفاده از میله های تاشونده انواع زاویه ها رانشان دهید . چند زاویه ی مختلف درتابلو رسم کنید .

ایجاد انگیزه : ساختن زاویه هایی با اندازه های مختلف توسط گروه ها با استفاده از کاغذ به صورت بازی ومقایسه ی آنها با همدیگر

ارئه ی درس جدید

دانش آموزان درمورد زاویه هایی که درست کرده اند توضیح داده ، نتایجی از مراحل مقایسه ی زاویه ها رابیان می کنند .

بچه ها برای این که اندازه گیری زاویه ها دقیق واستاندارد باشند بهتر است ازنقاله استفاده کنیم . این کاررا درسه مرحله انجام می دهیم :   -  مرکزنقاله راروی راسی که می خواهیم آن رااندازه بگیریم قرارمی دهیم  .

-        قسمت خطی نقاله روی یکی ازاضلاع زاویه قرارگیرد

-         عددی که ضلع دیگرزاویه روی آن قرارمی گیرد اندازه ی زاویه می باشد .

حالا درگروه خود چند زاویه کشیده وآنها را با نقاله اندازه بگیرید. کار های خودرا به گروه های دیگر نشان دهید .

دراطراف خود زوایایی را پیدا کرده واندازه بگیرید .مراحل کار خود را توضیح دهید . تمرین های کتاب را باهم حل می کنیم .  تعیین تکلیف :  چند شکل ، سه ضلعی ، چهارضلعی ، پنج ضلعی ، شش ضلعی رسم کرده ومجموع زوایای آنها را با هم مقایسه کنید . (به کارگیری آموخته ها درشرایط کاربردی روزمره)

 



:: بازدید از این مطلب : 425
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 2 دی 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : عبدالکریم اشرفی دهکردی

تجسم اعمال

ظهور چهره واقعى و ملكوتى اعتقادات و اعمال به صورتهاى متناسب با آنها

از تجسم عمل گاه به تمثّل عمل[1] و گاه به تجسّد عمل[2] و نيز تشبّح نيات و ملكات[3] تعبير شده است. گرچه مفاد و مضمون تجسّم عمل با صراحت در قرآن و روايات طرح گرديده؛ امّا خود اين اصطلاح در متون روايى و آيات قرآن ديده نمى‌شود و حتى مى‌توان گفت كه در ميان متفكران اسلامى نيز از سابقه ديرينى برخوردار نيست. البته گاهى تعابيرى مانند تمثّل يافتن عمل يا مسخ حقيقت انسانى در روايات و آثار متقدمان آمده‌است.[4]
مراد از تجسم اعمال آن است كه جزاى اعمال انسانها، صورت باطنى و ملكوتى همان اعمال است و جزا با عمل اتحاد و عينيت دارد.[5]
بحث از تجسم اعمال به صورتهاى مشابه پيش از اسلام در ميان ساير اديان و اقوام نيز به
دائرة المعارف قرآن كريم، جلد 6، صفحه 249
نوعى مطرح بوده است؛ در تعاليم يهوديت و مسيحيت سخن از مسخ* انسانها به ميان آمده و كتابهاى متعددى در اين زمينه نگاشته شده كه كتاب كمدى‌الهى اثر دانته از شهرت بيشترى برخوردار است. اين عقيده را به حكماى يونان باستان نيز نسبت داده‌اند.[6] در اين ميان بعضى از حكما بر اين عقيده‌اند كه مراد واقعى از آنچه به عنوان تناسخ در آثار حكيمان بزرگ يونان نظير سقراط و افلاطون و ارسطو طرح گرديده همان تجسم عمل است؛ نه تناسخ به معناى باطل آن.[7]
تاريخچه بحث از تجسم اعمال به صورت بحثى جدى و عمده در ميان مسلمانان به تاريخ ابداع اين اصطلاح بازمى‌گردد؛ امّا زمينه‌هاى اوليه اين بحث در اسلام به عصر نزول قرآن باز گردانده شده و از اين رو مى‌توان گفت كه اين بحث نخستين بار در قرآن‌كريم آمده است؛ امّا از آنجا كه بعضى از آيات، جزاى اخروى‌را به صورتهاى ديگرى غير از تجسم اعمال طرح كرده است، اين عقيده از صدر اسلام مورد بحث و گفت‌و‌گوى متفكران و مفسران بوده و اين بحث در دوره‌هاى نخستين تفسيرى از مباحث جدى تفسيرى بوده است. ميل غالب متقدمان نظير طبرى، شيخ طوسى و طبرسى، تأويل آيات مربوط به تجسم اعمال بوده؛ ليكن هم ايشان در برخى موارد كه ظهور آيات در آن غير قابل تأويل و انكار بوده به نوعى تجسم اعمال را پذيرفته يا دست كم عباراتى دو پهلو آورده‌اند.[8]
در دورانهاى بعدى گروهى از مفسران آن را پذيرفته و اين عقيده در ادامه حركت تاريخى خود هر روزه طرفداران بيشترى پيدا كرده است تا جايى كه آن را قول بيشتر مفسران[9] يا عقيده رايج در ميان متفكران اهل سنت[10] و حتى ضرورى دين[11] دانسته‌اند. البته در طول اين حركت بعضى ديگر اين عقيده را ـ اگر از اهل شرايع صادر شود ـ در حقيقت بيان كيفيت ثواب* و عقاب روحانى ـ در كنار اذعان به بهشت و جهنم جسمانى ـ داشته و افزوده‌اند: اگر مراد به اين عقيده منحصر كردن لذات و ثواب يا الم و عقاب و‌ديگر امور قيامت در تجسم اعمال باشد ـ مخالف ضرورى دين است[12]؛ امّا اين مخالفتها با دفع شبهات و تبيين عقلى تجسم اعمال رو به افول گذارد و مى‌توان گفت كه عقيده به تجسم اعمال با ظهور حكمت متعاليه و طرح مباحثى چون حركت جوهرى و اتحاد عاقل و معقول به اوج شكوفايى خود رسيد، و امروزه اين عقيده تداولى عام يافته و كمتر ديده مى‌شود كه
دائرة المعارف قرآن كريم، جلد 6، صفحه 250
كسى با آن مخالفت كند.
عقيده به تجسم اعمال داراى اثر تربيتى است، زيرا اگر انسان مطمئن باشد كه عمل وى از بين نرفته، از او جدا نخواهد شد، حساب شده كار خواهد كرد، زيرا مى‌داند كه مسئوليت او سنگين است و روزى اعمال قبيح وى در برابر چشمانش بازسازى مى‌شود و اين خود بدترين نوع كيفر براى گناهكاران است.[13]ضمن آنكه تجسم عمل در روز جزا بهترين شاهد و گواه بر جرم و گناه است و همين امر باعث اسكات معترضان مى‌گردد.[14]
در قرآن‌كريم آيات بسيارى به تجسم اعمال اشاره دارند؛ مانند آياتى كه بر اساس آنها انسان در آخرت*، اعمال خود را مى‌بيند (زلزال /99،6) و آياتى كه جزاى اخروى اعمال را خود اعمال دانسته (اعراف/7،147) يا به بروز ملكوت برخى از اعمال (نساء/4،10) اشاره دارند.

 

تبيين تجسم اعمال:

بحث از تجسم اعمال بحث درباره نحوه حيات و سرنوشت انسان پس از مرگ و تبيين چگونگى شكل‌گيرى جزاى انسانها در سراى ديگر است. رابطه اعمال و ملكات دنيوى انسان با پاداش و كيفر اخروى را مى‌توان چندگونه تبيين كرد: 1. صرفاً ربطى اعتبارى و قراردادى باشد؛ به اين معنا: همان‌گونه كه قانون‌گذاران دنيوى در برابر جرايم، مجازاتهايى را وضع و اعتبار مى‌كنند خداوند متعالى نيز براى اعمال نيك و بد پاداش و كيفرى را معين كرده كه در آخرت به انسان داده مى‌شود.[15] 2. ‌ تكوينى؛ امّا به شكل ارتباط علّى و معلولى باشد كه با وضع و اعتبار تغيير نمى‌كند. در اين بيان به رغم تكوينى بودن جزاى اخروى نوعى دوگانگى ميان جزا و عمل وجود دارد.[16] 3‌. در مقابل اين دو بيان، طرفداران تجسم اعمال هرگونه دوگانگى و انفكاك ميان عمل و جزاى آن را نفى كرده، به عينيت جزا و عمل* معتقد شده‌اند.[17] بعضى در تبيين تجسم اعمال گفته‌اند: هر حقيقتى در هر عالمى داراى آثار و خواص همان عالم و نشئه است؛ مثلا آب در عالم طبيعت داراى خاصيت رطوبت، ولى در مرتبه ادراك حسى، خيالى يا عقلى داراى ويژگيهاى ديگرى است؛ همين‌طور غضب كه براى انسان وصفى نفسانى است نمود جسمانى آن به شكل افزايش حرارت و برافروختگى رنگ بروز مى‌كند و ممكن است در نشئه اخروى به صورت آتش تجلى كند[18]، بنابراين اعمال، حالات و عقايد انسان افزون بر ظهور دنيوى و مُلْكى داراى باطنى ملكوتى هستند كه از ديد ظاهرى انسانها پنهان است و حيات پس از مرگ و ثواب و عقابهاى آن، ظرف ظهور همان واقعيتهايى است كه در همه عمر انسان در دنيا به همراه وى بوده‌اند؛ ولى او از آنها غافل بوده است، چنان‌كه در آيه 22 ق/50 به
دائرة المعارف قرآن كريم، جلد 6، صفحه 251
اين واقعيت اشاره شده است: «لَقَد كُنتَ فى غَفلَة مِن هـذا فَكَشَفنا عَنكَ غِطَـاءَكَ فَبَصَرُكَ اليَومَ حَديد».[19]بعضى از قائلان به تجسم اعمال آن را در دو ناحيه تصوير كرده‌اند: يكى تجسم اعمال و ملكات در ذات نفس انسان به شكل تغيير هويت و حقيقت آن و ديگرى در ناحيه همراهان و قرينهاى اخروى و ساير خصوصيات ثواب و عقاب. به عقيده ايشان اعمال جوارحى و جوانحى انسان باعث ايجاد ملكاتى مى‌گردند كه آنها در نهايتْ سازنده واقعيت ذات هر انسانى‌اند و از سوى ديگر همين اعمال و اعتقادات خود ظهور و بروزى ملكوتى در خارج از ذات انسان دارند كه سبب التذاذ و احياناً رنج و عذاب مى‌گردند.[20] اين تفصيل گرچه در آيات قرآن به روشنى و با صراحت نيامده است؛ امّا برخى رواياتْ ناظر به تغيير حقيقت و هويت ذات انسان به حقايق ديگر بوده، بعضى ديگر، نعمتها و نقمتهاى پس از مرگ و به خصوص همراهان و قرينهاى اخروى انسان را تجلى و ظهور ثانوى اعمال نيك و بد دانسته‌اند.[21] اين مطلب اخير به خوبى در روايت قيس كه در اين باب بسيار مشهور است[22] و از سوى فريقين مستفيض شمرده شده[23] به آن اشاره شده‌است.
در تبيين تجسم اعمال، افزون بر آنچه گفته‌شده آراى ديگرى نيز هستند؛ از جمله گفته‌اند كه نفس پس از مرگ، صورتهايى را به تناسب اعمال و ملكاتى كه در دنيا كسب كرده ايجاد مى‌كند و همين مُنْشآت نفس ثواب و عقاب اخروى آدمى است.[24]

 

اثبات تجسم اعمال:

تجسم اعمال از آيات فراوانى استفاده مى‌شود، هرچند نحوه دلالت آنها متفاوت است. به عقيده برخى مفسران اگر در همه قرآن آيه‌اى جز 22 ق / 50 درباره تجسم اعمال نبود، همان براى اثبات آن كافى بود.[25]
در آيات متعددى، جزاى اعمال در آخرت عين آن اعمال دانسته شده است؛ مانند «هَل يُجزَونَ اِلاّ ما كانوا يَعمَلون».(اعراف/7،147) مدافعان تجسم اعمال اين قبيل آيات را دليل محكمى بر تجسم دانسته‌اند[26]؛ ولى عده‌اى با تأويل اين آيات آن را مبالغه در بيان عدالتِ خدا[27] يا مَجازگويى به شكل ذكر سبب و اراده مسبّب[28] دانسته يا كلمه
دائرة المعارف قرآن كريم، جلد 6، صفحه 252
جزاء يا حرف «بـ» را پيش از عبارت «ما كانوا يَعمَلون» در تقدير گرفته‌اند.[29]
در آياتى نيز با تعبيرهاى گوناگونى به تجسم اعمال اشاره شده است؛ مانند تعبيرِ ديدن اعمال در آخرت؛ هر انسانى در آخرت اعمال خوب يا بد خود را هر قدر هم كه اندك و خُرد باشد، مى‌بيند: «فَمَن يَعمَل مِثقالَ ذَرَّة خَيرًا يَرَه * ومَن يَعمَل مِثقالَ ذَرَّة شَرًّا يَرَه».(زلزال/99، 7 ـ 8) به عقيده برخى اين آيه از صريح‌ترين آيات در باب تجسم اعمال است.[30] بر اساس آيه ديگرى خداوند، اعمال جهنميان را به آنان نشان مى‌دهد و اين امر مايه پشيمانى و اندوه آنان مى‌شود: «كَذلِكَ يُريهِمُ اللّهُ اَعمــلَهُم حَسَرت عَلَيهِم».(بقره/2،167) در آيه‌اى نيز به ديده شدن سعى انسان در آخرت اشاره شده است: «و اَنَّ سَعيَهُ سَوفَ يُرى».(نجم/53،40) برخى دلالت آيات فوق بر تجسم اعمال را نپذيرفته[31] و مقصود از ديدن عمل را ديدن جزاى آن[32] يا نگاه كردن در صحيفه اعمال[33] دانسته يا به گونه‌اى ديگر آن را تأويل كرده‌اند.[34]
از ديگر تعبيرهاى قرآن، در اين باره تعبير «وجدان و يافتن عمل» است: «يَومَ تَجِدُ كُلُّ نَفس مّا عَمِلَت مِن خَير مُحضَرًا وما عَمِلَت مِن سوء تَوَدُّ لَو اَنَّ بَينَها و بَينَهُ اَمَدَا بَعيدًا». (آل عمران/3،30) در اين آيه پس از اشاره به اينكه هركسى عمل خوب يا بد خود را حاضر مى‌يابد، بيان شده است كه شخص دوست دارد بين او و كارهاى بدش زمانى دراز فاصله باشد. روشن است كه آرزوى دور بودن انسان مجرم از عمل، قابل تأويل به معانى ديگرى غير از تجسم اعمال نيست.[35] در آيه‌اى ديگر پس از اشاره به نامه عمل انسانها در قيامت آمده است كه مجرمان اعمالى را كه انجام داده‌اند مى‌يابند: «و وُضِعَ الكِتـبُ... و وجَدوا ما عَمِلوا حاضِرًا».(كهف/18،49) مقصود از اين آيه يافتن عمل به صورت متناسب با آن دانسته شده است[36]؛ ولى برخى آن را مشاهده عمل در صحيفه اعمال دانسته‌اند[37]، در عين حال بعضى از قائلان به تجسم اعمال، حقيقت نامه* اعمال را شكل‌گيرى ملكات و اعتقادات در قلب انسان دانسته‌اند. به عقيده ايشان مقصود از كتاب و صحيفه در آخرت، ظهور و بروز ذات و حقيقت
دائرة المعارف قرآن كريم، جلد 6، صفحه 253
انسان است.[38]
تعبير قرآنى ديگر در اين زمينه تعبير «آوردن اعمال» است. خداوند عمل بنده را حتى اگر همسنگ دانه خردلى باشد، در قيامت مى‌آورد: «اِن تَكُ مِثقالَ حَبَّة مِن خَردَل ... يَأتِ بِهَا اللّهُ».(لقمان/31،16) دلالت اين آيه بر بازگشت خود اعمال به قدرى واضح است كه بسيارى از مخالفان دلالت ساير آيات بر تجسم اعمال، در اين آيه پذيرفته‌اند كه خود عمل در زندگى پس از مرگ بازمى‌گردد.[39]
تعبير ديگر «توفّى» است كه در آيات گوناگونى مانند 25 آل عمران/3،؛ 18 احقاف/46 و 272؛ بقره/2 ذكر شده و برخى آن را مؤيّد تجسم اعمال و برخى ديگر بيگانه از آن دانسته‌اند.[40]
در آيات ديگرى صراحتاً به صورت واقعى اعمال كه چهره ثواب و عقاب اعمال است اشاره شده و بيانگر تمثل يافتگى و پيكربندى و صورت پذيرفتن اعمال و تناسب هريك از اشكال عذاب با جرم و گناه مربوط به آن است. در آيه 10 نساء/4 آمده است: «اِنَّ الَّذينَ يَأكُلونَ اَمولَ اليَتـمى ظُـلمـًا اِنَّما يَأكُلونَ فى بُطونِهِم نارًا = همانا كسانى كه مالهاى يتيمان را به ستم مى‌خورند جز اين نيست كه در شكمهاى خود آتشى مى‌خورند». شبيه اين كيفر به همين مضمون در آيه 174 بقره/2 درباره كيفر كتمان هدايت الهى نيز آمده است. در اين آيه صورت واقعى و ظهور و بروز خوردن مال يتيم و گرفتن پول در برابر پنهان كردن هدايت الهى، خوردن آتش دانسته شده كه برخى از مفسران اين آيات را دليل محكمى بر تجسم اعمال مى‌دانند.[41] در مقابل، بعضى از مفسران در تفسير اين آيات گفته‌اند: اين گونه تعبير كنايه از آن است كه اين اعمال به ورود شخص به آتش مى‌انجامد.[42]
بيان صورت واقعى اعمال در آيات ديگرى نظير 35 توبه/9 آمده است. در اين آيه و آيه 161 آل‌عمران/3 به تجسم گناهان مالى به شكلهاى مختلف اشاره شده است. در بعضى آيات نيز هيزم جهنم ذات انسانهاى مجرم دانسته شده (بقره/2،24) و در آيه‌12‌حجرات/49 نيز آمده است كه حقيقت و تجسم گناه غيبت، خوردن گوشت انسان غيبت شونده است. اين واقعيات در روايات نبوى درباره برخى همسران و اصحاب پيامبر نيز مورد اشاره قرار گرفته است.[43]گرچه در آيات قرآن به موارد اندكى از تعيين نوع ظهور و بروز اعمال اشاره شده؛ امّا در روايات به بيان اين
دائرة المعارف قرآن كريم، جلد 6، صفحه 254
خصوصيات بيشتر پرداخته شده است.
در اين زمينه از كشف و شهود عرفا و اولياى الهى‌نيز گزارشهاى فراوانى به ثبت رسيده و ادله شهودى‌فراوانى از شهودهاى ارباب بصيرت در زمينه مشاهده صورتهاى حقيقى اعمال و ذوات انسانى گزارش شده است.[44] در روايات و مكاشفه عارفان براى‌اخلاق ناپسندى چون حسد صورت مار و عقرب[45] و براى خصلت حرص و طمع صورت مورچه ذكر گرديده است.[46] همچنين گفته شده است كه در قيامت‌تكذيب‌كنندگان به شكل ميمون و خوك[47]، شرابخواران به صورت نوشندگان زهر افعى[48]، متكبران در قالب مورچه‌هاى لگدمال شده[49]، گرفتاران عجب به شكل طاووس، شهوت‌پرستان به شكل خروس، تمسخر‌كنندگان به صورت ميمون و صاحبان نيات ناپاك در هيئت روباه[50] ظهور و تجلى خواهند كرد.
در مقابل، اعمال نيكى چون نماز اول وقت با حفظ شرايط به صورت دوست و همراهى مهربان و خوش‌رو[51]، ولايت به شكل بهترين و آراسته‌ترين همراه انسان[52] و اذكارى نظير تسبيحات اربعه به صورت درختهاى بهشتى[53] درخواهند آمد. با تأمل در اين اخبار درمى‌يابيم كه گاهى براى يك عمل يا يك خصلت صورتهاى متفاوتى ذكر شده‌اند.
طرفداران تجسم اعمال افزون بر دلايل قرآنى، روايى و شهودى به ادلّه عقلى نيز براى اثبات آن تمسك جسته‌اند.[54] از مهم‌ترين ادله عقلى در تبيين تجسم اعمال افزون بر آنچه در مباحث حركت جوهرى و اتحاد عاقل و معقول و معاد جسمانى طرح شده دليلى است كه بر اساس آن تجسم اعمال لازمه عدل الهى در نحوه اعطاى جزا دانسته شده، زيرا اولا در اين‌گونه كيفر و پاداش دادن، جزا عين عمل است و بين آنها دوگانگى وجود ندارد.[55] ثانياً نتيجه و جزا بدون هيچ فاصله‌اى به عامل داده مى‌شود؛ همچنين تناسب جزاى اخروى با اعمال محدود دنيوى تنها با مبناى تجسم اعمال تبيين‌پذير است، زيرا اگر ثبوت و تقرر دائم ملكات نفسانى و تجسم اعمال را تا ابد نپذيريم خلود اهل معصيت در جهنم و عقاب توجيهى ندارد، چون اگر منشأ خلود را عمل يا حالت زايل شده بدانيم، در اين صورت ملتزم به بقاى معلول با زوال علت شده‌ايم كه آن نيز محال
دائرة المعارف قرآن كريم، جلد 6، صفحه 255
است.[56] در برخى روايات در تعليل خلود اخروى گفته شده است: خداوند مى‌دانست كه فرد صالح يا غير صالح اگر تا ابد هم در دنيا مى‌ماند به روش خود ادامه مى‌داد و از همين رو ايشان در نعمت و عذاب جاودانه‌اند.[57] بعضى از متفكران بر اين عقيده‌اند كه مراد اين روايات تعليق خلود بر علم الهى نيست، بلكه منظور از آن تأثير‌افكار و نيات انسان در ساخته شدن حقيقت و واقعيت اوست[58]، از همين روست كه در آثار غالب قائلان به تجسم اعمال نوعى اصرار بر تعميم مسئله تجسم به خصوصيات اعتقادى و نيّات افزون بر اعمال و خصايص ديده مى‌شود.[59] منشأ اين تعميم را در روايات‌نيز مى‌توان يافت.[60] حاصل اينكه تجسم اعمال حقيقتى برخاسته از صفت عدل الهى است.[61]
در برابر مدافعان تجسم اعمال، عدّه‌اى به مخالفت با آن برخاسته‌اند. ممكن است علت برخى مخالفت‌ها و تأويلات آياتى باشد كه جزا را مستقيماً به خداوند سبحان نسبت مى‌دهد؛ مانند «لِيَجزِىَ اللّهُ»(ابراهيم/14،51)؛ «اَعَدَّ لَهُم جَهَنَّمَ»(فتح/48،6) و «اِن تُعَذِّبهُم فَاِنَّهُم عِبَادُكَ».(مائده/5، 118) اين آيات به ثبوت نوعى معذِّب خارجى اشاره دارد كه با برخاستن پاداش و كيفر از درون انسان و اعمالش سازگار نيست. موافقان تجسم اعمال به دو صورت تعارض ظاهرى ميان اين آيات و آيات تجسم اعمال را حلّ كرده‌اند: گروهى با عدم پذيرش حصر جزا در تجسم عمل به رفع تعارض پرداخته‌اند.[62] گروهى نيز گفته‌اند كه همه افعالِ با‌واسطه و بىواسطه در عالم وجود، به خداوند سبحان استناد دارند و بر اين اساس مفاد اين آيات با تجسم اعمال مخالفتى ندارد، زيرا به‌هر حال شكل‌گيرى جزا به صورت تجسم عمل نيز به تكوين و اراده الهى باز مى‌گردد.[63] بعضى ديگر نيز اين گونه خطابها را مطابق فهم عموم مردم و نوعى مماشات در تفهيم معارف و در عين حال سازگار با تجسم اعمال دانسته‌اند.[64]
در آياتى نيز به چندين برابر شدن جزاى اعمال نيك اشاره شده كه ممكن است نقضى براى تجسم اعمال دانسته شود؛ مانند «مَن جاءَ بِالحَسَنَةِ فَلَهُ عَشرُ اَمثالِها»(انعام/6،160)[65]؛ امّا در مورد اعمال خوب بايد گفت از آنجا كه اين اعمال در راستاى جهت‌گيرى نظام عالم‌اند طبعاً بارور مى‌شوند؛ يعنى زمينه مى‌شوند تا از سوى
دائرة المعارف قرآن كريم، جلد 6، صفحه 256
خداوند فيض بيشترى هم به آن افاضه گردد.[66]
پاره‌اى ديگر از مخالفتها با تجسم اعمال به سبب شبهات عقلى بوده است؛ مخالفتهاى فخر‌رازى و مجلسى را مى‌توان از اين قسم شمرد. ايشان و بعضى بر اين عقيده‌اند كه لازم تجسم اعمال تبديل عرض به جوهر است[67] يا اينكه عمل، عرض و قائم به شخص است و با زوال شخص آن نيز معدوم مى‌گردد و اعاده معدوم محال‌است.[68] ايشان بر اثر همين شبهات، آيات و روايات روشن درباره تجسم اعمال را تأويل كرده‌اند و در مواردى كه تأويل دچار دشوارى و مشكل شده است گفته‌اند: خداوند در قيامت صورتهايى متناسب با اعمال دنيوى به صورت ابتدايى مى‌آفريند.[69] در مقابل، مدافعان تجسم اعمال مى‌گويند: عمل زنده و موجود است و از بين نمى‌رود.[70] درباره تبديل عرض به جوهر نيز گفته شده كه اعمال با تأثير خود در روح به ملكات و جوهر نفسانى تبديل مى‌شوند و دليلى بر محال بودن چنين تغيير و تحولى نيست[71] و هر حقيقتى در هر نشئه و عالمى داراى احكام مخصوص به همان نشئه است.[72]
برخى در پاسخ از شبهه بقاى عمل يا عرض و تبديل آن به جوهر از مباحث علوم تجربى بهره جسته و بر اين عقيده‌اند كه بر اساس قوانين تجربى، ماده و انرژى هيچ‌گاه از بين نمى‌روند؛ بلكه به يكديگر تبديل مى‌گردند و بر اين اساس اعمال انسان كه انرژى است مى‌تواند به صورت ماده و جسم تجسم يابد[73]؛ ولى بعضى از محققان اين رويكرد را نپذيرفته و ويژگيهاى ماده و انرژى را از خصوصيات خوبى و بدى اعمال و نيز اعتقادات و نيّات بيگانه دانسته و درباره ارتباط اين دو ترديد و مناقشات جدى كرده‌اند.[74]

 

ظرف تجسم اعمال:

گرچه متبادر از عمده آيات و روايات تجسم اعمال، ظهور صورتهاى باطنى اعمال در خصوص قيامت است؛ ولى با توجه به ادله عقلى[75] و مكاشفات عرفانى[76] و بسيارى از روايات، تجسم اعمال در برزخ نيز اثبات‌پذير بوده، تفاوت صورتهاى اخروى و برزخى به شدت و ضعف است[77]، افزون بر اين از ظاهر بعضى از آيات برمى‌آيد كه صورتهاى ياد شده
دائرة المعارف قرآن كريم، جلد 6، صفحه 257
هم‌اكنون در زندگى دنيا نيز همراه انسانها هستند، چنان‌كه آيه 10 نساء/4 كه تجسم اعمال را ثابت مى‌كند[78] با عبارت «اِنّما يَأكُلونَ فى بُطونِهِم ناراً» به آن اشاره دارد، زيرا مقصود از «يَأكُلونَ»به قرينه عطف «سَيَصلَونَ سَعيرا»بر آن، كه مشتمل بر حرف استقبال و اشاره به عذاب اخروى است، زمان حال است. البته از برخى نقل شده است كه عبارت مذكور را مجاز و ظرف تجسم اعمال را تنها قيامت دانسته‌اند. [79] واقعيتِ وجود و حضورِ جهنم در باطن حيات دنيوى در آيه 54 عنكبوت/29 نيز به اشاره آمده است: «يَستَعجِلونَكَ بِالعَذابِ واِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحيطَةٌ بِالكـفِرين = از تو به شتاب عذاب مى‌خواهند، حال آنكه همانا دوزخ بر كافران احاطه دارد». برخى براى اثبات مدعاى فوق چنين استدلال كرده‌اند كه لفظ مشتق در معناى حقيقى بر زمان حال دلالت دارد و استعمال آن و اراده زمان آينده مَجاز است و از اين رو بايد اين آيه را چنين معنا كرد كه جهنم هم‌اكنون نيز در باطن بر كافران احاطه دارد و البته پس از مرگ ظهور و بروز خواهد يافت.[80] آيه 22 ق/50 نيز به خوبى دلالت دارد كه واقعيتهاى اخروى در دنيا هم حضور داشته‌اند؛ ولى انسان به آنها توجه نداشته است. در غير اين صورت واژه غفلت در آيه معنا پيدا نخواهد كرد.[81]

 

حصر يا عدم حصر جزا در تجسم اعمال:

بعضى از آيات قرآن به نوعى بر حصر جزاء در تجسم اعمال دلالت دارند؛ در قرآن گاهى با تعبير به اِنّما: «اِنَّما تُجزَونَ ما كُنتُم تَعمَلون»(طور/52،16) و گاهى با هيئت حصر در آيه‌54‌يس/36: «و لا تُجزَونَ اِلاّ ما كُنتُم تَعمَلون» بر آن تأكيد شده است. طرفداران تجسم اعمال در بحث حصر جزا در تجسم عمل به دو گروه تقسيم شده‌اند: عده‌اى حصر را پذيرفته و بر آن پاى فشرده[82] و حتى براى اثبات آن دليل عقلى اقامه كرده‌اند. در اين دليل براى نفى هرگونه تأثير و تأثر خارجى در حالت نفس و اينكه حالات اخروى نفس تنها برخاسته از خود نفس و فعليتهاى ذاتى آن است چنين استدلال شده كه در عالم پس از مرگ هيچ استعداد و قوه‌اى نيست و همه كمالات و نقايص به ذات نفس و واقعيتهاى نفسانى بازمى‌گردند.[83] بعضى مفسران حتى مسائلى نظير شفاعت و استغفار بازماندگان و امورى شبيه اينها را به نوعى به واقعيتهاى نفسانى خود شخص بازگردانده‌اند و تأثير اين عوامل را به صورت عاملى بيگانه از ذات نفس و تلاشهاى دنيوى انسان انكار كرده‌اند.[84] گروه دوم از مدافعان تجسم اعمال حصر حقيقى را در اين آيات نپذيرفته‌اند.
دائرة المعارف قرآن كريم، جلد 6، صفحه 258
ايشان با توجه به ظاهر آياتى كه تأثير‌نوعى معذِّب خارجى را ثابت مى‌كنند، نظير آيه‌51 ابراهيم/14: «لِيَجزِىَ اللّهُ كُلَّ نَفس ما كَسَبَت =تا خداوند هركس را سزاى آنچه كرده است بدهد» يا آيه 47 روم/30: «فَانتَقَمنا مِنَ الَّذينَ اَجرَموا = آنگاه از كسانى كه بدكارى كردند انتقام گرفتيم» و نيز آيه‌118‌مائده/5 و 4 انسان/76، معتقدند كه جزاى اخروى در تجسم اعمال منحصر نيست.[85] به عقيده اين گروه مقتضاى جمع بين ظاهر آيات و روايات گوناگون آن است كه در جهان پس از مرگ دو نوع جزا تحقق دارد: يكى حاصل از تجسم اعمال انسان و ديگرى ناشى از جزاى الهى به صورت جداگانه. برخى بر اين عقيده‌اند كه انحصار پاداش و كيفر در تجسم اعمال خلاف ضرورت دين است.[86]

 

پی نوشت:

[1]. الكافى، ج3، ص‌231؛ الميزان، ج‌18، ص‌180، 205.

[2]. جامع السعادات، ج1، ص49؛ تفسير المنار، ج‌8، ص‌322.
[3]. زاد المسافر، ص‌392.
[4]. الكافى، ج‌3، ص‌231، 255؛ سنن ابن ماجه، ج‌1، ص‌568، مسند احمد، ج‌2، ص‌489.
[5]. ر. ك: العرشيه، ص‌96 ـ 97؛ تفسير صدرالمتألهين، ج‌7، ص‌225 ـ 226.
[6]. اسفار، ج‌8، ص‌370، ج‌9، ص‌294؛ علم‌اليقين، ج‌2، ص‌1080؛ جامع السعادات، ج‌1، ص‌50.
[7]. اسفار، ج‌9، ص‌228.
[8]. جامع‌البيان، ج‌4، ص‌211، 255؛ التبيان، ج‌3، ص‌64؛ مجمع‌البيان، ج‌2، ص‌896 ـ 897، 873.
[9]. روح المعانى، ج‌8، ص‌124؛ اسرار الحكم، ص‌373؛ پيام‌قرآن، ج‌6، ص‌120.
[10]. التفسير الكبير، ج9، ص‌73؛ روح المعانى، ج‌8، ص‌124.
[11]. تفسير المنار، ج‌8، ص‌321.
[12]. جامع السعادات، ج‌1، ص‌53.
[13]. فى ظلال القرآن، ج‌6، ص‌3955.
[14]. الميزان، ج‌2، ص‌180.
[15]. ر. ك: مجموعه آثار، ج‌1، ص‌230، «عدل الهى».
[16]. ر. ك: همان، ج‌4، ص‌806، «معاد».
[17]. ر. ك: همان، ج‌1، ص‌230، «عدل الهى».
[18]. شواهد الربوبيه، ص‌398؛ العرشيه، ص‌95 ـ 96.
[19]. الميزان، ج‌1، ص‌92.
[20]. تفسير صدرالمتألهين، ج‌4، ص‌285.
[21]. ر. ك: الكافى، ج‌3، ص‌231 ـ 255؛ بحارالانوار، ج‌7، ص‌228 ـ 230.
[22]. بحارالانوار، ج‌7، ص‌228؛ علم اليقين، ج‌2، ص‌1079؛ جامع السعادات، ج‌1، ص‌49.
[23]. الفردوس الاعلى، ص‌283.
[24]. اسفار، ج‌8، ص‌393؛ ج‌9، ص‌31، 227 ـ 228، 342 ـ 343.
[25]. الميزان، ج‌1، ص‌92.
[26]. الاربعين، ص189، 246 ـ 247؛ الميزان، ج19، ص334.
[27]. التبيان، ج‌8، ص‌467؛ التفسير الكبير، ج‌26، ص‌91.
[28]. مجمع‌البيان، ج‌5، ص‌41؛ التفسير الكبير، ج‌25، ص‌82؛ روح‌المعانى، ج‌9، ص‌92؛ ج‌23، ص‌49.
[29]. جامع‌البيان، ج‌23، ص‌17؛ تفسير شبّر، ج‌2، ص‌416؛ ج‌5، ص‌232؛ تفسير قرطبى، ج‌15، ص‌52.
[30]. اربعين، ص‌189.
[31]. جامع‌البيان، ج‌2، ص‌101 ـ 104؛ التبيان، ج‌2، ص‌68؛ مجمع‌البيان، ج‌1، ص‌457 ـ 458.
[32]. جامع‌البيان، ج‌27، ص‌98؛ التبيان، ج‌10، ص‌394؛ الكشاف، ج‌2، ص‌726 ـ 727.
[33]. جامع البيان، ج‌15، ص‌320؛ الكشاف، ج‌2، ص‌726 ـ 727؛ التفسير الكبير، ج‌32، ص‌60.
[34]. جامع‌البيان، ج‌2، ص‌101 ـ 104؛ التبيان، ج‌2، ص‌68؛ مجمع‌البيان، ج‌1، ص‌457 ـ 458.
[35]. تفسير صدرالمتالهين، ج‌5، ص‌39؛ نمونه، ج‌2، ص‌506.
[36]. الميزان، ج‌13، ص‌325.
[37]. جامع البيان، ج‌15، ص‌320 ـ 321؛ الكشاف، ج‌2، ص‌726 ـ 727؛ التفسيرالكبير، ج‌21، ص‌134؛ الصافى، ج‌3، ص‌245 ـ 246.
[38]. تفسير صدرالمتالهين، ج‌5، ص‌40.
[39]. جامع البيان، ج‌21، ص‌88؛ مجمع‌البيان، ج‌8، ص499؛ الكشاف، ج‌3، ص‌496.
[40]. الميزان، ج‌2، ص‌180؛ ج‌18، ص‌42، 205، 222.
[41]. الميزان، ج‌4، ص‌203 ـ 204، 210؛ ج‌1، ص‌426؛ فى‌ظلال‌القرآن، ج‌1، ص‌588.
[42]. جامع‌البيان، ج‌2، ص‌122؛ التبيان، ج‌2، ص‌88؛ مجمع‌البيان، ج‌1، ص‌469.
[43]. بحارالانوار، ج‌72، ص‌256؛ المحاسن، ص‌461؛ الدرالمنثور، ج‌6، ص‌102.
[44]. الفتوحات المكيه، ج‌11، ص‌201؛ تفسير صدرالمتألهين، ج‌4، ص‌303.
[45]. علم اليقين، ج‌2، ص‌1077.
[46]. شرح الاسماء، ج1، ص181؛ شرح مثنوى، ج‌1، ص‌119.
[47]. ثواب الاعمال، ص‌212؛ بصائر الدرجات، ص‌135.
[48]. بحارالانوار، ج‌73، ص‌364.
[49]. الفردوس الاعلى، ص‌270؛ جزء فيه احاديث، ص‌63؛ محاسبة النفس، ص‌127.
[50]. علم‌اليقين، ج‌2، ص‌1099.
[51]. وسائل الشيعه، ج‌8، ص‌90؛ ج‌11، ص‌137.
[52]. المحاسن، ص‌288.
[53]. بحارالانوار، ج‌8، ص‌149.
[54]. درر الفوائد، ج‌2، ص‌465.
[55]. الميزان، ج‌13، ص‌325.
[56]. اسفار، ج‌9، ص‌335.
[57]. الكافى، ج‌2، ص‌85؛ ميزان الحكمه، ج‌1، ص‌475.
[58]. مجموعه آثار، ج‌4، ص‌705 ـ 706، «معاد».
[59]. تفسير صدر المتالهين، ج‌4، ص‌288 ـ 289؛ العرشيه، ص‌282 ـ 283؛ اربعين، ص‌189، 235.
[60]. الكافى، ج‌3، ص‌241؛ بحارالانوار، ج‌6، ص‌266؛ اربعين، 233 ـ 247.
[61]. الميزان، ج‌13، ص‌325.
[62]. جامع السعادات، ج‌1، ص‌52.
[63]. اسفار، ج‌9، ص‌295.
[64]. مجموعه آثار، ج‌4، ص‌704، «معاد».
[65]. همان، ص‌705 ـ 706.
[66]. مجموعه آثار، ج 4، ص‌706، «معاد».
[67]. بحارالانوار، ج‌7، ص‌229 ـ 230.
[68]. التفسير الكبير، ج‌8، ص‌16 ـ 17؛ ج‌4، ص‌2؛ سلسله مؤلفات مفيد، ج‌4؛ ص‌205 ـ 206، «اوائل المقالات»؛ مجمع‌البيان، ج‌2، ص‌732.
[69]. مرآة‌العقول، ج9، ص94، 95؛ بحارالانوار، ج7، ص228.
[70]. ر. ك: تفسير موضوعى، ج‌5، ص‌54، 76 ـ 96.
[71]. شرح مثنوى، ص‌119 ـ 20.
[72]. اربعين، ص80، 247؛ اسفار،ج9، ص204؛ شواهدالربوبيه، ص‌398.
[73]. راه طى شده، ص‌206 ـ 209.
[74]. آموزش عقائد، ج‌3، ص‌107 ـ 108؛ مجموعه آثار، ج‌4، ص‌806، «معاد».
[75]. اسفار، ج‌9، ص‌335.
[76]. بحارالانوار، ج‌7، ص‌229.
[77]. اسفار، ج‌9، ص‌335.
[78]. الميزان، ج‌4، ص‌204.
[79]. الميزان، ج‌4، ص‌204.
[80]. چهل حديث، 461 ـ 462.
[81]. الميزان، ج‌1، ص‌92.
[82]. تفسير صدرالمتالهين، ج‌5، ص‌28 ـ 29، 221.
[83]. مجموعه مصنفات، ج‌2، ص‌95 ـ 96.
[84]. الميزان، ج‌19، ص‌46.
[85]. جامع السعادات، ج‌1، ص‌53.
[86]. همان، ص‌48 ـ 53. 

 

: منابع

آموزش عقايد، محمد تقى مصباح، تهران، سازمان تبليغات، 1379‌ش؛ اربعين، البهائى (م. ‌1031‌ق.)، ترجمه و كوشش: بخشايشى، قم، نويد اسلام؛ اسرار الحكم، هادى السبزوارى (م. ‌1289‌ق.)، به كوشش ميانجى، تهران، كتابفروشى اسلاميه، 1362‌ش؛ بحارالانوار، المجلسى (م. ‌1110‌ق.)، بيروت، دار احياء التراث العربى، 1403‌ق؛ بصائر الدرجات، الصفار (م. ‌290‌ق.)، به كوشش كوچه باغى، شركت چاپ كتاب؛ پيام قرآن، مكارم شيرازى و ديگران، قم، مدرسه امام على بن ابيطالب(عليه السلام)، 1374‌ش؛ التبيان، الطوسى (م. ‌460‌ق.)، به كوشش احمد حبيب‌العاملى، بيروت، دار احياء التراث العربى؛ تفسير الصافى، الفيض الكاشانى (م. ‌1091‌ق.)، بيروت، اعلمى، 1402‌ق؛ تفسير القرآن الكريم، الشبّر (م. ‌1242‌ق.)، به كوشش حامد حفنى، بيروت، دار احياء التراث العربى، 1407‌ق؛ تفسير القرآن الكريم، صدرالمتالهين (م. ‌1050‌ق.)، به كوشش خواجوى، قم، بيدار، 1366‌ش؛ التفسير الكبير، الفخر الرازى (م. ‌606‌ق.)، قم، دفتر تبليغات، 1413‌ق؛ تفسير المنار، رشيد رضا (م. ‌1354‌ق.)، قاهرة، دارالمنار، 1373‌ق؛ تفسير موضوعى قرآن‌كريم، جوادى آملى، تهران، اسراء، 1373ش؛ تفسير نمونه، مكارم شيرازى و ديگران، تهران، دارالكتب الاسلامية، 1375‌ش؛ ثواب الاعمال، الصدوق (م. ‌381‌ق.)، قم، منشورات الرضى، 1368‌ش؛ جامع البيان، الطبرى (م. ‌310‌ق.)، به كوشش صدقى جميل، بيروت، دارالفكر، 1415‌ق؛ جامع السعادات، محمد مهدى النراقى (م. ‌1209‌ق.)، به كوشش كلانتر، بيروت، اعلمى، 1408‌ق؛ الجامع لاحكام القرآن، القرطبى (م. ‌671‌ق.)، بيروت، دارالكتب العلمية، 1417‌ق؛ جزء فيه احاديث نافع بن ابى نعيم، محمدبن ابراهيم المقرى (م. ‌381‌ق.)، به كوشش ابوالفضل الجوينى، دارالصحابه للتراث، 1411‌ق؛ الحكمة المتعاليه (الاسفار)، صدرالمتألهين (م. ‌1050‌ق.)، بيروت، احياءالتراث العربى، 1987 م؛ دررالفوائد، محمدتقى الآملى (م. ‌1336‌ق.)، قم، دارالتفسير، 1416‌ق؛ الدرالمنثور، السيوطى (م. ‌911‌ق.)، بيروت، دارالفكر، 1414‌ق؛ راه طى شده، بازرگان، تهران، شركت سهامى انتشار، 1338‌ش؛ روح المعانى، الآلوسى (م. ‌1270‌ق.)، به كوشش محمد حسين، بيروت، دارالفكر، 1417‌ق؛ زادالمسافر، صدرالمتألهين (م. ‌1050‌ق.)، به كوشش آشتيانى، بوستان كتاب، 1381‌ش؛ سلسله مؤلفات الشيخ المفيد، المفيد (م. ‌413‌ق.)، دارالمفيد، 1414‌ق؛ سنن ابن ماجه، ابن‌ماجه (م. ‌275‌ق.)، به كوشش محمد فؤاد، بيروت، دار احياء التراث العربى، 1395‌ق؛ شرح الاسماء اَو شرح دعاء الجوشن الكبير، هادى السبزوارى (م. ‌1289‌ق.)، به كوشش حبيبى، تهران، دانشگاه تهران، 1375‌ش؛ شرح چهل حديث، امام خمينى(قدس سره)
دائرة المعارف قرآن كريم، جلد 6، صفحه 259
(م. ‌1368‌ش.)، تهران، نشر آثار امام(قدس سره)، 1376‌ش؛ شرح مثنوى، هادى السبزوارى (م. ‌1289‌ق.)، به كوشش بروجردى، تهران، وزارت ارشاد، 1377‌ش؛ الشواهدالربوبيه، صدرالمتألهين (م. ‌1050ق.)، به كوشش آشتيانى، مشهد، دانشگاه مشهد، 1346‌ش؛ العرشيه، صدرالمتألهين (م. ‌1050‌ق.)، به كوشش فولادكار، بيروت، التاريخ العربى، 1420‌ق؛ علم اليقين فى اصول الدين، الفيض الكاشانى (م. ‌1091‌ق.)، به كوشش بيدارفر، قم، بيدار، 1377‌ش؛ الفتوحات المكيه، محيى الدين بن عربى (م. ‌638‌ق.)، به كوشش عثمان يحيى، قاهرة، الهيئة المصرية، 1405‌ق؛ الفردوس الاعلى، محمد حسين كاشف الغطاء، به كوشش طباطبايى، تبريز، مطبعة الرضايى، 1372‌ش؛ فى ظلال القرآن، سيد قطب (م. ‌1386‌ق.)، القاهرة، دارالشروق، 1400‌ق؛ الكافى، الكلينى (م. ‌329‌ق.)، به كوشش غفارى، تهران، دارالكتب الاسلامية، 1375‌ش؛ الكشاف، الزمخشرى (م. ‌538‌ق.)، قم، بلاغت، 1415‌ق؛ كنزالعمال، المتقى الهندى (م. ‌975‌ق.)، به كوشش صفوه السقاء، بيروت، الرسالة، 1413‌ق؛ مجمع البيان، الطبرسى (م. ‌548‌ق.)، بيروت، دارالمعرفة، 1406‌ق؛ مجموعه آثار، مرتضى مطهرى (م. ‌1358 ش)، تهران، صدرا، 1377‌ش؛ مجموعه مصنفات، آقا على مدرس طهرانى (م. ‌1307‌ق.)، به كوشش كديور، تهران، اطلاعات، 1378‌ش؛ محاسبة النفس، الكفعمى (م. ‌905‌ق.)، به كوشش فارس الحسون، قم، قائم آل‌محمد(عج)، 1413ق؛ المحاسن، ابن خالد البرقى (م. ‌274‌ق.)، به كوشش حسينى، تهران، دارالكتب الاسلامية، 1326‌ش؛ مرءاة العقول، المجلسى (م. ‌1111‌ق.)، به كوشش سيد هاشم رسولى، تهران، دارالكتب الاسلامية، 1363‌ش؛ مسند احمد، احمد بن حنبل (م. ‌241‌ق.)، بيروت، دار احياء التراث العربى، 1415‌ق؛ ميزان الحكمه، رى شهرى، قم، دارالحديث، 1416‌ق؛ الميزان، الطباطبايى (م. ‌1402‌ق.)، بيروت، اعلمى، 1393‌ق؛ وسائل الشيعه، الحر العاملى (م.1104ق.)، قم، آل‌البيت(عليهم السلام)لاحياءالتراث، 1412ق.

 



:: بازدید از این مطلب : 392
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 2 دی 1392 | نظرات ()